تبیان، دستیار زندگی
آنچه پنجشنبه در استادیوم آزادی تهران رخ داد، بسیاری از ویژگی های برنامه های احمدی نژاد را داشت اما او را آنطور که می خواست پیروز نکرد؛ هرچند که شاید رقبا و معترضان احمدی‌نژاد نیز چندان خرسند نبودند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حسین هرمزی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازی بازنده - بازنده استادیوم آزادی


آنچه پنجشنبه در استادیوم آزادی تهران رخ داد، بسیاری از ویژگی های برنامه های احمدی نژاد را داشت اما او را آنطور که می خواست پیروز نکرد؛ هرچند که شاید رقبا و معترضان احمدی‌نژاد نیز چندان خرسند نبودند.

یکی از ویژگی های کار سیاسی در کشوری مثل ایران این است که کمتر می بینیم کسی به اشتباه خود یا حزب و گروه و دسته اش اعتراف کند یا بپذیرد که شکست خورده است و برنامه روز پنجشنبه نمونه بارز این مساله است.

احمدی نژاد،ازادی

بعد از چند روز انتظار بالاخره برنامه دولت در استادیوم آزادی برنامه اش را برگزار کرد. خودشان انتظار داشتند آنقدر با شکوه و عظمت باشد که چشم همه و بویژه رقبا را پر کند. این را می توان از خرج های میلیاردی که برای این برنامه شده است فهمید.

منتقدان احمدی‌نژاد منتظر این برنامه بودند تا رفتار و گفتار احمدی نژاد و مشایی را رصد کنند و لابد بعد از آن هم سیل انتقادات و اعتراضات را روانه او سازند. اعضای شورای نگهبان هم شاید منتظر بودند تا ببینند اگر برنامه واقعا تبلیغاتی است، حرف برخی رد صلاحیت ها را پیش بکشند.

حالا چند روزی از اجرای آن برنامه گذشته و به نظر می رسد از آن دسته برنامه هایی بوده که سر و صدایش قبل از برگزاری بیش خود برنامه است؛ اما در این بین بازنده و برنده چه کسانی هستند؟

برخلاف انتظارها، اسفندیار رحیم مشایی در مراسم استادیوم آزادی - که برخی نامش را میتینگ انتخاباتی گذاشته بودند - حضور نیافت تا احمدی‌نژاد باز هم دیگران را غافلگیر كرده باشد؛ اما این غافلگیری این بار بوی عقب‌نشینی می‌داد.

از چند روز پیش از پنج‌شنبه 29 فروردین یعنی روز برگزاری مراسم استادیوم آزادی، افراد مختلف از كارشناس گرفته تا نماینده مجلس نسبت به چنین مراسمی اعتراض كردند و آن را مصداق سوء استفاده از اموال دولتی خواندند.

هشدارها كارساز افتاد و بالاخره مشایی به ورزشگاه نیامد چرا كه احمدی‌نژاد به هیچ عنوان نمی‌خواهد بهانه‌ای چنین آشكار به دست شورای نگهبان بدهد تا اسفندیارش را ردصلاحیت كند

البته اینها شاید چندان برای احمدی‌نژاد و دولتی‌ها مساله‌ساز نبود اما كار به جایی رسید كه از سوی برخی مقامات مسئول در نهادهای نظارتی گفته شد كه برنامه‌های پیش‌بینی شده برای این مراسم مصداق بارز استفاده انتخاباتی از اموال دولتی و در نتیجه تخلف محسوب می‌شود.

هشدارها كارساز افتاد و بالاخره مشایی به ورزشگاه نیامد چرا كه احمدی‌نژاد به هیچ عنوان نمی‌خواهد بهانه‌ای چنین آشكار به دست شورای نگهبان بدهد تا اسفندیارش را ردصلاحیت كند.

ازادی

از طرف دیگر، تعداد شركت‌كنندگان در مراسم كمتر از آن چیزی بود كه برایش تبلیغ كرده بودند. این مساله آنقدر به چشم آمده بود كه حتی صداوسیما كه زمانی استقامت تمام قدی در دفاع از احمدی‌نژاد داشت، به گونه‌ای تصاویر مراسم را در تلویزیون نمایش داد كه سكوهای خالی آن كاملا مشخص باشد.

سخنرانی احمدی‌نژاد و رفتارش در این مراسم نیز شكلی متفاوت از آن چیزی داشت كه انتظار می‌رفت. احمدی‌نژاد یك سخنرانی معمولی انجام داد و حتی به جای استفاده از عبارت "زنده باد بهار" از عباراتی نظیر "زنده باد ایران و زنده باد عدالت" استفاده كرد.

حالا با برگزاری مراسم آن هم با شرایطی كه ذكر شد، اصولگرایان و منتقدان دولت شاید خود را پیروز بدانند كه اجازه ندادند احمدی‌نژاد آنطور كه می‌خواهد از این مراسم استفاده تبلیغاتی كند و البته احمدی‌نژاد نیز شاید خود را فاتح این میدان نصفه و نیمه بداند چون به هر حال برنامه‌اش را برگزار كرد. در ضمن با سر و صدایی كه از پیش از مراسم به پا شده بود، بسیاری از رسانه‌ها نیامدن مشایی را در خبرهای خود برجسته كردند و این یعنی حتی با وجود نبودن مشایی، كم و بیش باز هم برایش تبلیغ شد؛ ضمن اینكه نفس حضور احمدی‌نژاد در یك مراسم می‌تواند استعاره‌ای از حضور اسفندیار رحیم‌مشایی باشد.

حقیقت این است كه هیچ كدام از این احساس پیروزی‌ها نمی‌تواند كامل باشد چنانچه منتقدان و معترضان میتینگ آزادی پیروز نبودند چون به هر حال این برنامه برگزار شد و احمدی‌نژاد هم استفاده‌های خود را ـ البته به صورت كاملا حداقلی ـ از این مراسم داشت.

سخنرانی احمدی‌نژاد و رفتارش در این مراسم نیز شكلی متفاوت از آن چیزی داشت كه انتظار می‌رفت. احمدی‌نژاد یك سخنرانی معمولی انجام داد و حتی به جای استفاده از عبارت "زنده باد بهار" از عباراتی نظیر "زنده باد ایران و زنده باد عدالت" استفاده كرد

احمدی‌نژاد نیز پیروز میدان پنج‌شنبه نبود چون اولا جمعیتی كه به ورزشگاه آمده بودند نه تنها تعدادشان صد هزار نفر نبود بلكه چیزی كمتر از پنجاه هزار نفر به نظر می‌آمد و ثانیا مشایی كنار احمدی‌نژاد نبود تا مثل همیشه از او تعریف و تمجید كند یا مثل برخی برنامه‌ها، احمدی‌نژاد پرچم ایران را به دست او بسپارد.

ازادی

شاید برنامه پنج‌شنبه را بتوان آغاز فاز جدیدی از این قبیل جدل‌های انتخاباتی دانست؛ مرحله‌ای كه در آن یك طرف تهدید می‌كند و طرف دیگر عقب‌نشینی و البته ممكن است در همیشه بر روی این پاشنه نچرخد.

شاید مخالفان حضور مشایی در انتخابات باز هم از چنین فشارهایی تا زمان برگزاری انتخابات استفاده كنند و باید دید كه آیا احمدی‌نژاد با وجود این فشارها باز هم بر آمدن مشایی اصرار خواهد داشت یا خیر؟ و آیا مخالفان می‌توانند همان‌طور كه او را از استادیوم آزادی راندند، از انتخابات نیز برانند؟

ممكن است گزینه دوم احمدی‌نژاد، توافق بر سر كاندیدایی نظیر كامران باقری لنكرانی باشد؛ كسی كه جبهه پایداری بر روی او اتفاق نظر دارد، مصباح یزدی تاییدش می‌كند، انتقاداتش از دولت و شخص احمدی‌نژاد كم‌فروغ‌تر و تفكراتش نسبت به دیگر كاندیداهای احتمالی، به احمدی‌نژاد نزدیك‌تر است.

به هر حال ممكن است مشایی بیاید و بماند، ممكن است اصلا نیاید و شخص دیگری را به جای او معرفی كنند، ممكن است احمدی‌نژاد و برخی منتقدانش به توافق برسند و هر دوی آنها اجماع با منتقد را بر پیروزی مخالف ترجیح دهد، ممكن است اتفاقات زیاد دیگری بیفتد اما آنچه قطعی است این است كه در میان این جدل‌ها و برپایی این قبیل میتینگ‌های پرهزینه، بازنده اصلی مردمی خواهند بود كه به جای اینكه این پول‌ها برایشان تبدیل به اشتغال شود، تبدیل به ساندویچ‌هایی می‌شود كه در استادیوم آزادی برایشان پرتاب كنند.

حسین آشنا

بخش سیاست تبیان