آری یا خیر هاشمی به توان موشکی؟

هجمه ی خاص و شیطنت آمیزِ انواع رسانه های داخلی و خارجی نسبت به روند دوره پسابرجام بطوری است که کوچکترین غفلتی ، نتیجه ای سوء و گاها غیرقابل جبران به همراه دارد ، مانند صفحه توئیت منسوب به آیت الله هاشمی که با حواشی وافری همراه شد...

آزاده مرنی-بخش ارتباطات تبیان

آیا رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با توان موشکی مخالف است؟ این سوالی است که از نخستین روزهای سال 1395 با جوسازی های سوگیرانه ی رسانه های داخلی و خارجی اذهان عمومی را متشنج کرده است. "دنیای فردا ، دنیای گفتمان هاست نه موشک ها ..." این جمله که منسوب به آیت الله هاشمی در صفحه توئیتر (Twitter) بود و با حواشی و واکنش های وافری همراه گشت به گونه ای ایشان را مخالف با توان و پیشرفت نظامی و موشکی ایران اسلامی معرفی کرد که البته آیت الله هاشمی نیز طی دیداری که با دکتر محسن رضایی و مدیران دبیرخانه مجمع داشت ، با تدبیر و به صراحت از این توئیت تبری جسته و انتساب آن را به خود تکذیب کردند و در راستای تکذیب آن گفت : "زمان آغاز جنگ تحمیلی حتی یک موشک هم نداشتیم ؛ اما بعداً به لحاظ علمی به جایی رسیدیم که می توانستیم موشک قاره پیما هم بسازیم." ایشان در ادامه بر لزوم حفظ و توسعه این ابزار مهم نظامی و امنیتی تأکید کردند و چنین اخباری کذب محض شمردند.

جریان پسابرجام رسانه ای

امروز دوران مذاکره سپری شده و اینک دوران عمل طرف مقابل به تعهداتش است اما به نظر می رسد که طرف غربی سعی برآن دارد تا با استفاده از هر روشی از اِعمال تعهداتش سرباز زند. از این رو این دوران (پسابرجام) که مرحله اجرای مفاد توافق نامه هسته ای 5+1 محسوب می شود و از لحاظ و دیدگاه رسانه ای ، دوران بسیار ظریف و حساسی است زیرا دشمن در کمین نشسته تا از کوچک ترین رفتار، بیان و عمل رجال سیاسی ایران اسلامی به صورت نرم و به دور از رفتار نظامی، برعلیه کشورمان استفاده نماید. (سال 95 ، سال مشاهده علنی جنگ نرمِ دشمنان ایران محسوب می شود.)

عصر و زمانی که ما در آن بسر می بریم ؛ عصر انفجار اطلاعات ، عصر دسترسی انسان به تکنولوژی ارتباطی و عصر مدیریت افکار است. این عصر به علت گستردگی جهانی با کنترل بسیار ضعیفی همراه است زیرا هر فرد یک رسانه محسوب می شود از این رو کنترل این حجم عظیم رسانه ای امری غیرممکن به نظر می رسد.

پس بر مسئولان و دولتمردان است تا در دوران پسابرجام ، با دقت نظر و ریزبینی های  خاص سخن گفته و در رفتار خود حساس باشند تا راه تغذیه رسانه ای غرب و همچنین حاشیه سازی ها را بر معاندان نظام مسدود سازند تا طرف های غربی در راستای عدم اجرای تعهداتشان ، دست به دامان فضاسازی های داخلی ایران نشوند.
همانطور که مشاهده می شود پس از توئیت منسوب به آیت الله هاشمی رفسنجانی به سرعت با واکنش های خاص غربی ها مواجه شدیم و رسانه ها نیز سعی بر آن داشتند تا این روند را به مضمون توئیت منسوب به رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ربط دهند و در این راستا مفادِ نامه آمریکا و متحدانش به "بان کی مون" (دبیر کل سازمان ملل متحد) علیه برنامه موشکی ایران فاش شد و خبرگزاری "رویترز" (Reuters) نوشت : "آمریکا ، انگلستان ، فرانسه و آلمان در نامه ای به دبیرکل سازمان ملل متحد اعلام کردند آزمایش های موشکی ایران در تقابل با قطعنامه تصویب توافق برجام، شورای امنیت می باشد."
البته دیپلمات های شورای امنیت نیز خود اذعان دارند که توجیهات مطرح شده برای اعمال تحریم های جدید علیه ایران به بهانه رزمایش موشکی، بسیار ضعیف است ؛ چراکه با متن قطعنامه همخوانی ندارد اما به نظر می رسد صداهایی در ایران در این راستا به ادعاهای طرف های غربی وجاهت می بخشند. اما روند جنگ نرم جز این نیست.!

با حساسیت های ایجاد شده و همچنین حواشی خاص انتشار اخبار مربوط به دولتمردان ایران اسلامی بالاخص آیت الله هاشمی رفسنجانی ، پس از این تیم رسانه ای ایشان باید خود را مکلف نماید تا با دقت نظری خاص و حساسیتی بیش از پیش در راستای انتشار سخنان این بزرگوار عمل نموده و برنامه های دشمن را برای سوء استفاده از رفتار و واکنش های سیاسی ایشان خنثی سازند.
باید توجه داشت که تیم رسانه ای آیت الله هاشمی پس از این حواشی ، به سرعت اعلام کردند که تمام حساب های منتسب به ایشان در توییتر ، فیس بوک و ... تکذیب شده و ایشان از تمامی این حساب ها اعلام برائت نموده اند. این امر به نوبه ی خود کنشی بجا و خنثی کننده در قبال جنگ نرم دشمن محسوب می شود زیرا به فرمایش رهبر انقلاب خواص باید مرزبندی خود را با معاندان نظام مشخص نمایند و این اعلام برائت نشان از اهمیت خاصِ رییس مجمع مصلحت نظام ، این سرمایه عظیم جمهوری اسلامی ،  به اهداف و آرمان های انقلاب است.

نتیجه

حائز اهمیت آنکه باتوجه به حساسیت موضوع (روند رسانه ها در دوران پسابرجام) ابتدا باید با اهداف و روند جریان شناسی رسانه ای در این راستا آشنا شویم و ابعاد مختلف آن را مورد واکاوی قرار داده و زوایای آن را شناسایی کنیم.
زیرا باتوجه به هجمه ی رسانه ای دشمن و همچنین راه اندازی یک جریان نفوذی در راستای ایجاد اختلال در تحقق تعهدات غربی ها در عصر پسابرجام باید بیش از پیش به امر ارتباطات و جریان سازی های رسانه ای بها داد چرا که از هیچ امری فروگذار نیستند تا جایی که با رصد بیانات و رفتار رجال سیاسی داخل ایران سعی بر اختلاف افکنی از کانال تحریف رسانه ای دارند زیرا با توجه به عصر ارتباطات یکی از مهم ترین بسترهای تحقق جنگ نرم (Soft War) ، انواع رسانه ها و تشویش اذهان عمومی است. البته دستگاه های امنیتی کشورمان نیز بر این امر واقفند و حداکثر تلاش خود را به کار گرفته اند تا با شناسایی این کانال ها به خنثی سازی روند نفوذ دشمن و همچنین آگاهی بخشی و افزایش بصیرت اقشار مختلف جامعه بپردازند.