تبیان، دستیار زندگی
بلاتار، پس از پایان تنها اثر ژاک رانسیر، فیلسوف مشهور و معاصر فرانسوی و شیفته ی ادبیات و سینماست که نام یک فیلم ساز زینت بخش عنوان آن شده است. رانسیر در این اثر به دور از آثار مشابهی که در نگاهی تاریخ ن گارانه سیر تحول سینمای فیلم سازی خاص را بررسی می
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه شفیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بلاتار، پس از پایان

"بلاتار، پس از پایان" تنها اثر ژاک رانسیر، فیلسوف مشهور و معاصر فرانسوی و شیفته  ادبیات و سینماست که نام یک فیلم ساز زینت بخش عنوان آن شده است. رانسیر در این اثر به دور از آثار مشابهی که در نگاهی تاریخ ن گارانه سیر تحول سینمای فیلم سازی خاص را بررسی می کند، با استناد به ایده های پراکنده از آثار بلا تار نقبی می زند به هزارتوی اندیشه های سیاسی و جامعه شناختی و هستی شناختی این کارگردان مجارستانی."

فاطمه شفیعی - بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
بلاتار، پس از پایان

بلاتار زاده ی 21 ژوئیه ی سال 1955 است؛ در شهر پچ مجارستان و از پدر و مادری که هر دو در حوزه ی تئاتر و سینما کار می کردند و خیلی زود به بوداپست نقل مکان کردند. ده ساله بود که در یکی از آزمون های بازیگری تلویزیون ملی مجارستان شرکت کرد و نقش پسر قهرمان داستان در اقتباس تلویزیونی مرگ ایوان ایلیچ تالستوی را به دست آورد. به جز این نقش تنها نقشی کوچک در فصل هیولاها (1986) میکلوش یانچو ایفاء کرد و دیگر به بازیگری نپرداخت. از شانزده سالگی شروع کرد به ساخت فیلم های آماتور. با "خانه ی فرهنگ و سرگرمی بوداپست" نیز همکاری می کرد. بیش تر این کارها درباره ی زندگی کارگران و فقرای حاشیه نشین شهرهای مجارستان بودند. همین فیلم ها مورد توجه استودیوی فیلم سازی بلا بالاش قرار گرفت و حمایت های این استودیو باعث ورود جدی وی به عرصه ی فیلم سازی و ساخت نخستین فیلم شد.
بلا تار پس از اسب تورین در سال 2011 اعلام کرد دیگر قصد ندارد به فیلم سازی ادامه دهد. وی هم اکنون در مدرسه ی فیلم سازی سارایوو مشغول به کار است.
بلاتار، پس از پایان، تنها اثر ژاک رانسیر، فیلسوف مشهور و معاصر فرانسوی و شیفته ی ادبیات و سینماست که نام یک فیلم ساز زینت بخش عنوان آن شده است. به گفته ی مترجم کتاب، رانسیر در این اثر به دور از آثار مشابهی که در نگاهی تاریخ نگارانه سیر تحول سینمای فیلم سازی خاص را به بررسی می نشینند، با استناد به ایده های پراکنده از آثار بلا  تار ٓ به قول سوزان سانتاگ، یکی از نجات دهندگان سینمای نوین ٓ نقبی می زند به هزارتوی اندیشه های سیاسی و جامعه شناختی و هستی شناختی این کارگردان مجارستانی، تا جهانی تازه بنا کند از نگاه این سینماگر به دنیای ما آدم ها. رانسیر در این جا با دنیای بلاتار سر و کار دارد نه با فیلمی خاص؛ دنیایی که در آن باران حاکم است، سوز باد و سرما را روی گونه ها می شود حس کرد، آدم ها متأثر از جامعه ای که در آن زندگی می کنند، منزوی اند و گوشه گیر و شاید بهت زده؛ دنیایی که در آن همه چیز رو به سوی سکون دارد و سکوت و فراموشی و خاموشی.

رانسیر در این جا با دنیای بلاتار سر و کار دارد نه با فیلمی خاص؛ دنیایی که در آن باران حاکم است، سوز باد و سرما را روی گونه ها می شود حس کرد، آدم ها متأثر از جامعه ای که در آن زندگی می کنند، منزوی اند و گوشه گیر و شاید بهت زده؛ دنیایی که در آن همه چیز رو به سوی سکون دارد و سکوت و فراموشی و خاموشی

نیکلا آزالبر در کایه دو سینما می نویسد: «رانسیر در این تک نگاری کوچک، ضمن طرح دغدغه های مشترک با دنیای سینماگر، به رهیافت خود درباره ی سینما به مثابه "هنر امر محسوس" می پردازد. این سینما کاری ندارد جز داستان پردازی؛ و "پس از پایان" همان زمانی است که دیگر داستانی برای روایت کردن وجود ندارد، مگر داستان تکراری انتظارها و وعده های تحقق نیافته. دنیای حسانی بلا تار تمام و کمال مبتنی بر زمان است و طبعا مبتنی بر استفاده از پلان ٓ سکانس. رانسیر نیز در این پلان ٓ سکانس ها به جست وجوی همان اصل محبوب خود در سیاست و زیبایی شناسی می پردازد: برابری. در نگاه نویسنده، پلان ٓ سکانس، بی هیچ نیازی به استفاده از نما/ نمای عکس یا نمای خارج از قاب، امکانی برابر فراهم می آورد برای فیلم برداری از هر آن چه که در معرض دید است، از جمله آدم هایی که طرد شده اند، آدم هایی که هیچ سهمی ندارند: این ها همان شخصیت های فیلم های بلا تار هستند.»
کتاب از پنج فصل با عنوان های سینمای بلاتار، داستان های خانوادگی، امپراطوری باران، شیادان و ابلهان و دیوانگان، دایره ی بسته ی باز و پیوستی درباره ی زندگی و آثار این سینماگر تشکیل شده است.
رانسیر در فصل شیادان و ابلهان و دیوانگان، که به فیلم شاهکار تانگوی شیطان می پردازد، می نویسد: «زندگی انسان هم شاید چیزی نباشد جز داستان هیاهو و خشم و جنونی که یک آدم ابله روایتش می کند. اما این حقیقت به خودی خود هیچ ارزشی در سینما ندارد. حیات سینما فقط در این است که بین دو گونه صدا، دو گونه خشم، دو گونه بلاهت شکافی عمیق بیندازد. نوعی بلاهت داریم که بلاهت آن آدم دائم الخمری است که یکریز در کافه داستانی را تعریف می کند که هیچ کس به آن گوش نمی دهد و در نهایت به شیوه ای خستگی ناپذیر، جمله ای را مدام تکرار می کند؛ و بلاهت دیگری داریم که بلاهت آن دخترک عازم به سوی مرگ است، یا بلاهت آن روستاییانی که با دیدگانی حیرت زده بهشتی متروک را کشف می کنند که دیوارهایش فرسوده و پوسیده است. از دیگر سو، نوعی صدا داریم که صدای آکاردئونی است که آدم های سیاه مست را احمق وار به چرخش وامی دارد و نت ها را به تکرار می کشاند. نوعی صدا نیز داریم که صدای باران است، صدای بارانی که رسوخ می کند و یأس به همراه دارد و آدم ها را به چالش می طلبد. از سویی خشم و جنونی داریم که در مکان بسته ی در محاصره ی دسیسه چینی و ازدحام آدم ها، توش و توان خود را از دست می دهد؛ و از دیگر سو، خشم و جنونی که بیرون می زند و تمام اسباب و اثاثیه ی این مکان بسته را تکه تکه می کند.
وظیفه ی خاص سینما شکل دادن به حرکتی است که بر اساس آن این احساسات و عواطف شکل بگیرند و جریان پیدا کنند و مبتنی بر دو قاعده ی اساسی مشهود یعنی تکرارکردن یا زدن به دل امر ناشناخته، به نوسان درآیند. زدن به دل امر ناشناخته شاید به هیچ جایی ختم نشود، شاید به ویرانی صرف و جنون بینجامد. اما در همین فاصله ی ایجادشده است که سینما توان مندی های خود را شکل می دهد و درباره ی وضعیت دنیا قصه ای را ساز می کند که رها می شود از بند آن حکم قطعی بی روحی که می گوید همه ی چیزها هم ارزند و هر کنشی پوچ و بی معناست.»
به گفته رانسیر" اما حتی بدون کائنات نیز دوستی ستارگان همچنان پابرجاست. شاید وقتی بلاتار با اطمینان می گوید که فیلم هایش پیام آور امید هستند، منظورش چنین چیزی باشد. این فیلم ها از امید حرفی به میان نمی آورند؛ خودشان نفس همین امید هستند."
این کتاب با ترجمه ی محمدرضا شیخی و از سوی نشر شورآفرین به بازار کتاب عرضه شده است.

فیلم شناسی بلا تار
آشیانه ی خانوادگی -1977
هتل مگنزیت (فیلم کوتاه) - 1978
بیگانه - 1981
مردم پیش ساخته -1982
مکبث -1982
گاه شمار خزان - 1985
نفرین - 1988
اپیزود آخرین کشتی از فیلم گروهی زندگی شهری -1990
تانگوی شیطان - 1994
سفر بر فراز دشت - 1995
هارمونی ورکمایستر - 2000
اپیزود پرولوگ از فیلم گروهی چشم اندازهای اروپا -2004
مردی از لندن - 2007
اسب تورین - 2011

بلاتار، پس از پایان/ نوشته ی ژاک رانسیر/ ترجمه ی محمدرضا شیخی/ نشر شورآفرین/ چاپ اول/ تهران: 1394/ 1000نسخه/ 100 صفحه/ قیمت: 10000 تومان