حل مسئله
همیشه حل مسئله یکی از اهداف مهم آموزشی به شمار می آمده و یکی از خواسته های معلمان و والدین، کسب توانایی حل مسئله از سوی دانش آموزان بوده است.
تعریف و ویژیگی های حل مسئله
زمانی که یادگیرنده با موقعیتی روبه رو می شود که نمی تواند با استفاده از اطلاعات و مهارت هایی که در آن لحظه در اختیار دارد به آن موقعیت سریعا پاسخ درست بدهد، یا وقتی که هدفی دارد ولی راه رسیدن به آن را نیافته است. در این صورت گفته می شود که وی با یک مسئله رو به رو است. بنابراین می توان حل مسئله را به صورت تشخیص و کاربرد دانش و مهارت هایی که منجر به پاسخ درست یادگیرنده به موقعیت یا رسیدن او به هدف مورد نظرش می شود تعریف کرد. بنابراین عنصر اصلی در حل مسئله کاربست دانش و مهارت های قبلا آموخته شده در موقعیت های تازه است.
انواع مسئله ها
مسئله ها از لحاظ میزان دقیق بودن و سازمان یافته بودن با هم فرق دارند. دو نوع دسته بندی به صورت کلی وجود دارد. مسائل کامل تعریف شده، مسائل ناقص تعریف شده.
مسائل کامل تعریف شده
این نوع مسئله در واقع مسئله ای است که در آن هدف به طور روشن بیان شده، اطلاعاتی که برای حل مسئله لازم است در دسترس قرار دارند و تنها یک راه حل درست برای آن وجود دارد.
مثال هایی برای این نوع مسئله عبارتد از:
حاصل ضرب 7 ضرب در 16 چند است؟
یک اسکناس 1000 تومانی شامل چند سکه 250 ریالی می شود؟
غالب مسائلی که از سوی معلمان به دانش آموزان داده می شوند، مانند مسائل تمرینی داخل کلاس یا تکلیف های منزل و پروژه های درسی، مسائل کامل تعریف شده هستند. بسیاری از مسائل ریاضیات، فیزیک و شیمی از این دسته مسائل هستند.
مسائل ناقص تعریف شده
منظور از مسئله ناقص تعریف شده یا بد سازمان یافته مسئله ای است که هدف آن کاملا مشخص نشده است، اطلاعاتی که برای حل کردن آن لازم اند در دسترس قرار ندارند و برای آن چند راه حل درست وجود دارد.
مثال های زیر نمونه هایی از مسائل ناقص تعریف شده هستند:
چگونه می توان فقر را ریشه کن کرد؟
چگونه می توان همه کارهای مربوط به روز تعطیل را انجام داد، به گونه ای که برای قرار ساعت 6 بعد از ظهر خود را آماده کنید؟
بسیاری از مسائل زندگی واقعی از جمله مسائل ناقص تعریف شده هستند. بیشتر مسائل درسی و مدرسه ای، مسائل کامل تعریف شده هستند، اما می توان دانش آموزان را در مقابل مسائل ناقص تعریف شده نیز قرار داد. مثلا از آن ها خواست انشائی بنویسند و در آن ویژگی های دنیا در 10 سال آینده را ذکر کنند.
حل مسئله به عنوان انتقال یادگیری
انتقال یادگیری یا انتقال آموزش به تاثیر یادگیری های قبلی بر یادگیری های بعدی گفته می شود. در واقع می توان انتقال یادگیری را فرآیندی دانست، که از طریق آن نتایج یادگیری های قبلی بر یادگیری یا عملکرد در یک موقعیت تازه تاثیر می گذارد. در حل مسئه چیز تازه ای آموخته نمی شود، بلکه یادگیرنده اصول آموخته شده قبلی را در موقعیت های جدید به کار می برد.
مثال زیر در رابطه با حل مسئله و انتقال یادگیری است.
در یک پژوهش انجام شده در رابطه با حل مسئله و انتقال یادگیری، از دو گروه پسر خواسته شد تا به هدفی در زیر آب نشانه روی کنند. بعد از تمرینات لازم و پس از اینکه هردو گروه به خوبی هدف را نشانه روی کردند، هدف را در عمق بیشتری در زیر آب قرار دادند. بعد به یکی از این دو گروه آزمودنی قانون شکست نور در زیر آب آموزش داده شد، اما به گروه دوم چیزی درباره این موضوع گفته نشد. در کوشش های بعدی، معلوم شد گروه اول که از قانون شکست نور اطلاع داشتند، هدف گیری آن ها دقیق تر و موفق تر از گروهی بود که از این قانون بی اطلاع بودند.