تبیان، دستیار زندگی
گفت و گو با هرمز شجاعی مهر درباره نوروز و تغییر مسیر «سیمای خانواده» در سال 94.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حال و هوای نوروزی آقای مجری(مصاحبه)

گفت و گو با هرمز شجاعی مهر درباره نوروز و تغییر مسیر برنامه «سیمای خانواده» در سال 94.

مصاحبه: سوسن سیرجانی-بخش سینما و تلویزیون تبیان
هرمز شجاعی مهر

یکی از نوستالوژی های خانواده های ایرانی، برنامه «سیمای خانواده» با اجرای هرمز شجاعی مهر است. کسی که دو دهه اجرای این برنامه را برعهده داشت و آنقدر به آن وفادار بود که بعد از آن اجرا در هیچ برنامه تلویزیونی دیگری را نپذیرفت. سال 94 سیمای خانواده دچار تغییراتی شد و به «خانواده یک» تغییر نام داد اما همچنان اجرای اصلی آن بر عهده شجاعی مهر است، به این مناسبت سراغ او رفتیم با او درباره این برنامه، حال و هوای این روزهای خود او و «خانواده یک» گفت و گو کردیم.

* شما در تمام عید نوروزها در تلویزیون و در کنار مردم بودید، حتما باید خاطرات زیادی داشته باشید.
خاطره اصلی من این است که من دوازده سال عید نوروز را سرکار بودم، حالا یا در تلویزیون یا در رادیو . در تمام آن سالها، تحویل سال نو با صدای من بود. خوب به هر حال من هم زن و بچه دارم و دلم می خواست که در کنار آنها باشم.من واقعا به این سنت ها اعتقاد دارم و همیشه سعی می کنم به همه اعیاد و آیین های ایرانی وفادار بمانم. البته همیشه شرطم با تهیه کننده ها این بود که سال تحویل با زبان مازندرانی به مردم و به خانواده ام تبریک بگویم. این همیشه برای من خوشایند بود که این امتیاز را داشته باشم که از طریق رادیو و تلویزیون عید را به خانواده ام تبریک بگویم.

*کمی از «خانواده یک» بگویید، «سیمای خانواده» چطور تبدیل به خانواده یک شد؟
سالها بود که سیمای خانواده پخش می شد و مردم رابطه بسیار خوبی با آن داشتند و به طور سنتی دوست داشتند که سیمای خانواده را هر روز ظهر ببینند. اما مدتی بود که ضرورت تغییر و تنوع در برنامه احساس می شد. برای همین سیمای خانواده را با نام خانواده یک دچار تحولات کردند که شاید در ابتدا ارتباط قرار کردن با آن سخت بود، اما کم کم دارد دل مردم جا باز می کند. تفاوت این برنامه با قبل هم در این است که، حالا کارشناس ها خودشان مجری هستند. مثلا خانم دکتری که می آید و در مورد پرخاشگری و مسایل روان درمانی صحبت می کند خودش مجری آن بخش هم هست.

*«خانواده یک» زمان خوبی از آنتن را در اختیار دارد و یک تیم جوان هم تهیه کنندگان آن هستند و انتظار.
می رود نوآوری ها و ایده های خوبی برای اجرا داشته باشند، اما گاهی احساس می شود که بعضی از بخش هایش را از روی برنامه های خارجی برداشت می کند.به طور مثال بخش نوشدارو، که دقیقا دارد از روی نسخه خارجی الگو گرفته. بهتر نیست برای ساخت بخش ها و آیتم های خود خلاقیت بیشتری به خرج دهند؟

دوازده سال عید نوروز را سرکار بودم، حالا یا در تلویزیون یا در رادیو . در تمام آن سالها، تحویل سال نو با صدای من بود. خوب به هر حال من هم زن و بچه دارم و دلم می خواست که در کنار آنها باشم.من واقعا به این سنت ها اعتقاد دارم و همیشه سعی می کنم به همه اعیاد و آیین های ایرانی وفادار بمانم. البته همیشه شرطم با تهیه کننده ها این بود که سال تحویل با زبان مازندرانی به مردم و به خانواده ام تبریک بگویم

من نمی خواهم دفاع کنم، اما به عنوان کسی که سال ها در رسانه ملی کار کرده ام می خواهم نظر بدهم. یکی از ویژگی های خانواده یک این است که در حضور مردم اجرا  می شود و این برای من خیلی خوب بود چون کسی که به روی صحنه می رود با نفس تماشاگر زنده است.یکی از پیشنهاد دهنده های این موضوع هم خود من بودم، چون نمی خواستم که مردم فقط بیننده باشند، می خواستم مردم را به روی صحنه بیاورم و با آنها حرف بزنم. حالا شاید در جای دیگری از این کره خاکی هم این کار را کرده باشند، اما به نظر من این شباهت ها را خیلی نباید با ریز بینی نگاه کرد. واقعا وقتی یک مجری هست و چند نفر هم در مقابل او نشستند، مگر چند کار خلاقانه در چارچوب می شود انجام داد؟ باید قبول کنیم که محدود است. مجری به صحنه می آید چند کلام صحبت می کند و مردم هم نظری می دهند و مشکلات خود را می گویند.

*یکی از برگ های برنده سیمای خانواده سریال نیمروزی آن بود، که همه خانواده های ایرانی آن را تماشا می کردند. چرا پخش این سریال ها پس از مدتی متوقف شد؟ و چرا زمانی که خانواده یک دوباره با شکلی نو آغاز به کار کرد این بخش سریال ها در آن جا نگرفت؟
به مطلب خیلی خوبی اشاره کردید، من خودم هم به شدت با این موضوع موافق هستم و حتی همیشه در کوچه و خیابان مردم هم این سوال را از من می پرسند. چون مردم سیمای خانواده را با آن سریال ها می شناختند و معمولا زمان نهار دور هم جمع می شدند و آن سریال ها را تماشا می کردند. اما گمان می کنم دلیل پخش نشدن این سریال ها در زمان سیمای خانواده کمبود بودجه بود. در مورد پخش سریال در خانواده یک هم باید بگویم که زمان ما قبلا 2 ساعت بود و اذان هم در دل برنامه ما جا داشت، اما حالا زمان ما بسیار کم شده است و ما فقط یک ساعت وقت داریم، برای همین دیگر سریال و آیتم های طولانی را نمی توان به برنامه اضافه کرد. این مسئله را باید در طرح برنامه شبکه درست کنند.

*شما تجربه موفقی در اجرا دارید، اما چرا به غیر از سیمای خانواده از شما اجرا در جای دیگری دیده نشد؟
من اجراهای زیادی قبل از سیمای خانواده داشتم. من کارم را در رادیو با برنامه «سلام صبح بخیر» شروع کردم، یعنی اولین برنامه زنده رادیویی پس از انقلاب.بعدهم در تلویزیون من مناسبت ها را اجرا می کردم، مثل ولادت امامان معصوم و اعیاد که در شبکه دو من مجری بودم.پس از آن هم برای مدتی تجربه اجرا در برنامه «تهران ساعت بیست» را در شبکه دو داشتم. حتی من مدت زمانی هم مجری برنامه «ساعت خوش» بودم، در کنار رضا عطاران و مهران مدیری و...تا اینکه به سیمای خانواده آمدم و با تجربه ای که در برنامه خانواده رادیو داشتم، احساس کردم اصلا جای واقعی خودم را پیدا کردم. حتی اگر الان بگویم که شما با شنیدن صدای من یاد برنامه خانواده رادیو و سیمای خانواده می افتید، گزافه نگفته ام. چون این صدا و تصویر را شما فقط در آنجا می بینید و می شنوید. این برای من خیلی خوب است، چون من اعتقاد دارم که صدا و تصویر یک مجری باید هویت داشته باشد.البته در کنار همه اینها سعی کردم، خلاق باشم و به روز باشم.