تبیان، دستیار زندگی
یکی از شاخصه های تاثیرگذار در شخصیت انسانها، داشتن ادب است. دین مبین اسلام بر داشتن ادب در همه ی جنبه های زندگی آدمی تاکید دارد. البته آن ادب و مرامی که در راستای توجه به معنویت و جنبه های انسان مدرانه باشد، نه رعایت ادب ـ مثلاــ به خاطر کسب شهرت و غیره
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ارزشمندتر از طلا و نقره

یکی از شاخصه های تاثیرگذار در شخصیت انسانها، داشتن ادب است. دین مبین اسلام بر داشتن ادب در همه ی جنبه های زندگی آدمی تاکید دارد. البته آن ادب و مرامی که در راستای توجه به معنویت و جنبه های انسان مدارانه باشد، نه رعایت ادب مثلا به خاطر کسب شهرت و غیره.

سید حسین سیدی /کارشناس حوزه - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

طلا و دلار

ادب در لغت و اصطلاح

ادب در لغت به معنی ظرف و حسن تناول است. به تعبیر بعضی به معنای نیك گفتاری و نیك كرداری است، و بعضی ادب را در فارسی به فرهنگ ترجمه كرده و گفته اند: ادب یا فرهنگ به معنی دانش می باشد و با علم چندان فرقی ندارد. [1]
همین منبع در مورد معنای اصطلاحی ادب می نویسد: در معنای اصطلاحی ادب اختلافاتی بین اهل لغت هست، بعضی ادب را به معنای ملکه ای که انسان را از خطا و اشتباه حفظ می کند؛ گرفته اند و ... [2]
سپس از قول علامه طباطبایی استفاده نموده و می نویسد: حاصل معنای ادب آن است كه ادب هیأت نیكو و پسندیده ای است كه سزاوار است رفتار مشروع دینی یا عقلایی بر مبنای آن شكل گیرد؛ مانند آداب دعا و آداب دیدار دوستان.
علامه از زیبایی به عنوان بن مایه معنای ادب یاد می كند و مرز آداب و اخلاق را از یكدیگر جدا می داند؛ یعنی اخلاق عبارت است از: ملكه های راسخ در روح كه در حقیقت وصفی از اوصاف روح می باشد، ولی آداب عبارت است از هیأت زیبایی كه رفتارهای آدمی بدان متصف می گردد و چگونگی صدور اعمال آدمی به صفات گوناگون روحی بستگی دارد. بنابراین، فرق است میان اتصاف روح به امور اخلاقی و اتصاف عمل به آداب.
خواسته نهایی انسان در زندگی همان چیزی است كه ادب او را در رفتارش مشخص می كند و برایش خط مشی ای ترسیم می كند كه در كارهایی كه به منظور رسیدن به آن مطلوب انجام می دهد، از آن خط مشی تجاوز نمی كند. [3]

«علیكم بالأدب فإن كنتم ملوكا برزتم و إن كنتم وسطا فقتم و إن أعوزتكم المعیشة عشتم بأدبكم؛[9] ادب بیاموزید زیرا اگر پادشاه باشید برجسته می شوید و اگر در حد معمولی باشید سرآمد، و اگر تنگدست باشید با ادبتان گذران زندگی خواهید نمود».

ادب در عرف مردم

در عرف مردم، معمولا ادب را به معنی اخلاق می گیرند. وقتی می گویند: فلانی با ادب است یعنی خود را به سجایای اخلاقی آراسته است. اتفاقا حدیثی از مولا امیر المومنین علی (علیه السلام) داریم که ادب را به معنای اخلاق گرفته است: «لا تصفو الخلّة مع غیر أدیب؛[4] دوستی با انسان بی ادب، صمیمانه نخواهد بود». ممکن است این اصل عقلایی هم مثل سایر اصول و ارزش های انسانی خدشه دار شده باشد. گاهی انسان در جامعه دوستانی را مشاهده می کند که شاید در دید اول به دوستی و صمیمیت آنها غبطه بخورد، ولی با اندک تاملی متوجه می شود که این دوستان با کوچکترین سوء تفاهمی بین خودشان، به راحتی اخلاقیات و حریم ها را دور می زنند.، چون به اخلاق اسلامی پایبند نیستند.
در حدیثی از پیامبر مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) این اخلاق اسلامی و معنوی، مورد تاکید قرار گرفته است: « أَنَا أَدِیبُ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ أَدِیبِی، أَمَرَنِی رَبِّی بِالسَّخَاءِ وَ الْبِرِّ وَ نَهَانِی عَنِ الْبُخْلِ وَ الْجَفَاءِ وَ مَا شَیْ ءٌ أَبْغَضَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْبُخْلِ وَ سُوءِ الْخُلُقِ وَ إِنَّهُ لَیُفْسِدُ الْعَمَلَ كَمَا یُفْسِدُ الطِّینُ الْعَسَلَ؛[5] من ادب آموخته خدا هستم و علی(علیه السلام) ادب آموخته ی من، خدا مرا امر نموده به بخشش و نیکویی و نهی نموده از بخل و ستم، و هیچ چیزی نزد خدا منفورتر از بخل و اخلاق بد نیست و اخلاق بد عمل (نیک) را خراب می نماید همچنان که سرکه عسل را»
این حدیث نیاز به بحث دارد که از حوصله ی این مقاله بیرون است، ولی این را باید بدانیم: ادب و اخلاق آنگونه که خدا و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام  میگویند، باید باشد. کسی که پیشنهاد رفیقش مبنی بر رفتن به پارک و سینما را با خوشرویی قبول می کند و خود را بامرام می داند ولی وقتی همین رفیقش او را به نماز خانه مدرسه دعوت می کند جواب سر بالا به او می دهد؛ باید ما در مقابل این مرام و اخلاق او علامت سوال بگذاریم.

با ارزش تر از طلا و نقره

حضرت علی(علیه السلام) در مورد میزان نیاز افراد به ادب نیکو می فرماید: «انّ النّاس الى صالح الادب احوج منهم الى الفضّة و الذّهب ؛[6] یقینا مردم به ادب شایسته، بیشتر از طلا و نقره نیازمندند». در حقیقت هم همین است. ادب و اخلاق و کردار شایسته است که انسانیت انسان را مشخص می کند تا مسائل دیگر، ادب شایسته، در حقیقت زیربنای شخصیت و منش انسان است.
اگر ادب را به معنای فرهنگ و دانش بگیریم؛ خواهیم فهمید که حضرت در این حدیث بر خردورزی تاکید نموده است. ولی با تاکید بر جنبه ی اخلاق و راست کرداری ...
اتفاقا در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) بر همراهی ادب شایسته و دانش تاکید شده است: «لَا یَزَالُ الْمُؤْمِنُ یُورِثُ أَهْلَ بَیْتِهِ الْعِلْمَ وَ الْأَدَبَ الصَّالِحَ حَتَّى یُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ (جَمِیعاً)؛ [7] شخص مومن همواره خانواده خود را از دانش و ادب شایسته بهره مند می سازد تا همه آنها را وارد بهشت گرداند.»
واضح است که علم و دانشی که با ادب و اخلاق و راست کرداری همراه  نباشد؛ آسیب های بسیاری را به همراه دارد. به عنوان مثال فروید یک دانشمند روانشناس بود ولی چون مجهز به ادب شایسته نبود مکتبی را بنیان نهاد که اخلاق و حیا و ... را زیر سوال می برد.

من ادب آموخته خدا هستم و علی (علیه السلام) ادب آموخته ی من، خدا مرا امر نموده به بخشش و نیکویی و نهی نموده از بخل و ستم، و هیچ چیزی نزد خدا منفورتر از بخل و اخلاق بد نیست و اخلاق بد عمل (نیک) را خراب می نماید همچنان که سرکه عسل را»

بهترین میراث

حضرت علی(علیه السلام) ادب را بهترین میراث می داند: «لَا مِیرَاثَ  كَالْأَدَبِ؛[8] هیچ میراثی مانند ادب نیست».                                      
وجود این سرمایه ی ارزشمند و میراث پر بها است که انسانها را شخصیت می دهد. روابط بین جامعه را به سمت صلح و صفا پیش برده و از تنش های بیمورد باز می دارد. 
حضرت در سخن دیگری ادب را به حال عموم سودمند دانسته و چنین بیان می کند: «علیكم بالأدب فإن كنتم ملوكا برزتم و إن كنتم وسطا فقتم و إن أعوزتكم المعیشة عشتم بأدبكم؛ [9] ادب بیاموزید زیرا اگر پادشاه باشید برجسته می شوید و اگر در حد معمولی باشید سرآمد، و اگر تنگدست باشید با ادبتان گذران زندگی خواهید نمود».

رعایت ادب اسلامی حتی نسبت به دشمن و رقیب

انسان با دارا بودن ادب اسلامی، نسبت به دیگران از دایره ی انصاف و عدالت خارج نمی شود. قرآن کریم می فرماید: «وَ لَا یجَرِمَنَّكُمْ شَنَانُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الحْرَامِ أَن تَعْتَدُواْ؛ [مائده/2] و عداوت گروهى بدین جهت كه شما را از مسجد الحرام بازداشتند شما را وادار نكند كه (بر حقوق آنها) تجاوز كنید»
تفسیر نمونه در تفسیر این آیه  می نویسد: این حكم گرچه در مورد زیارت خانه خدا نازل شده است، ولى در حقیقت یك قانون كلى از آن استفاده مى شود كه مسلمان نباید" كینه توز" باشد و حوادثى را كه در زمانهاى گذشته واقع شده بار دیگر در فكر خود زنده كند و در صدد انتقام بر آید، و یكى از علل نفاق و تفرقه در هر اجتماعى همین مساله است. [10]

سخن آخر

دهخدا واژه ی ادب را به تعبیر بعضی به معنای کردار خوب و رفتار پسندیده دانسته است. علامه طباطبایی ادب را هیات زیبایی می داند که رفتارهای انسان بدان متصف می گردد. در تعالیم اسلامی، جایگاه ادب شایسته از طلا و نقره هم بالاتر دانسته شده است. حضرت علی (علیه السلام) بهترین میراث را ادب می داند. امید است که ادب اسلامی در جامعه ی مسلمان ما روز بروز گسترش یابد.

پی نوشت ها :
[1] لغت نامه دهخدا، علی اكبر دهخدا، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 50 مجلد، ج5، ص 1547
[2] همان
[3] همان، ص256
[4] شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم ، ج 6 ، ص 375
 [5] بحار الأنوار (ط - بیروت) ، ج 16، ص231
[6] شرح آقا خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم ، ج 2، ص 569
[7] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ، محدث نوری، ج12،ص201
[8] نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص  478
[9] شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج 20، ص 304                   
[10] تفسیر نمونه ، ج 4 ، ص 252



مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.