تبیان، دستیار زندگی
دوران خدمتش را در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گذرانده و در طول زمان خدمت از نزدیک زری بافی را دنبال می کرده است و عاشق این حرفه می شود. بعد از پایان دوره ی خدمت اش مشغول به کار می شود و این هنر را از استادش یاد می گیرد و حالا خودش یکی از 12
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پارچه هایی به ارزش طلا

دوران خدمتش را در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گذرانده و در طول زمان خدمت از نزدیک زری بافی را دنبال می کرده است و عاشق این حرفه می شود. بعد از پایان دوره ی خدمت اش مشغول به کار می شود و این هنر را از استادش یاد می گیرد و حالا خودش یکی از 12 نفری است که زری بافی را زنده نگه داشته است.

فرآوری: سمیه فروغی ، بخش هنری تبیان
زربافت

روح الله دهقانی حدود 17 سال است که زری بافی را انجام می دهد و با آنکه در رشته کامپیوتر تحصیلات داشته به رشته صنایع دستی گرایش پیدا می کند، تنها منبع درآمد او از راه زری بافی است و به همراه شریک اش کارگاه کوچکی در یکی از محله های تهران برای خودشان راه می اندازند.
این بافنده زربفت می گوید: به دلیل آنکه مردم این هنر را کمتر می شناسند ما به تولید دستگاه بافندگی رو آورده ایم تا افراد بیشتری با این هنر آشنا شوند و بازاری برای این کار ایجاد شود زیرا در حال حاضر بازاری برای فروش این هنر وجود ندارد.
او بیان می کند: افراد محدودی که اکثرا قشر فرهنگی جامعه را تشکیل می دهند با پارچه زربفت آشنا هستند و همین افراد مشتریان ما برای خرید این پارچه ی گرانبها هستند. این قشر متوجه ارزش پارچه زربفت شده و هر طور که هست می خواهد یک تکه از آن را داشته باشند. اگر این پارچه در جامعه شناخته شود، آدمهایی که از سطح مالی خوبی برخوردار هستند می توانند به جای خرید لباس های خارجی گران قیمت از این پارچه گرانبها و خاص استفاده کنند.
وی ادامه می دهد: هنر بافت زربفت در دوره ساسانی و صفوی به اوج خودش می رسد و این پارچه ها به اروپا و شرق آسیا صادر می شده اند، در واقع این پارچه حکم نفت و انرژی اتمی ما را داشته است.
او می افزاید: « بافنده های پارچه زربفت برای ورود به کارگاه های این کار گزینش می شدند. مردم عادی هم به هیچ عنوان از این کارگاه ها اطلاعی نداشتند. داستان هایی هم مبنی بر اینکه این کار را اجنه اتجام می داده اند به وجود آمده بود زیرا هیچکس نمی دانست این محصول چطور تولید می شده است. سیستم تولید پارچه زربفت ایران در دنیا پیشرو بوده است و پادشاهان و اشراف زادگان کشورهای دیگر برای پادشاه ایران هدیه می فرستادند تا در قبال آن پادشاهان ایران پارچه زربفت به آنها بدهند.»

پارچه زربفت پیشینه طولانی دارد و براساس مستندات به دست آمده قدمت بافت آن به 8 هزار سال پیش می رسد. قدمت پارچه های نقش دار زربفت به دوره هخامنشی برمی گردد و اولین پارچه زربفت پیدا شده مربوط به دوره اشکانی و متعلق به کفن یک پادشاه آلمان بوده است

به طور کلی از میان پارچه های زربفت تاریخی ،قدیمی ترین زری از دوران صفوی، زری هایی است که چندین سال پیش در نزدیکی آرامگاه بی بی شهربانو در قبر یکی از بزرگان عهد سلجوقی پیدا شد و امروز قطعات مختلف آن در موزه های مختلف دنیا پخش شده است. باز از آن قدیم تر اطلاعی است که نویسندگان قرون 2 و 3 هجری به ما می دهند و آن این است که ایالات خوزستان، گیلان، استرآباد، طبرستان و خراسان هر کدام سالانه مقدار زیادی پارچه های ابریشمی و زری به صورت مالیات به دربار خلفای عباسی می فرستادند. این اطلاعات را پروفسور پوپ جمع آوری کرده و در جلد دوم کتاب هنر ایران چاپ کرده است. در قرن 3 و 4 هجری، هنوز پارچه های زربفت ایران طبق اصول و سنن هنر ساسانی بافته می شد. نقش این پارچه های زری دو حیوان فرضی را نشان می دهد که در فردوس، برگهای درخت جاویدان را که در کنار آب حیات روئیده می خورند. در حدود 1200 سال پیش مسا¬فران اروپایی این پارچه زربفت را به هنگام مسافرت به ایران به دست آورده و باقی مانده های صلیب مقدس را در آن پیچیده، همراه خود به کشور فرانسه برده و به کلیسای شهر نانسی در فرانسه هدیه کرده اند و امروز در همان کلیسا محفوظ است. در حدود 1200 سال قبل یک پارچه زربفت که یادگار هنر هخامنشی روی آن دیده می شود از ایران خریده شده و برای پوشانیدن روی قبر یکی از مقدسین کلیسای شهر «سانس» در فرانسه به کار برده شده و امروز در همان کلیسا محفوظ می باشد. نظایر این نقش هنوز روی چادر شبهای قاسم آباد و روی گلیم های بافته شده در نقاط مختلف ایران دیده می شود. از آن قدیم تر اطلاعی است که ما از زری های ایران داریم، و آن نقوش برجسته طاق بستان است که شاه را با لباسهای زربفت و زیبا، در دامنه کوه نشان می دهد، این نقوش متعلق به عهد ساسانی است.
وی می گوید: «پارچه زربفت از اوایل دوره قاجار دچار افول و کم کم به فراموشی سپرده می شود. با تمایلی که در دوره قاجار برای استفاده از پوشش های غربی به وجود می آید و همچنین ورود دستگاه های صنعتی به ایران، پارچه ها راحت تر در اختیار مردم قرار می گیرند و زربفت کنار گذاشته می شود. اواخر دوره قاجار یک نمونه پارچه زربفت برای آستان قدس رضوی بافته شد که در حال حاضر هم این پارچه در موزه آستان قدس نگهداری می شود.
این بافنده با بیان اینکه پارچه ای که در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می شود را پدرِ حبیب الله طریقی بافته است، می افزاید: حبیب الله طریقی بنیانگذار کارگاه هنرهای زیبای صنایع مستظرفه در کاخ گلستان بود. در دوره پهلوی اول یک تکه از پارچه های استاد طریقی به دست رضاخان می رسد. او نیز از طریقی دعوت می کند که به تهران بیاید و نخستین کارگاه رسمی زری بافی در تهران افتتاح می شود زیرا پیش از آن زری بافی به صورت پنهان انجام می شده است و این پارچه های گرانقیمت به عتیقه خران خارجی فروخته می شد.»
او اضافه می کند: هنگامی که رضاخان متوجه این هنر شد در سال 1309 آنها را به عمارت شمس العماره کاخ گلستان برد و نخستین کارگاه زربفت در آنجا راه اندازی شد. در این سال زری بافی دوباره زیر سایه حکومت قرار گرفت و به مرور آموزش آن شروع شد و استادان دیگری در این زمینه شروع به کار کردند. بعد از استاد طریقی پسرش این کار را ادامه می دهد و تعداد استادکاران این هنر تا اواخر دوره پهلوی به 80 نفر می رسد.
دستگاه بافندگی زربفت
دهقانی بیان می کند: بعد از دوره پهلوی تعداد بسیاری از استادان این هنر بازنشسته می شوند و تنها 12 نفر از آنها این کار را ادامه می دهند و ما دوباره شاهد نزول این هنر می شویم. در سال 1388 نیز به دستور حمید بقایی رییس وقت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، عذر آخرین استادان این هنر خواسته می شود و در مجموع استادان زری بافی به چهار نفر می رسند.
این بافنده می گوید: هنر بافت زربفت جزء میراث ناملموس و در خطر ماست و باید از آن حمایت شود. از زمان های گذشته هم این هنر تحت حمایت حکومت ها بوده است و اگر از آن حمایت نکنند مثل یک دانه بدون نطفه می ماند که نمی تواند رشد کند. از سال 91 تا کنون به حدود 20 هنرجو آموزش داده ایم اما چون کاری برای آنها نیست بعد از تمام شدن دوره شان این رشته را رها می کنند و تنها برخی از هنرجوهایی که عاشق این کار هستند هرازگاهی می آیند و در پژوهشکده به ما کمک می کنند.
در حال حاضر از میراث این هنر گرانقدر و ویژه تعدادی آثار در جای جای موزه های جهان به جا مانده است ،در موزه کاخ کرملین در مسکو، چند قطعه لباس از زری ایران به چشم می خورد که در زمان صفویه در ایران بافته شده و به مسکو فرستاده شده. این زریها برای لباس تزارها و درباریان مسکو یا برای کشیشان و روحانیان به کار رفته شده است. به همین طریق در موزه ارمیتاژ در لنینگراد، قطعاتی از زری های عهد ساسانی و صفوی موجود است. در موزه استکهلم نیز لباده ای از عهد صفویه موجود است که معلوم نیست به چه طریق به آن محل رفته. درزمان شاه عباس دوم ،بافت پارچه های ارزشمند زربفت و مخمل زری ، بادقت و مهارت ادامه داشت و باقطعاتی از آنها نام بافنده آن که «غیاث » بود نقش بسته است در موزه متروپولیتن دو قطعه کوچک پارچه ابریشمی تاریخدار ، از زمان شاه عباس موجود است که روی آنها نام بافنده شاه حسین و تاریخ 1008 قمری ( 1588 م ) نقش بسته است . مثلا"درموزه «کوپریونیون » دو قطعه پارچه ابریشمی را می بینیم که روی آنها، منظره ای از داستان لیلی ومجنون دیده می شود.
«بوریا باف اگرچه بافنده است ولی نبرندش به کارگاه حریر.»


منابع:
- ایسنا
- کویرها وبیابانهای ایران