اخلاق انتخاباتی
یکی از عباراتی که میتوان در بحث انتخاب اصلح و احسن در قرآن مورد تحقیق قرار داد عبارت "عدم تساوی" است که در قرآن به کار رفته است. در این نوشتار به طور اجمالی به بررسی آیاتی که در مقام مقایسه دو گروه، به تبیین گروه برتر اشاره دارند، میپردازیم.
«مساوی نبودنها» در قرآن
۱-"خوبی" و "بدی" در قرآن
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:« وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَة [فصّت/۳۴] هرگز نیكى و بدى یكسان نیست.» شاید ما از تمام خوبیها و بدیهای نامزدهای انتخاباتی خبر نداشته باشیم اما آنچه بیشتر از کارهای دیگرشان نمود و بروز دارد اخلاق آنهاست. اخلاق به عنوان یکی از مصادیق خوبی و بدی در بین تمام جوامع به عنوان ملاک برتری است. امام حسن (علیه السلام) در اینباره میفرماید:«إِنْ أَحْسَنَ الْحَسَنِ الْخُلُقُ الْحَسَن[۱] زیباتر از هر زیبا خلق زیبا است.» پس یکی از ملاکهای قرآن، زیباییها و برتریهای اخلاقی است. سیاست، علم، تخصّص، کارآمدی و... نباید باعث شود که ملاک اخلاق را از نظر دور بداریم بلکه همهی برتریها بدون اخلاق خوب، هیچ ارزشی ندارد؛آن اخلاقی که باعث شود روح تقوا را در انجام مسئولیت خود رعایت کند. البته خوبیها و بدیهای دیگر -به جز اخلاق خوب و اخلاق بد- نیز، از مصادیق دیگر آیه شریفه میباشند.
۲- "مقام و شهرت" در مقابل "ایمان و جهاد"
قرآن کریم میفرماید:« أَجَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فی سَبیلِ اللَّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّه [توبه/۱۹]آیا سیراب كردن حجّاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) كسى قرار دادید كه به خدا و روز قیامت ایمان آورده، و در راه او جهاد كرده است؟! (این دو،) نزد خدا مساوى نیستند!» در انتخابات، بیشتر مواقع، رقابت بین گروه مشهور و مرتبط با مقامات عالی کشور از طرفی، و گروه مومنان واقعی که روحیهی انقلابی و جهادی دارند، از طرف دیگر، واقع میشود که در این بزنگاه، دستور قرآن و راهنمایی قرآن، انتخاب گروه مجاهدان مؤمن است و نه ذینفوذان مشهور!
۳- "امید به غیر خدا" در مقابل "کارآمدی مؤمنانه"
کلام خدا:« ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً عَبْداً مَمْلُوكاً لا یَقْدِرُ عَلى شَیْءٍ وَ مَنْ رَزَقْناهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ یُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً هَلْ یَسْتَوُون [نحل/۷۵] خداوند مثالى زده: برده مملوكى را كه قادر بر هیچ چیز نیست و انسان (با ایمانى) را كه از جانب خود، رزقى نیكو به او بخشیدهایم، و او پنهان و آشكار از آنچه خدا به او داده، انفاق مىكند آیا این دو نفر یكسانند؟!»
برداشت از این آیه این است که کسانیاند که با وجود اینکه خداوند مالک همه موجودات است از غیر خدا امید کمک دارند و خودشان را آنقدر وابسته به غیر خدا میبینند که اقدام به هیچ کار و تلاشی نمیکنند آیا این گروه با گروه کسانی که به واسطهی ایمان به خدا و تکیه به قدرت لایزال الهی برپای خود میایستند و با تلاش و کوشش و توکل بر خدا نه تنها نیاز خود را بر طرف میکنند بلکه به دیگران نیز کمک میکنند، مساوی هستند؟!
نتیجه اینکه؛ تفکّر اول، - در افراد باشد یا در جوامع باشد و یا در دولتها باشد - بالاخره منجر به شکست و ذلّتِ استعمار خواهد شد؛ و این تنها تفکّر گروه دوم است که باعث نجات، عزّت و برطبق مصلحت افراد، جوامع و دولتهاست و همین تفکرّ، باعث نجات کل بشریّت نیز خواهد شد. «آرى بندهی بندگان خدا بودن، نتیجهاى جز اسارت و محدودیّت از هر نظر نخواهد داشت.»[۲]
۴-ایمان و فسق
قرآن کریم میفرماید:« أَفَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُون [سجده/۱۸] آیا كسى كه باایمان باشد همچون كسى است كه فاسق است؟! نه، هرگز این دو برابر نیستند.» در این آیه،" فاسق" در مقابل" مؤمن" قرار گرفته، و این دلیل بر آن است كه فسق، مفهوم گستردهاى دارد كه هم كفر را شامل مىشود، و هم گناهان دیگر را، چرا كه این كلمه در اصل از جمله" فسقت الثمرة"(یعنى میوه از پوستش خارج شد و یا در موردى كه هسته خرما از گوشت آن جدا مىشود و به بیرون مىافتد) گرفته شده، سپس به خارج شدن از اطاعت فرمان خدا و عقل، اطلاق گردیده است، و مىدانیم هر كس كفر مىورزد و یا مرتكب گناهانى مىشود از فرمان پروردگار و خرد، خارج شده است این نكته نیز قابل توجه است، كه میوه مادامى كه در پوست خود قرار دارد سالم است، همین كه از پوست خارج شد، فاسد مىشود، و بنا براین فاسق شدنش همان و فاسد شدنش همان![۳] این آیه نکته بسیار مهمّی را متوجّه ما رأی دهندگان در انتخابات میداند که هر کس از اطاعت در دین خدا خارج شد روز به روز بر فساد او افزوده میگردد. حال، بهتر میتوانیم ضرورت توبهی کسانی که عاملان فتنه و فساد در سالیان گذشته بودهاند را درک کنیم. چرا که اگر توبه نکنند و به راه اطاعت از حکومت اسلامی در نیایند نتیجهاش فساد و خرابی بیش از پیش آنها خواهد بود و از طرفی نیز باید بدانیم کسانی که توبه نکردهاند و نیز کسانی که رابطهی دوستی با فتنهگران دارند به هیچ وجه قابل اعتماد و انتخاب نیستند.
۵- "خستههای جهاد" و "جهادگران همیشگی"
«لا یَسْتَوِی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدینَ دَرَجَةً وَ كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَى الْقاعِدینَ أَجْراً عَظیما [نساء/۹۵] (هرگز) افراد باایمانى كه بدون بیمارى و ناراحتى، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانى كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند، یكسان نیستند! خداوند، مجاهدانى را كه با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [ترككنندگان جهاد] برترى مهمّى بخشیده و به هر یك از این دو گروه (به نسبت اعمال نیكشان،) خداوند وعده پاداش نیك داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمى برترى بخشیده است.» معنای آیه به روشنی دلالت بر برتری تفکر انقلابی و جهادی در راه خدا بر تفکر دست نگاهشتن و عدم استمرار جهاد و مبارزه است. چه خوش گفت رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) در پیام تاریخیشان بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، که فرمودند:« ملّیگراها تصوّر نمودند ما هدفمان پیاده كردن اهداف بینالملل اسلامى در جهان فقر و گرسنگى است. ما مى گوییم تا شرك و كفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملكت با كسى دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم لا اله الا اللّه را بر قلل رفیع كرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوریم»[۴]
۶- "ناپاکان زیاد" در مقابل "پاکان اندک"
خداوند ابتدا در آیاتی از سورهی مائده، سخن از تحریم مشروبات الكلى و قمار و انصاب و ازلام و صید كردن در حال احرام بود، به میان میآورد سپس از آنجا كه بعضى از افراد ممكن است براى ارتكاب اینگونه گناهان عمل اكثریت را در پارهاى از محیطها دستاویز قرار دهند و به بهانه اینكه مثلا اكثریت مردم فلان شهر شراب مىنوشند و یا آلوده قمارند، و یا اینكه اكثریت مردم در فلان شرائط به تحریم صید و مانند آن اعتنا نمىكنند، از انجام این دستورها سر باز زنند و آنها را به دست فراموشى بسپارند، براى اینكه این بهانه در این مورد و در تمام موارد از اینگونه افراد به كلى گرفته شود خداوند یك قاعده كلى و اساسى را در یك عبارت كوتاه بیان میکند [۵] و میفرماید: «قُلْ لا یَسْتَوِی الْخَبیثُ وَ الطَّیِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبیثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون [مائده/۱۰۰] بگو: « (هیچ گاه) ناپاك و پاك مساوى نیستند هر چند فزونى ناپاكها، تو را به شگفتى اندازد! از (مخالفت) خدا بپرهیزید اى صاحبان خرد، شاید رستگار شوید!»
این آیه درواقع نادرستی ضرب المثل مشهور را که "خواهی نشوی رسوا همراه جماعت شو" را بیان میکند و اشاره دارد به اینکه ملاک، در هر تفکّری و در هر انتخابی و در هر کاری، پاکی و مطابقت آن با دستورات الهی و راه و رسم ایمان و بندگی خداست نه جمعیّت و سیل مشتاقان به آن! چرا که در بسیاری از مواقع طرفداران و مشتاقان گناه و دوری از اطاعت خدا بیشتر هستند و حتی گاهی آنقدر زیاد میشوند که انسانهای مومن واقعی هم انگشت به دهان میمانند که چگونه مردم دارند به سمت این گناهها میروند و اشیاق به این تفکرات و فضاهای بیبندوباری و گناه آلود دارند؟!
نکته: با گذشت چند دهه از انقلاب اسلامی و با تهاجم سنگین فرهنگی دشمن، بسیاری از فضاهای دینی و معنوی جامعه رنگ اشتیاق به گناه گرفته و دشمن، تعداد مشتاقان به بیبندوباری و آزادیهای بیقیدوشرط را به خصوص در مسائل اجتماعی افزایش داده است لذا اینجاست که انتخاب، در میان فضای تبلیغات انتخاباتی و تفکّرات تودههای مردمی نیاز به کمک گرفتن از آیات نورانی همچون آیه مورد بحث دارد تا بتوان از انتخاب اشتباه و خطا به دور بود.
۷- "بصیرانه" و "کورکورانه"
« وَ مَا یَسْتَوِى الْأَعْمَى وَ الْبَصِیرُ*وَ لَا الظُّلُمَاتُ وَ لَا النُّورُ*وَ لَا الظِّلُّ وَ لَا الحَرُورُ*وَ مَا یَسْتَوِى الْأَحْیَاءُ وَ لَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَن یَشَاءُ وَ مَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فىِ الْقُبُور*إِنْ أَنتَ إِلَّا نَذِیرٌ[فاطر/۱۹-۲۳] و نابینا و بینا هرگز برابر نیستند، و نه ظلمتها و روشنایى، و نه سایه (آرامبخش) و باد داغ و سوزان! و هرگز مردگان و زندگان یكسان نیستند! خداوند پیام خود را به گوش هر كس بخواهد مىرساند، و تو نمىتوانى سخن خود را به گوش آنان كه در گور خفتهاند برسانى! تو فقط انذاركنندهاى، (اگر ایمان نیاورند نگران نباش، وظیفهات را انجام ده.) » خلاصه بیان این آیات نورانی این است که حقیقت ایمان، بینایی، نور، خنکای آرامش و زندهبودن است هر کس هدفش و رفتارش به سمت این امور ایمانی است مسلما برتر است و حقیقت کفر هم که همانند ایمان دارای مراتب گوناگون است، عبارت است از نابینایی، تاریکی، سوزندگی و اضطراب و مردن انسانیّت! و هر که - با هر نسبتی - به این امور که از عدم ایمان کامل نشأت میگیرند تمایل دارد، به همان نسبت، شایستهی اعتماد و انتخاب نیست.
۸- دانایان و نادانان
خدای کریم فرمود: « قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ [زمر/۹] بگو: «آیا كسانى كه مىدانند با كسانى كه نمىدانند یكسانند؟! تنها خردمندان متذكّر مىشوند!»
تخصّص در هر مسئولیت، باعث انجام بهتر آن مسئولیت خواهد بود. نمایندهی مجلس باید نسبت به تمام ابعاد قانونگذاری دانا و متخصّص باشد و نماینده خبرگان رهبری نیز باید از هر جهت به معنای واقعی کلمه در حیطهی مسئولیّت خود، از علمی بالاتر از دیگران برخوردار باشد. پس در انتخابات، نظر به نوع مسئولیتی که بر عهدهی کاندیداها خواهد بود، علم و تخصّص، یکی از ملاکهای اصلی است.
نتیجه و خلاصه مطلب:
یکی از عبارات مرتبط با انتخاب، عبارت "عدم تساوی" است که نکات انتخاباتی برآمده از این آیات به شرح زیر است:
کسی را انتخاب کنیم که؛
۱- خوبیهای زیادتری داشته باشد(اخلاق و...).
۲- مجاهد با کفار باشد( مقام و منسب و نفوذ ملاک نیست!).
۳- ایمان به درون جامعه اسلامی داشته باشد نه اینکه منتظر کمک از طرف غیر خدا باشد.
۴- از مشی اطاعت الهی و دینی خارج نشده باشد(عدم انحراف از ارزشهای انقلابی و اسلامی).
۵- معتقد همیشگی مبارزه و جهاد و مقاومت باشد(تاریخ انقضاء برای مبارزه قائل نشود).
۶- ملاک، طهارت است نه جمعیّت و عرف اجتماعی.
۷- ایمان، بصیرت، اطمینان نفس و زندهدل.
۸- عالم و متخصّص در مسئولیّت خود باشد.
پینوشت:
[۱] خصال، ج۱، ص۲۹
[۲] تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۳۲۶
[۳] تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۱۵۱
[۴] خبرگزاری فارس نیوز
[۵] تفسیر نمونه، ج۵ ،ص۹۳