تبیان، دستیار زندگی
قصه گو: یکی بودیکی نبود. یه لاک پشت و یه خرگوش ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لاک پشت کجاست

لاک پشت کجاست

قصه گو: یکی بود یکی نبود. یه لاک پشت و یه خرگوش، کنار یه برکه قشنگ، می خواستن قایم موشک بازی کنند.

لاک پشت: چشم می ذارم تا سه می شمرم یک و دو و سه شمردن بسه خرگوش بلا حاضری حالا؟

لاک پشت کجاست

قصه گو: بعد لاک پشت این ور و گشت اونور و گشت تا بالاخره خرگوش رو پشت یه درخت پیدا کرد. حالا نوبت خرگوش بود که چشم بذاره.

لاک پشت کجاست

خرگوش: یک و دو و سه شمردن بسه خرگوش بلا حاضری حالا؟

قصه گو: لاک پشت جواب نداد. خرگوش دوباره صدازد. ولی لاک پشت باز هم جواب نداد. خرگوش اینور رو گشت اونورو گشت. اما لاک پشت رو پیدا نکرد دیگه حوصله اش سررفته بود. خسته، یه گوشه نشست. کلاغه که اونو ناراحت دید، اومد پیشش.

کلاغه: قار و قار و قار- خرگوش چی شده؟-خدا بد نده.

خرگوش: چی بگم آخه؟ آقا کلاغه لاک پشت رفته بود که قایم بشه خیلی دورشده شایدگم بشه. من فکرکنم لاک پشت زرنگ رفته پشت سنگ.

لاک پشت کجاست

قصه گو: خرگوش رفت و پشت سنگ هارو نگاه کرد، اما لاک پشت اونجا نبود. یه ملخ که روی یه برگ نشسته بود گفت:
ملخ:من فکرکنم لاک پشت باهوش برگ ریخته روش.

قصه گو: خرگوش رفت و زیر برگ ها رو نگاه کرد. اما لاک پشت اون جا هم نبود. قورباغه که وسط برکه روی یه برگ نشسته بود گفت. ...

قورباغه: من اونو دیدم لاک پشت تالاپ! پرید توی آب قورقور بیا لاک پشت بلا زود بیا بیرون توی آب نمون ...

لاک پشت کجاست

قصه گو: لاک پشت از تو آب اومد بیرون. خندید و گفت...

لاک پشت: حالا فهمیدی؟ من زرنگ ترم چون که می تونم توی آب برم.

لاک پشت کجاست

قصه گو: اما خرگوش شروع کرد به گریه کردن. لاک پشت فهمید که خرگوش به خاطر اون نگران شده. از شوخیش پشیمون شد و قول داد که دفعه بعد تو بازی کاری نکنه که دوستش نگران بشه بعد همگی رفتن با هم بازی کنن. جای ما خالی.

koodak@tebyan.com

منبع: سروش خردسالان
تنظیم: فهیمه امرالله

شبکه کودک و نوجوان تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.