تبیان، دستیار زندگی
«تضییع ناخواسته حقوق معنوی دوستان» عنوانی است که سیامک آقایی در اعترافی که هفته پیش درباره آلبوم «ز بعد ما» داشت بر فعلی نهاد که جامعه موسیقی از آن رنج می برد و این عارضه را می توان ناشی از سندروم خودبرترپنداری دانست که گهگاه در زندگی هنرمندان بروز می کند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آلبوم «ز بعد ما» بعد از 8 سال

«تضییع ناخواسته حقوق معنوی دوستان» عنوانی است که سیامک آقایی در اعترافی که هفته پیش درباره آلبوم «ز بعد ما» داشت بر فعلی نهاد که جامعه موسیقی از آن رنج می برد و این عارضه را می توان ناشی از سندروم خودبرترپنداری دانست که گهگاه در زندگی هنرمندان بروز می کند.

بخش هنری تبیان
آلبوم ز بعد ما

پیش درآمد

ماجرا از این قرار است که هشت سال پیش آلبومی به نام «ز بعد ما» منتشر شد که اثر مقبولی از گروه سنتورنوازان بود که برای کمک به زلزله زدگان زرند در سال ۱۳۸۴ اجرا و سپس در قالب آلبومی منتشر شد که تنها روی جلد این اثر نام «سیامک آقایی» به عنوان سرپرست گروه و آهنگساز قطعات معرفی شده بود. حالا پس از گذشت سال ها، آقایی، با انتشار یادداشتی اعلام کرد که در تولید این اثر موسیقایی، هنرمندان دیگری هم به عنوان آهنگساز نقش داشتند که اسامی شان در جلد «ز بعد ما» درج نشده است.

درآمد

آقایی در متنی که نوشته و منتشر ساخته است دلایل اشتباه خود را کاملا شرح داده و علت این امر را که تنها نام او روی آلبوم درج شده توضیح داده و تصریح کرده است که نحوه انتشار از جمله نوشتن نام آهنگسازها یا تدوین آلبوم یا متن دفترچه مورد قبول سایرین نبوده و در انتها نیز به نوعی از همکاران خود دلجویی کرده است: «اکنون پس از گذشت سال ها از انتشار این آلبوم خاطره انگیز که یادگاری است از روزها و ساعت های خوشی که در کنار هم داشتیم، اشاره ای مختصر به گوشه ای از زحمات و نقش تک تک اعضا، علاوه بر اینکه تکنیک اجرایی ایشان از پی سال ها زحمت و عشق، هرکدام در جای خود یک تخصص منحصر به فرد است.

ضروری و روشنگر است زحمات بهمن عزیز برای آهنگسازی و تنظیم قطعات و نت نویسی کامپیوتری صدها صفحه پارتیتور و طراحی گرافیک گروه و ٦، روزبه عزیز که از موزیسین و بنیانگذاران این گروه بوده و با سلیقه و شاهکارش نقش انکارناپذیری در ارتقا کیفی این مجموعه داشته و ٦، علی عزیز که فعال ترین آهنگساز این گروه بوده و همچنین زحمت هماهنگی تمامی کنسرت هایی که در تهران و شهرستان و ده ها فعالیت کوچک و بزرگ دیگر که فرصت بیان آن در این مجال فراهم نیست، در شکل گیری، تداوم و خلق این اثر، قطعا روشنگر اذهان مخاطبان خواهد بود و مهر تاییدی است بر نتایج شگفت انگیز ترکیب خلق جمعی با تخصص فردی.» که ای کاش این دیدگاه امروزین او در همان آلبوم درج می شد و دیگر به اقرار و دلجویی نمی انجامید.

اوج

آقایی می گوید: «به دلیل عدم درج نام و قطعات دوستانم به عنوان آهنگساز پشت جلد اثر و دفترچه، از آنجا که نام من به عنوان سرپرست گروه در آلبوم ذکر شده است متاسفانه این سوءتفاهم و شبهه را در میان عموم ایجاد کرده که آهنگساز کل قطعات نیز من بوده ام و این اثر متعلق به من است. و در مورد موضوع سرپرستی گروه، تصورم بر این بود که در این گروه مسئولیت اجرایی و سرپرستی بر عهده من است. اما از آنجا که این اثر حاصل کار جمعی و همفکری همه اعضا بوده و همگی در خلق آن نقش بسزایی ایفا کرده اند، لذا بهتر است بگوییم این گروه فاقد سرپرست بوده است.» اما به این اشاره نمی کند که چرا هشت سال پیش خود را سرپرست گروه می دانست یا این عنوان را روی جلد درج کرد و و علی رغم میل آنها بروشور آلبوم را مطابق میل خود تدوین و منتشر می کند و این همان سندرومی است که در بالا به آن اشاره کردم که جامعه موسیقی از آن رنج می برد. خودبرتر پنداری یا آنچه سیامک آقایی در اقرار خود نوشته، باعث شده او تنها به نام سرپرست گروه روی آلبوم بسنده کند و اینکه چرا چنین مواردی در همان ابتدا مطرح شده یا نشده مساله ای فراتر از بحث این نوشته است.

حضیض

آقایی به مساله مهم دیگری نیز در پایان اشاره کرده است: «در ارتباط با حقوق مادی این اثر، کلیه حقوق آهنگسازان و نوازندگان، طبق نظر کارشناسان معرفی شده، تمام و کمال پرداخت خواهد شد.»
و این جمله به خوبی نشانگر وضعیتی است که آقایی دست به قلم برده تا این اقرارها را بنویسد و آن را در صفحه مجازی اینستاگرام خود بگذارد که معمولا این اقرارها در پی مکانیسمی حقوقی و قضایی روی می دهد. و حال آنکه درباره این آلبوم و حقوق سایر آهنگسازان همکار در آن می دانیم، مساله به صورت قانونی دنبال شده است و گویا دادگاه نیز در این مساله نسبت به تضییع حقوق سایر آهنگسازان نظر خود را لحاظ کرده است.

اعلام «پرداخت تمام و کمال حقوق» که آقایی به آن در انتهای اقرارش اشاره کرده از همین روی است و احتمالا تنها حقوق مادی ناشی از فروش آلبوم طی این هشت سال را شامل خواهد شد وگرنه حسن شهرت و اعتبار معنوی که قابل بازپرداخت نیست. طی این سال ها هر چه حسن ظن نسبت به این آلبوم بوده افتخارش نصیب «آقایی» شده است که البته بارها در آثار بعدی خود نشان داده که لایق نیز هست، اما به هر روی اگر در ابتدا نام سیامک آقایی تنها روی اثر نبود آیا اودر همان سال ها مورد توجه خاص قرار می گرفت یا همانند برخی از همین گروه سنتورنوازان باید سال ها سعی می کردند اسم خود را در افکار عمومی جا بیندازد؟
مساله ای که به هیچ وجه قابل بازپس گیری نیست همان اعتبار است و عمر رفته جوانانی که حق شان در روی جلد آلبوم لحاظ نشده است.

فرود

اشتباهات دوران جوانی کم نیستند و هر کسی از این اشتباهات و اسرارمگو در گذشته خود مواردی دارد. در جامعه موسیقی نیز مانند این مساله که به آن اشاره شد نمونه های مثال زدنی زیادی وجود دارد که حتی درباره یک اثر چند نوازنده ادعای آهنگسازی دارند، اما درگذشته این مسائل تنها درحد حر ف های درگوشی می ماند و علنی نمی شد، چند سالی است که جامعه موسیقی نیز در پی علنی کردن این مسائل است و ای کاش در همان زمانی که این مساله به صورت درگوشی به گوش می رسد و مطرح می شود در پی محاسبه مسائل آینده ناشی از آن برآیند پیش از آنکه درباره آنها قضاوتی شود یا احیانا جایگاه هنری شان را زیرسوال ببرد.



منبع: فرهیختگان/ لیلا موسی زاده