ریحان به ریحان
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : پنج شنبه 1394/12/20
ریحان به ریحان
سید حمیدرضا برقعی - بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
گل های عالم را معطر كرده بویت | ای آن كه می گردد زمین در جست و جویت |
یادش بخیر آن روزها ریحان به ریحان | می چید پیغمبر بهشت از رنگ و بویت |
سیاره ها را در نخی می چیدی آرام | می ساختی تسبیحی از خاک عمویت |
برداشتند از سفره ات نان، مردم شهر | جرعه به جرعه آب خوردند از سبویت |
درهای رحمت باز می شد با دعایت | دردا كه می بستند درها را به رویت |
تاریخ می داند فدک تنها بهانه است | وقتی بهشت آذین شده در آرزویت |
وقتی منزه گشته خاک از سجده هایت | وقتی مطهر می شود آب از وضویت |
چادر حمایل می كنی از حق بگویی | حتی اگر یك شهر باشد روبرویت |
برخاستی با آن صفت های جلالی | این بار آتش می چكید از خلق و خویت |
حتی زمان می ایستد از این تجسم | تو سوی مسجد می روی مسجد به سویت |
از های و هو افتاد دنیا با سکوتت | دنیا به آرامش رسید از های و هویت |
از بانگ بسم الله رحمن الرحیمت | از آن نهیب الذین آمنویت |
تو خطبه می خواندی و می لرزید مسجد | ذرات عالم یک صدا لبیک گویت |
خطبه به اوج خود رسید آن جا كه می ریخت | مدح علی حیدر به حیدر از گلویت |
گفتم علی... او قطره قطره آب می شد | آن شب كه روشن شد سپیدی های مویت |
آن شب كه زخم تو دهان وا كرد آرام | زخم تو آری زخم آن رازِ مگویت |
هنگام دفن تو علی با خویش می گفت | رفتی ولی پایان نمی یابد شروعت... |