تبیان، دستیار زندگی
ای ابوذر؛ اگر برادری را دیدی که در دنیا این گونه زندگی می کند ، به سخنش گوش فرا ده، چرا که به او حکمت تلقین می شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به سخن این افراد گوش فرا دهید!

ای ابوذر؛ اگر برادری را دیدی که در دنیا این گونه زندگی می کند، به سخنش گوش فرا ده، چرا که به او حکمت تلقین می شود.

فرآوری: زهرا اجلال - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
زاهد

ای ابوذر؛ هیچ کس در دنیا زهد نمی ورزد، مگر آنکه خداوند، حکمت را در قلبش می رویاند و گفتار حکیمانه را بر زبانش جاری می سازد و او را به عیوب دنیا و به درد و درمان آن آگاه می کند و از این دنیا به سوی دارالسلام، به سلامت عبورش می دهد.

ثروت، شریف است، ولی تا وقتی که انسان را به غرور و استکبار و تباهی نکشد. مال، نعمت خداوند است؛ اما تا آنگاه که طناب دست و پا نگردد و حرص، انسان را از انفاق و صدقه و ایثار، باز ندارد و خصلت های قارونی را در وجود انسان نرویاند.
در این باره ابوذر می گوید: از پیامبر (صلی الله و علیه و آله) پرسیدم: یا رسول اللّه! زاهدترین مردم کیست؟ حضرت فرمودند: آنکس که گور و پوسیدگی بدن در قبر را فراموش نکند!
ای ابوذر؛ خداوند، نسبت به ثروت اندوزی به من وحی نکرده است. ولی نسبت به تسبیح خدا و سجود و عبادت، فرمانم داده است.

ای ابوذر؛ اگر برادری را دیدی که در دنیا زهد می ورزد، به سخنش گوش فرا ده، چرا که به او حکمت تلقین می شود

بر این اساس پیامبر خاتم، که برای امت خویش، دلسوز و مهربان و مربی و معلم است، می خواهد پیروان خود را به رستگاری برساند. از این رو، بینش آنان را درباره دنیا چنان تصحیح و ترسیم می کند که دنیا، مانع رسیدن به فلاح و کوشیدن در راه آخرت نگردد و این، همان زهد است.
زهد، وارستگی و آزادگی است. رسول خدا (صلی الله و علیه و آله) نیز زهد را ملاک قرار می دهد و آن را نشانه خیر و نیکی خدا در حق انسان می داند و می فرماید: ای ابوذر؛ هرگاه خداوند، نیت و اراده نیکی درباره بنده ای کند، او را به این سه خصلت آراسته می کند: در دین، دانایش می کند، در دنیا، زاهدش می سازد و نسبت به عیوب خویش، بصیرت و بینایی اش می دهد.
ای ابوذر؛ هیچ کس در دنیا زهد نمی ورزد، مگر آنکه خداوند، حکمت را در قلبش می رویاند و گفتار حکیمانه را بر زبانش جاری می سازد و او را به عیوب دنیا و به درد و درمان آن آگاه می کند و از این دنیا به سوی دارالسلام، به سلامت عبورش می دهد.
ای ابوذر؛ اگر برادری را دیدی که در دنیا زهد می ورزد، به سخنش گوش فرا ده، چرا که به او حکمت تلقین می شود.

زهد چیست و زاهد کیست؟

«زهد» در لغت به معنای بی میلی و بی رغبتی و در اصطلاح عبارت است از: ترک آنچه موجب دل مشغولی و غفلت انسان از یاد خداوند متعال باشد.
زهد؛ بی اعتنایی و بی توجهی، تنها در فکر و اندیشه و احساس و تعلق قلبی نیست و در مرحله ی ضمیر پایان نمی یابد. 
زاهد، در زندگی عملی خویش نیز، سادگی و قناعت را پیشه می سازد و از تنعم و تجمل و لذت گرایی، پرهیز می نماید.
امیر مؤمنان، علی علیه السلام با اشاره به حقیقت زهد می فرماید: الزُّهدُ کُلُّه بَینَ کَلَمَتینِ مِنَ القُرآن، قال اللّه سُبحانه: «لِکَیلا تَأْسَوَا عَلی مَا فَاتَکُم وَ لاتَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ» وَ مَنْ لَم یَأسَ عَلیَ المَاضی وَ لَم یَفْرَحُ بِالآتِی، فَقَدْ أَخَذَ الزُّهدَ بِطَرفیهِ. (نهج البلاغه، حکمت 439)
تمام زهد در دو عبارت قرآن آمده است. خداوند سبحان فرموده است: «باشد که بر آنچه از دست داده اید، اندوهگین نشوید و بر آنچه بهره می برید، شادی نکنید.» هر کس بر از دست رفته اندوهگین نشود و بر آنچه بهره می برد، شادی نکند، هر دو سوی زهد را به دست آورده است.
شخصی از امام سجاد علیه السلام پرسید: زهد چیست؟ حضرت فرمود: عَشَرَةُ أَشْیَاءَ، فَأَعْلَی دَرَجَةِ الزُّهْدِ أَدْنَی دَرَجَةِ الْوَرَعِ وَ أَعْلَی دَرَجَةِ الْوَرَعِ أَدْنَی دَرَجَةِ الْیَقینِ وَ أَعْلَی دَرَجَةِ الْیَقینِ أدْنَی دَرَجَةِ الرِّضَا، أَلا وَ إِنَّ الزُّهْدَ فِی آیَةٍ مِنْ کِتَابِ اللّهِ عَزَّوجَلَّ: لِکَیْلا بَأْسُوا عَلی مَا فَاتَکُمْ وَلا تَفْرَحُوا بِمَا أَتَاکُمْ.
زهد ده چیز است و بالاترین درجه زهد، پایین ترین درجه پارسایی و تقواست و بالاترین درجه پارسایی، پایین ترین درجه یقین است و بالاترین درجه یقین، پایین ترین درجه رضا و تسلیم است. (شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج 16، ص13، باب62 ، ح 21)
حضرت علی علیه السلام در سخنی می فرماید: أَیُّهَا النَّاسُ الزُّهَادَةُ قَصْرُ الأمَلِ، و الشُّکْرُ عِنْدَ النِّعَمِ، وَ التَّوَرُّعُ عِنْدَ المَحارِمِ... .( همان، نامه 81)؛ ای مردم! زهد؛ یعنی کوتاه کردن آرزوها و سپاسگزاری در برابر نعمت های [الهی] و پرهیز از محرمات.

زاهد؛ غیر از راهب است

زاهد و راهب هر دو از تنعم و لذتگرائی دوری می جویند ولی راهب از جامعه و تعهدات و مسئولیت های اجتماعی می گریزد و آنها را جزء امور پست و مادی دنیائی می شمارد و به صومعه و دیر و دامنه کوه پناه می برد، اما زاهد به جامعه و ملاکهای آن و ایده های آن و مسئولیتها و تعهدهای آن رو می آورد.
زاهد و راهب هر دو آخرت گرایند، اما زاهد آخرت گرای جامعه گرا است و راهب آخرت گرای جامعه گریز.
در لذت گریزی نیز این دو در یک حد نمی باشند. راهب سلامت و نظافت و قوت و انتخاب همسر و تولید فرزند را تحقیر می کند، اما زاهد حفظ سلامت و رعایت نظافت و برخورداری از همسر و فرزند را جزء وظیفه می شمارد.

امیر مؤمنان، علی علیه السلام با اشاره به حقیقت زهد می فرماید: تمام زهد در دو عبارت قرآن آمده است. خداوند سبحان فرموده است: «باشد که بر آنچه از دست داده اید، اندوهگین نشوید و بر آنچه بهره می برید، شادی نکنید.» هر کس بر از دست رفته اندوهگین نشود و بر آنچه بهره می برد، شادی نکند، هر دو سوی زهد را به دست آورده است

زاهد و راهب هر دو تارک دنیایند اما دنیائی که زاهد آنرا رها می کند سرگرم شدن به تنعم و تجمل و تمتعات و این امور را کمال مطلوب و نهایت آرزو دانستن است، ولی دنیائی که راهب آن را ترک می کند کار، فعالیت و تعهد و مسئولیت اجتماعی است، این است که زهد زاهد برخلاف رهبانیت راهب در متن زندگی و در بطن روابط اجتماعی است و نه تنها با تعهد و مسئولیت اجتماعی و جامعه گرائی منافات ندارد بلکه وسیله بسیار مناسبی است برای خوب از عهده مسئولیت ها برآمدن.
تفاوت روش زاهد و راهب از دو جهان بینی مختلف ناشی می شود، از نظر راهب، جهان دنیا و آخرت دو جهان کاملا از یکدیگر جدا و بی ارتباط به یکدیگرند، حساب سعادت جهان دنیا نیز از حساب سعادت آخرت کاملا جدا است بلکه کاملا متضاد با یکدیگرند و غیرقابل جمع. طبعا کار مؤثر در سعادت دنیا نیز از کار مؤثر در سعادت آخرت مجزا است، و به عبارت دیگر وسائل سعادت دنیا با وسائل سعادت آخرت مغایر و مباین است. امکان ندارد یک کار و یک چیز هم وسیله سعادت دنیا باشد و هم وسیله سعادت آخرت.
ولی در جهان بینی زاهد، دنیا و آخرت به یکدیگر پیوسته اند، دنیا مزرعه آخرت است، از نظر زاهد آنچه به زندگی این جهان سامان می بخشد و موجب رونق و صفا و امنیت و آسایش آن می گردد اینست که ملاکهای اخروی و آن جهانی وارد زندگی این جهانی شود، و آنچه مایه و پایه سعادت آن جهانی است اینست که تعهدات و مسئولیت های این جهانی خوب انجام شود و با ایمان و پاکی و طهارت و تقوا توأم باشد. حقیقت این است که فلسفه زهد زاهد و رهبانیت راهب کاملاً مغایر یکدیگر است. اساسا رهبانیت تحریف و انحرافی است که افراد بشر از روی جهالت یا اغراض سوء در زمینه تعلیمات زهد گرایانه انبیاء ایجاد کرده اند.

کلام آخر:

زهد حالتی است که هرگونه وابستگی به دنیا را از بین می برد. در حقیقت، زهد اسلامی، روح انسان را به استقلال می رساند که در نتیجه آن، هر حادثه ای که در جهان رخ دهد، نه چنان او را شاد می کند که بندگی خویش را از یاد ببرد و در برابر پروردگارش به نافرمانی برخیزد و نه چنان او را ناامید می کند که به پوچی و نیستی برسد.
در حقیقت، زهد حالتی از تعادل به روح انسان می بخشد که می تواند به گونه ای شایسته از نعمت های الهی بهره برد و به تکامل درونی برسد.


منابع:
سایت حوزه
پرسمان
محدثی، مواعظ حضرت رسول (صلی الله و علیه و آله) به ابوذر غفاری: 16-15


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.