شروعی دوباره برای نو شدن
اگر چه عید نوروز، عید ایرانیان قبل از اسلام است، ولی دین اسلام بر آن صحه گذاشته است. عموما دین اسلام با سنت های خوب قبل از خود (سنت های خوب اعراب جاهلی هم چنین است) منافاتی ندارد چون می خواهد خویها را رشد دهد .
سید حسین سیدی/کارشناس حوزه - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
مهر تایید اسلام بر سنت های خوب
دین روشن اسلام با اعمال خوب و پسندیده جامعه اعراب جاهلی برخورد مثبتی نمود و بعضی از آنها را تایید و بعضی را اصلاح نمود. یعقوبی در تاریخ خودش می نویسد: روحیه حمایت از مظلومان در بین اعراب وجود داشت؛ چرا که در آن زمان که اکثر مردم عرب به چپاولگری و غارت می پرداختند، عده ای مظلوم که توان مقاومت نداشتند، صدمه های زیادی می دیدند.
از این رو اعراب در برخی موارد برای حمایت از مظلومان، با هم، هم پیمان می شدند. از جمله نمونه های هم پیمانی اعراب برای حمایت از مظلومان، پیمان حلف الفضول است. [1] طبیعتاً دین اسلام اینگونه رفتارها را می ستاید و مردم را به آن ترغیب می نماید یا در آیه 33 اسراء، سنت قصاص را مورد تایید قرار می دهد ولی تاکید دارد که قصاص به حق باشد، چون در بین اعراب جاهلی، گاهگاهی فرد بی گناهی از قبیله ی متخاصم، به ناحق به جای فرد گناهکار کشته می شد.
خلاصه اسلام با سنتهای نیکو و درست حسابی، مشکلی ندارد و آن را در خدمت رشد و ترقی معنوی انسان می داند.
یا مقلب القلوب و الابصار
در لحظه ی تحویل سال نو می خوانیم: «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَار؛ ای کسی که قلبها و دیدگان را دگرگون می سازی» در آن لحظه ای که همه چیز به سمت نو شدن می رود؛ به خدا می گوییم که ما را هم به سمت بهتر شدن سوق بده.
در سوره انفال آیه 24 خدا را این چنین معرفی نموده است: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِه ؛ [انفال/24] و بدانید خداوند بین انسان و قلبش حائل می شود» یعنی آگاه باشید خدا بر قلب شما و بر کانون تپنده ی شما احاطه دارد، پس خطا و عصیان ننموده و به سمت معنویت گام بردارید
به عبارت بهتر به خالق طبیعت می گوییم : «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِك،[2] ای کسی که قلب ها و دیدگان بدست توست؛ قلب ها و دیدگان ما را در راه دین خودت ثابت قدم بدار»
در سوره انفال آیه 24 خدا را این چنین معرفی نموده است: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِه ؛ [انفال/24] و بدانید خداوند بین انسان و قلبش حائل می شود» یعنی آگاه باشید خدا بر قلب شما و بر کانون تپنده ی شما احاطه دارد، پس خطا و عصیان ننموده و به سمت معنویت گام بردارید.
پیوند نوروز و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
امام صادق (علیه السلام) نوروز را روز شیعیان می داند و ما را در این روز به انتظار حجت غایب خدا فرا می خواند. آن حضرت می فرمایند: «وَ مَا مِنْ یَوْمِ نَیْرُوزٍ إِلَّا وَ نَحْنُ نَتَوَقَّعُ فِیهِ الْفَرَجَ لِأَنَّهُ مِنْ أَیَّامِنَا وَ أَیَّامِ شِیعَتِنَا حَفِظَتْهُ الْعَجَمُ؛ [3] هیچ نوروزی نیست مگر آن که ما در آن روز منتظر فرج [ظهور قائم آل محمّد صلی الله علیه و آله] هستیم؛ چرا که نوروز از روزهای ما و شیعیان ما است که عجم (ایرانیان) آن را حفظ نمودند»
امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امام غایبی است که حجت خداست و روزی برای تغییر و تحول اساسی زمین و اهل آن، ظهور خواهد نمود.
کسب حال معنوی با توجه بیشتر به نماز
یکی از کارهایی که در این ایام کمک وافری به ما در تغییر و تحول معنوی می نماید بحث توجه به نماز است، نمازی که امام زمان (علیه السلام) آن را به خاک مالنده ی بینی شیطان می نامد: «ما ارغم انف الشیطان بشی ء مثل الصلاة فصلها و ارغم انف الشیطان؛ [4] هیچ چیز مثل نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد و او را خوار نمی کند، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال» اگر به مقلب القلوب توجه کنیم؛ حال ما را به احسن حال تغییر خواهد کرد.
همانگونه که انسان در ایام نوروز کدورت ها را با اطرافیان برطرف می نماید و با دید بهتری به مسائل نگاه می کند؛ باید انسان هم اگر کم و کاستی در نمازهایش هست برطرف نموده و حال معنوی خود را بالا ببرد. از آنجا که در ایام نوروز، طبعا انسان به دید و بازدید و تفریح مشغول است، باید مواظب باشد که این امر دلیل و توجیهی به نماز اول نداشته باشد.
نوروز و صله رحم
نوروز در میان ما ایرانیان برطرف کننده ی کدورت و دشمنی است. کمتر کسی پیدا می شود که اگر با دیگری سوء تفاهمی دارد؛ در این ایام به فکر آشتی نیفتد. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) ما را به هدیه دادن و پیوند (صله رحم و دید و بازدید) در نوروز فرا می خواند، آن حضرت هنگامی که هدیه ای خدمت او بردند و به او گفتند: به سبب عید نوروز این هدیه به شما تعلق گرفت فرمود: «إِنْ قَدَرْتُمْ كُلَّ یَوْمٍ یَعْنِی تَهَادَوْا وَ تَوَاصَلُوا فِی اللَّهِ؛ [4] اگر می توانید هر روز را نوروز قرار دهید، یعنی در راه خدا به یکدیگر هدیه بدهید و با یکدیگر پیوند داشته باشید».
در این ایام، دید و بازدید و صله رحم پررنگ شده و محبت بیش از پیش در میان خانواده ها گل می کند، این تغییر و تحول (صله رحم و دید و بازدید) در میان مردم، به فرموده حضرت علی (علیه السلام) باعث جلب محبت می شود و دشمن را منکوب می نماید: «صلة الرّحم توجب المحبّة و تكبت العدو؛ [5] صله رحم باعث جلب محبت و دوستی و سبب خوار شدن دشمن می گردد».
ما ارغم انف الشیطان بشی ء مثل الصلاة فصلها و ارغم انف الشیطان؛ [4] هیچ چیز مثل نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد و او را خوار نمی کند، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال
اگر بین مسلمانان که به فرموده ی قرآن برادرند؛ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوة؛[حجرات/10] بی تردید اهل ایمان با هم برابرند» برادری و دوستی حاکم بود؛ این همه دشمنان اسلام جلو نمی آمدند و نیرو به یمن و سوریه برای قتل عام مسلمین نمی فرستادند. با این وضعی که برخی دولتها مسلمان بر ضد دیگر مسلمین پدید آورده اند؛ طبعاً تغییر و تحول مثبتی را شاهد نخواهیم بود.
یا حول حالنا را به نیت همه بخوانیم
معمولا در ایران اسلامی، در پنجشنبه آخر سال به زیارت اهل قبور می روند. در لحظه ی تحویل سال یاد پدر بزرگ ها و مادر بزرگ هایی که ما را با مقلب القلوب آشنا ساختند؛ از یاد نبریم.
خداوندا مسلمانان آواره یمن و سوریه و عراق و سایر سرزمین های اسلامی را نجات بده و حال آنها را از این وضع نجات بده یا محول الحول و الاحوال
سخن آخر
عید نوروز از سنت های پسندیده ی ایرانی است که اهل بیت (علیهم السلام) آن را تایید فرموده و ما را در این عید، به صله رحم و سایر اعمال نیکو فرمان داده اند. نوروز به فرموده ی امام صادق (علیه السلام) روز شیعیان است، شیعیانی که متوقع ظهورامام زمان (علیه السلام) در این روز هستند، امام زمانی که نماز خواندن را به خاک مالنده ی بینی شیطان می داند. انشاء الله با کمک خدا و مدد اهل بیت (علیهم السلام) حال تمام ما به بهترین حال منتقل شود ... ان شاء الله
پی نوشت ها:
[1] تاریخ یعقوبی ، بیتا ج2، ص17)
[2] إعلام الورى بأعلام الهدى، مولف طبرسی (ط - القدیمة) ،ص432
[3] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج 56 ،ص 92
[4] دعائم الإسلام ابن حیون مغربی، ج 2 ؛ ص326
( بحار الانوار، ج ,53 ص 182 )
[5] شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم ج 4 ، ص 209 ، ح 5852