تبیان، دستیار زندگی
جامعه وقتی می بیند کسی در شش سالگی یا هشت سالگی به مشکل ترین مسائل دانشمندان جواب می دهد، می تواند به راحتی قبول کند که امامت و ولایت با سن ارتباط ندارد. محصور بودن دو امام بزرگوار و حالت غیبت گونه آنان و مکاتبه با ایشان هم مردم را برای غیبت آماده می ساخت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گفتنی‌هایی در مورد امام هادی(ع) (۲)

امام هادی(ع)

بخش قبلی را اینجا ببینید

[زمینه‌سازی برای قبول امامت در سن کودکی و مسأله غیبت]

باید به این نکته توجه کرد که امامت حضرت جواد و هادی - علیهما السلام - در سن کودکی، مقدمه‌ای بود برای قبول جامعه بر پذیرفتن امام در سن کودکی. اگر چه از ظاهر آیه ۳۰ سوره مریم که مربوط به حضرت عیسی - علی نبینا و آله و علیه السلام - است نیز استفاده می‌شود که حضرت در کودکی پیامبر بوده و این مسأله از نظر قرآن روشن است، ولی خداوند متعال برای مردم آن زمان هم، به‌طور محسوس مسأله را روشن کرد.
حضور امام جواد - علیه السلام - در مجلس حاکم زمان و پاسخ‌گویی حضرت در سن کودکی به دانشمندان عصر، موجب شگفت همگان شد و برای شیعیان اتمام حجت و تقویت قلب و ایمان و همچنین پاسخ‌گویی امام هادی - علیه السلام - به نامه‌ها و جواب مسائل غامض در سن کودکی همگان را شگفت‌زده کرده بود.
از این جهت، جامعه وقتی می‌بیند کسی در شش سالگی یا هشت سالگی به مشکل‌ترین مسائل دانشمندان جواب می‌دهد، می‌تواند به راحتی قبول کند که امامت و ولایت با سن ارتباط ندارد و ممکن است کسی در کودکی به مقام شامخ امامت برسد. این مطلب، زمینه‌ساز قبول امامت امام زمان در سن کودکی می‌شود. محصور بودن دو امام بزرگوار و حالت غیبت‌گونه آنان و مکاتبه با ایشان هم مردم را برای غیبت صغرا و کبرا آماده می‌ساخت.
امام هادی - علیه السلام - از علم الهی آن چنان بهره‌مند بود که جنیدی، بزرگ‌ترین دانشمند ناصبی مدینه، را تحت تأثیر علم خود قرار داد و او را به سوی ولایت و امامت و اهل بیت هدایت کرد و از پیروان خود قرار داد و این در حالی بود که امام برحسب ظاهر، هنوز به مقام امامت نرسیده بود و امام جواد - علیه السلام - در قید حیات بودند.
در کتاب مأثر الکبراء فی تاریخ سامراء آمده است که: معتصم نقشه شهادت امام جواد - علیه السلام - را در ذهن خود طرح می‌کرد. به عمر بن فرج دستور داد به مدینه حرکت و با والی مدینه مشورت کن و از او بخواه یک معلم که ناصبی و دشمن اهل بیت باشد، برای ابوالحسن هادی معین کند تا ضمن آموزش بر او اثر گذارد.
او وارد مدینه شد و با والی مدینه مشورت کرد و همگی بر آن شدند که مانع ارتباط شیعیان با حضرت هادی شوند و عالم ناصبی شهر به نام جنیدی را برای آموزش حضرت بگمارند.
بر حسب ظاهر به این امر موفق شدند و این در حالی بود که حضرت هادی - علیه السلام - حدود شش سال و اندی داشتند. روزی والی شهر از جنیدی پرسید: حالِ این کودک که تربیت می‌کنی، چگونه است؟
جنیدی با اعتراض جواب داد: این کودک؟ چرا نمی‌گویی این پیر! بگو بدانم آیا در این شهر در علم و ادب، عالم‌تر از او کسی را می‌شناسی؟
والی جواب داد: نه.
جنیدی گفت: به خدا قسم، در ادبیات، مطلبی می‌گویم و تصور می‌کنم از ابتکارات من است. ناگهان می‌بینم حضرت هادی فروع و مطالبی می‌گوید و من از او استفاده می‌کنم.
مردم تصور می‌کنند من معلم او هستم؛ نه چنین نیست، من از او بهره‌مند می‌گردم
.
مدتی گذشت. والی از جنیدی سؤال کرد: حال کودک چگونه است؟
جنیدی با کمال اعتراض گفت: کودک؟ چنین مگو! او برترین و بهترین مخلوق خدا روی زمین است.
گاهی که وارد حجره می‌شود، به او می‌گویم سوره‌ای از قرآن بخواند. می‌گوید کدام سوره را می‌خواهی تا بخوانم؟ هر سوره طولانی که بگویم، با صدایی دلنشین‌تر از صدای داود قرائت می‌کند و صحیح‌تر از قرائت او نشنیده‌ام!!
او قرآن را حفظ است و تأویل و تنزیل آن را می‌داند! این کودک در مدینه از کجا این علوم زیاد را آموخته!...
با این ارتباط، دشمنی جنیدی با اهل بیت، تبدیل به دوستی و محبت شد و او به امامت حضرت هادی - علیه السلام - معتقد شد.
با توجه به این واقعه تاریخی و امثال آن، به خوبی مقام علمی و توجهات خاص الهی به ائمه اطهار روشن و کوته‌بینی دشمنان اهل بیت آشکار می‌شود.
زندگی امام هادی - علیه السلام -، سرشار از معجزات و کرامات بود، به‌گونه‌ای که حتی مخالفین حضرت در مقابل معنویت و مقام قرب آن بزرگوار سر تسلیم فرود می‌آوردند. داستان بیماری خلیفه و نذر مادر او برای امام هادی - علیه السلام - و شفای خلیفه در کتب تاریخی ثبت است که از بیان تفصیلی آن خودداری می کنم.
وقایع معجزه‌آسا و کرامات بی‌حد و استجابت دعای آن حضرت زبانزد خاص و عام مسلمانان و غیرمسلمان بود؛ به‌طوری که حضرت را باب الحوائج می‌دانستند و با دعا و توجه حضرت، به حاجات خود می‌رسیدند.

[زیارت جامعه کبیره]

زیارت جامعه کبیره که در مشاهده مشرفه و اماکن مختلف، همه از آن استفاده می‌کنند، از وجود مبارک حضرت هادی - علیه السلام - است. محدث و فقیه بزرگوار، شیخ صدوق، در کتاب شریف «من لا یحضره الفقیه» و همچنین در کتاب «عیون الاخبار الرضا» نقل می‌کند که موسی بن عبدالله نخعی و بنا به نسخه عیون و مزار کبیر، موسی بن عمران، گفت: به امام هادی عرض کردم: یا ابن رسول الله کلامی بلیغ و کامل به من بیاموز که با آن هر یک از شما را زیارت کنم. حضرت زیارتی به او آموختند که به زیارت جامعه کبیره مشهور شد.

معنا ومفهوم زیارت جامعه کبیره

این زیارت را جامعه گفتند، زیرا اوصاف و القاب آن، بر هر امامی تطبیق می‌کند و در هر جا می‌توان خواند. قید کبیره را بر آن افزودند، زیرا زیارت دیگری از امام رضا - علیه السلام - نقل شده که الفاظ آن جامع است و برای هر امام می‌توان خواند، ولی متن آن کمتر و کوتاه‌تر است و چون هر دو جامع بودند، جامعه مشهور شد، و چون از نظر متن یکی بزرگ‌تر و دیگری کوچک‌تر بود، به کبیره و صغیره مشهور شدند.
در زیارت جامعه کبیره، حضرت هادی - علیه السلام - به موسی بن عبدالله می‌فرمایند با غسل باش و بر مزار بایست و شهادتین بگو، به توحید و نبوت شهادت بده. پس چون داخل شدی و قبر را دیدی، ۳۰ بار بگو: الله اکبر، سپس در حالی که قدم‌ها را کوتاه و نزدیک به هم برمی‌داری، با سکینه و وقار پیش برو و ۳۰ بار تکبیر خداوند را بگو. سپس نزدیک قبر شو و ۴۰ بار تکبیر بگو (مجموعاً صد تکبیر). سپس بگو: السلام علیکم یا اهل بیت النبوة و موضع الرسالة و مختلف الملائکة و ...
سلام را آغاز می‌کنیم با این دید و معرفت که امامان، «اهل بیت نبوت» هستند و شامل تمام فضائل و مناقبی می‌شوند که پیامبر - صلی الله علیه و آله - درباره اهل بیت فرمود و شیعه و سنی نقل کرده‌اند. سپس آنها را به موضع رسالت یاد می‌کنیم؛ یعنی آنچه آثار و لوازم رسالت رسول الله است؛ از معجزات و غرائب شؤون و علوم و ولایت مطلقه و احترامات (مثل: «لا تقدموا بین یدی الله و رسوله» و «لا ترفعوا اصواتکم» و ...) هر مزیتی و مرتبتی به جز نبوت، در ائمه موجود است؛ همان‌گونه که در آیه شریفه مباهله از کلمه «وَأنْفُسَنَا» استفاده می‌شود.
آن‌گاه زائر، از ایشان با وصف «مختلف الملائکة» یاد می‌کند؛ یعنی ملائکه نزد ائمه اطهار، آمد و شد و افتخار خدمت‌گزاری ائمه را دارند؛ همان‌گونه که از روایات مختلف استفاده می‌شود.
[در زیارت جامعه،] بیشتر از هر چیز به معرفی صفات عالی ائمه معصوم و مقام قرب آنها و اینکه شیعه چه شناختی و چه رفتاری در قبال آنها باید داشته باشد، پرداخته شده است. خلاصه، این زیارت، درس امام‌شناسی و وظیفه‌شناسی مردم در برابر امام است.

[زیارت امیرالمؤمنین - علیه السلام - در روز غدیر]

[همچنین] زیارت امام هادی - علیه السلام - در روز عید غدیر که حضرت علی - علیه السلام - را با آن زیارت کردند، بسیار مفصل و پرمحتواست. هم جنبه تاریخی و روائی در آن قابل توجه است، هم با استدلال و برهان از قرآن مجید و براهین عالی، به رفع شبهات می‌پردازد و بیان می‌کند که پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - در غدیر، کاملاً اتمام حجت نمودند و آنچه وظیفه بود، به طور کامل و بلیغ رساندند.
زیارت حضرت علی - علیه السلام - در عید غدیر که امام هادی - علیه السلام - خواندند، با هشت نوع سلام شروع می‌شود که هر یک به‌نوعی ما را با مقام نبوت و امامت و ولایت و خلافتِ بلافصل حضرت علی - علیه السلام - و برتری حضرت بر سایر اصحاب به طور کامل و واضح آشنا می‌کند. هم سلام به حضرت علی می‌کنیم، هم به مقام عالی حضرت، معرفت بیشتر پیدا می‌کنیم.
امام هادی - علیه السلام - با بیش از ده شهادت، نکاتی را می‌آموزد و به مقام والای امیرالمؤمنین - علیه السلام -، مقام ولایت، مباحث خلافت و وصایت و وراثت، و کیفیت تبلیغ آیه «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک ...»، اقرار گرفتن پیامبر از حاضرین و حضرت علی - علیه السلام - از سوی پیامبر اشاره می‌شود. همچنین حضرت هادی - علیه السلام - در این زیارت به بعضی آیات قرآن که در شأن علی بن ابی طالب - علیه السلام - نازل شده، به طور بسیار زیبا و دلنشین اشاره می‌فرمایند.
خلاصه اینکه زیارتی است بسیار زیبا، دلنشین، مستدل، تاریخی روائی و از هر جهت جامع، که حجت را در مسأله ولایت بر هر منصفی تمام می‌کند. توضیح مطلب خارج از حوصله این مقال است.
متن زیارت در بحارالانوار جلد۱۰۰ ص۲۵۹ از امام عسکری - علیه السلام - نقل شده که امام هادی - علیه السلام -، در سالی که معتصم او را به سامرا خواست، روز غدیر، حضرت علی - علیه السلام - را این چنین زیارت کردند.
این زیارت در مزار مفید ص۶۶ و مزار کبیرص۳۵۸ و موسوعة زیارات المعصومین، ج۲، ص۲۳۳ رقم ۵۹۳ نقل شده است.


منبع: خبرگزاری حوزه (نقل از: ماهنامه فرهنگ کوثر) با قدری تصرف

تنظیم: محسن تهرانی - بخش حوزه علمیه تبیان