کوشش برای یادگیری، در مقابل کوشش برای نمره
در نوشتار گذشته به جوانب مثبت و منفی نمره های بالا و نمره های پایین اشاره کردیم. هم چنین به لزوم ارائه ی بازخورد و انتقاد سازنده درباره اشتباهات امتحانی و درسی دانش آموزان پرداخته شد.
یکی از عوارض نامطلوب نظام نمره گذاری این است که یادگیرندگان به جای کوشش برای یادگیری، درجهت کسب نمره تشویق می شوند برای جلوگیری از این مشکل، معلمان باید سعی کنند تا دانش آموزان ضمن کوشش برای کسب نمره، در جهت کسب یادگیری هم تلاش کنند. یکی از دلایلی که نمره بر یادگیری ترجیح داده می شود، سطح پایین آزمون های بعضی از معلمان و روش های غلط نمره گذاری آن ها است.
اگر نمرات بر اساس آزمون هایی که بر حفظ جزئیات کم اهیت درس تاکید می کنند تعیین شوند، دانش آموزن تشویق می شوند تا صرفا برای گذراندن امتحانات و کسب نمرات مطالب را طوطی وار در حافظه خود انباشه نمایند و بلافاصله پس از امتحان آن ها رافراموش می کنند.
واقعیتی که باید به آن اشاره کنیم این است که غالبا سنجش و ارزشیابی تعیین کننده فعالیت های یادگیری دانش آموزان است. وقتی که دانش آموز یک کلاس از پیش می داند که امتحان آن ها به صورت چهار گزینه ای (تستی) برگزار خواهد شد، هنگام مطالعه و یادگیری درس، در جهت پیدا کردن و به یاد سپردن مطالب جرئی و پراکنده درس تلاش خواهد کرد و به مسائل کلی و ساختاری توجه زیادی نخواهد کرد. در مقابل، دانش آموزانی که خود را برای شرکت در یک امتحان تشریحی آماده می کنند، به اطلاعات پراکنده درس اهمیت چندانی نمی دهند و بیشتر سعی می کنند تا مسال کلی و استنباطی را یاد بگیرند.
پژوهش ها نشان داده است که استفاده از امتحانات تشریحی، دانش آموزان را به رویکرد عمقی مطالعه و استفاده از امتحانات چندگزینه ای آن ها را به رویکرد سطحی مطالعه سوق می دهد.
بنابراین بهتر است که معلمان در سنجش عملکرد دانش آموزان خود سوال هایی را طراحی کند که درک و فهم، قضاوت و تفکر انتقادی دانش آموزان را برانگیزاند تا آن ها از این طریق، به درک مفاهیم و مطالب به طور عمقی بپردازند. علاوه بر آزمون های معمولی، بهتر است معلمان تکالیفی به دانش آموزان بدهند که نیاز به فعالیت های سطح بالای ذهنی و تفکر و تعمق داشته باشند و از آن ها بخواهند که این فعالیت ها را به خاطر یادگیری انجام دهند.
در انجام این کارها، می توان با دادن بازخوردهای مثبت و سازنده یادگیرندگان را به ادامه کار تشویق کرد. نمونه هایی از این تکلیف عبارتند از: گردآوری نمونه های مختلف سنگ ها و گیاهان، انجام پروژه های تحقیقی و کتابخانه ای، نقد و بررسی آثار ادبی، سرودن شعر، نوشتن قصه و داستان، یادگیری اکتشافی و...
اگر صرفا حجم بزرگی از اطلاعات سطح پایین را آزمون کنید، ممکن است دانش آموزان را به انتخاب بین یادگیری پیچیده و نمره خوب مجبور سازید. اما وقتی که نمره یادگیری معنی دار را منعکس می کند، کوشش برای کسب نمره و کوشش برای یادگیری یک چیز می شوند.
از طرفی باید به یکی از جوانب منفی نمره گذاری اشاره کرد، نمره موجب دلسردی بعضی از دانش آموزان به ویژه آنان که نمره های پایین می گیرند می شود، ولی در عوض همکاری و رقابت بین دانش آموزان را افزایش می دهد. سازشکاری را ترغیب و خلاقیت را سرکوب می کند. دانش آموزان را وادار می کند که صرفا مطالبی را یاد بگیرند که در آزمون می آید.
با وجود همه ی این مشکلات در نظام نمره گذاری، نمره تاثیر مثبت هم دارد که نباید از آن چشم پوشی کرد. شاید مهم ترین دلیل استفاده از نمره این است که نمرات سطح عملکرد دانش آموزان به خصوص در مقاطع بالاتر را ارتقا می دهند.