آداب صدقه دادن را بدانیم!
برخی از آداب صدقه دادن عبارتند از: صدقه دادن از بهترین و پاک ترین اموال، اولویت نسبت به خویشاوندان، درخواست دعا از فقیر، منت نگذاشتن، صدقه دادن قبل از درخواست، و نگاه نکردن به چهره فقیر.
در شرع مقدس اسلام در مورد ارزش و اهمیت صدقه سفارشات زیادی شده است. آیات قرآن و روایات نیز کیفیت و اهمیت صدقه دادن را بیان کرده است.
در اسلام دو نوع صدقه مطرح است؛ یکی صدقه واجب مثل زکات و یکی هم صدقه مستحب.
بر پایه آموزه های دینی؛ صدقه مستحبی یکی از کارهای ارزشمند اجتماعی است[1] که البته دارای آدابی می باشد و رعایت آنها در افزایش ثواب صدقه، نقش بسزایی دارد. در این جا به نمونه هایی از این آداب اشاره می شود.
1- صدقه؛ از محبوب ترین و پاک ترین اموال
بنابر آیات قرآن، بهتر است صدقه از پاک ترین و محبوب ترین اموال باشد: «اى کسانى که ایمان آورده اید! از قسمت هاى پاکیزه اموالى که [از طریق تجارت] به دست آورده اید و از آنچه از زمین براى شما خارج ساخته ایم؛ انفاق کنید» [2]
«هرگز به [حقیقت] نیکوکارى نمی رسید مگر این که از آنچه دوست می دارید، [در راه خدا] انفاق کنید و آنچه انفاق می کنید، خداوند از آن آگاه است» [3]
2- اولویت صدقه دادن به خویشاوندان نزدیک
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله): «...و کسى که مال صدقه را از شخصی گرفته و به نیازمندى برساند همان پاداش صدقه دهنده را خواهد داشت؛ و اگر صدقه چهل هزار دست بگردد تا به مستمند برسد، همه آنان [که در این کار خیر شرکت داشته اند] پاداش کامل صدقه را خواهند برد...»
رسول خدا (صلی الله علیه و اله) در سخنانی فرمودند: «در حالی که اقوام نزدیک انسان محتاج باشند؛ جاى صدقه دادن به دیگران نیست».[4] پس اگر کسی چنین کاری را انجام دهد و با وجود بودن خویشاوند نیازمند، به دیگران صدقه دهد، فضیلت و ثواب کامل صدقه را از دست داده است.[5]
«صدقه بر خویشان نزدیک، ثواب صدقه را دو برابر می کند».[6]
3- درخواست دعا از فقیر
امام علی (علیه السلام): «زمانی که به فقیران، چیزى می دهید از آنها بخواهید که برای شما دعا کنند؛ زیرا دعاى ایشان در حق شما مستجاب می شود...».[7]
امام سجاد (علیه السلام): «هر کسى بر بینواى ناتوانى صدقه بدهد و آن بینوا در آن حال براى او دعا نماید؛ دعایش مستجاب می شود».[8]
4- منت نگذاردن بر صدقه
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «همانا خداوند عزّ و جلّ شش خصلت را بر من روا ندانسته و همان ها را براى جانشینان من از فرزندانم و براى پیروانشان روا نشمرد: ... منت نهادن پس از صدقه دادن...» [9]
امام علی (علیه السلام) در سفارش خود به مالک اشتر فرمودند: «مبادا هرگز با خدمت هایى که انجام دادى بر مردم منّت گذارى، یا آنچه را انجام داده اى بزرگ شمارى، یا مردم را وعده اى داده، سپس خلف وعده نمایى. منّت نهادن، پاداش نیکوکارى را از بین می برد، و کارى را بزرگ شمردن، نور حق را خاموش گرداند» [10]
5- صدقه دادن قبل از درخواست فقیر
امام صادق (علیه السلام): «کار نیکِ بخشش، پیش از درخواست است. امّا آنچه پس از سؤال و خواهش داده می شود، پاداش آبرویى است که [درخواست کننده] در برابر تو ریخته است؛ تمام شب را به بیدارى و ناراحتى گذرانده، و میان امید و نومیدى به سر برده است، بی آن که بداند براى نیاز خود به کجا رو کند؛ سپس عزم جزم کرده و با قلبى تپنده، و دست و پایى لرزان، و گونه اى افروخته از شرم، رو به تو آورده است، بی آن که بداند با افسردگى از پیش تو باز خواهد گشت یا با شادى؟» [11]
البته روشن است که این عمل، برای افراد مستحقی است که نیاز به کمک پیدا کرده اند، ولی آنان که گدایی تبدیل به شغلشان شده، از این عمل مستثنا هستند.
6- نگاه نکردن در صورت فقیر
یسع بن حمزه می گوید: در خدمت امام رضا (علیه السلام) بودم و با ایشان سخن می گفتم. گروه فراوانى در خدمت ایشان بودند و از ایشان درباره حلال و حرام می پرسیدند که مردى بلندقامت و گندم گون وارد شد و گفت: سلام بر تو، اى فرزند پیامبر خدا! مردى از دوست داران تو و دوست داران پدران و نیاکان تو هستم. از حج باز می گردم. خرجى خود را گم کرده ام و چیزى ندارم تا خود را با آن به جایى برسانم. اگر صلاح می دانى، مرا به شهرم برسان. از فضل خدا توانگر هستم و هرگاه به شهر خود رسیدم، آن مقدار که به من داده اى، به عوض تو صدقه می دهم؛ چرا که به من صدقه تعلّق نمی گیرد.
امام رضا (علیه السلام) فرمود: «بنشین. رحمت خدا بر تو باد!» و به مردم رو کرد و با آنها سخن گفت تا همه پراکنده شدند و آن مرد ماند به همراه سلیمان جعفرى، خیثمه و من. امام (علیه السلام) فرمود: «آیا به من اجازه می دهید به اندرونى بروم؟». ... امام داخل اتاق شد و اندکى باقى ماند و بیرون آمد و در را بست و دستش را از بالاى در بیرون آورد و فرمود: «آن خراسانى کجا است؟». گفت: این جا هستم. امام فرمود: «این دویست دینار را بگیر و آن را کمک خرج خود کن و با آن، برکت بجوى و از سوى من صدقه نده و برو تا نه من تو را ببینم و نه تو مرا ببینى». آن مرد رفت. سلیمان به امام گفت: ... چرا چهره ات را از او پوشاندى؟ امام فرمود: «از ترس این که خوارى خواهش را به سبب این که آن را بر آوردم، در چهره اش ببینم » [12]
در برخی از روایات جزئیاتی برای صدقه ذکر شده است که هم نشان از اهمیت صدقه دارد و هم اجر صدقه را افزون می کند:
واسطه در صدقه دادن
رسول خدا (صلی الله علیه و اله) در سخنانی فرمودند: «در حالی که اقوام نزدیک انسان محتاج باشند؛ جاى صدقه دادن به دیگران نیست»
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله) : «...و کسى که مال صدقه را از شخصی گرفته و به نیازمندى برساند همان پاداش صدقه دهنده را خواهد داشت؛ و اگر صدقه چهل هزار دست بگردد تا به مستمند برسد، همه آنان [که در این کار خیر شرکت داشته اند] پاداش کامل صدقه را خواهند برد...».[13]
انتخاب مسیری که در آن فقرا وجود دارند
احمد بن محمّد بزنطى نقل می کند: نامه اى از امام رضا (علیه السلام) به فرزندش را دیدم که در آن نوشته بود: «اى فرزند! شنیده ام هنگامى که سوار می شوى و قصد بیرون رفتن دارى، غلامان از روى بخل، تو را از درب کوچک بیرون می برند که مبادا کسى از تو خیرى ببیند، به حقّى که من بر تو دارم از تو می خواهم که رفت و آمدت جز از درب اصلی نباشد، و هرگاه قصد سوار شدن و بیرون رفتن دارى با تو کیسه هاى درهم و دینار باشد که کسى چیزى از تو نخواهد مگر این که به او عطا کنى» [14]
در کنار این آداب که برخی از آنها ذکر شد و برخی دیگر ذکر نشد؛ آداب دیگری نیز وجود دارد که دلیل شرعی ندارند؛ مانند چرخاندن صدقه دور سر افراد. این نوع اعمال با این که دلیل شرعی ندارند، اما از کارهایی نمادینی هستند که نشانگر دفع بلا از خانواده است و فی نفسه اشکالی ندارد، مگر این که به عنوان عملی دینی انجام گیرد که در این صورت، بدعت خواهد بود.
پی نوشتها:
[1]. ر. ک: «صدقه و دفع نزول بلا»، سؤال 25192 در سایت اسلام کوئیست
[2]. بقره، 267.
[3]. آل عمران، 92.
[4]. شیخ مفید، الاختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 219
[5]. ر. ک: سیدمرتضى، على بن حسین، الانتصار فی انفرادات الإمامیة، ص 182
[6]. متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، محقق، بکری حیانی، صفوة السقا، ج 6، ص 395
[7]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 69
[8]. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 145
[9]. شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 327
[10]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 444
[11]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 4، ص 23
[12]. برگرفته از پاسخ 23827 در سایت اسلام کوئیست
[13]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 290.
[14]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 8
منابع:
سایت اسلام کوئیست
الخصال، شیخ صدوق ج 1
کافی ج 4
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، شیخ صدوق، ص 145