مادر شعرهای سرخ و كبود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : پنج شنبه 1394/12/20
مادر شعرهای سرخ و كبود
حامد اهور - بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
چشمه در چشمه آتش آمده بود ، تا بجوشد به هرم كوثر تو | |
چه غم از تازیانه های كبود ، آب و آتش گذشته از سر تو | |
مشت كردی صدای حیدر را، گریه ی بی صدای حیدر را | |
روی دیوار سینه می كوبید ، ذوالفقارش به جای حیدر تو | |
می كشیدی و می كشید زمین ، می كشیدی و می كشید زمان | |
نقشی از چادری زمین خورده، نقشی از دستهای آخر تو | |
كوه هم بود خرد می گردید، در طوافی كه دستهای تو داشت | |
می شدی دور و دورتر می شد، حجرالاسود مطهر تو | |
زخم ها می نشست و بر می خاست ، چشمهای تو روی خاك افتاد | |
توی قاب نگاه زاویه دار ، تار شد عكس سایه ی سر تو | |
كوچه، سیلی، شكستگی، تحقیر ، ضربه ، دیوار ، گوشواره ، حسن | |
خاطراتی كه رفت بی نوبت ، از تماشای دیده ی تر تو | |
زخم می ریخت از سرا پایت ، شعله شد چشمهای دریایت | |
آمدی با خود آتش آوردی ، سر می انداخت تیغ باور تو | |
مسجد از پا نشست ، زانو زد ، كوچه دیوارهاش دل دادندپ | |
نور از راه آمد و شیطان ، تیغ انداخت در برابر تو | |
دست افتاده باز بالا برد، دست توحید را شبیه غدیر | |
باز دور سر تو می گردید ، مثل پروانه یارو یاور تو | |
مادر شعرهای سرخ و كبود ، زخمی تیغ و بغض و آتش و دود | |
كاش از راه آسمان برسد، پسر خاكی دلاور تو |