یک شهروند نه چندان معمولی
نگاهی به «یک شهروند کاملا معمولی» ساخته مجید برزگر که در بخش هنر و تجربه جشنواره سی و چهارم فیلم فجر اکران شد
اثر تازه مجید برزگر روایت گر یک مقطع ناتمام از زندگی آقای صفری و تکرار مدام این مقطع در طول شبانه روز با هدف بروز تلاشی رقت انگیز برای رسیدن به نقطه امن و آرامش است. مجید برزگر در «یک شهروند کاملا معمولی» باز هم سراغ ترسیم ابعاد مختلف زندگی یک شخصیت ایزوله و جدا افتاده از اجتماع اطراف رفته و با محور قرار دادن رفتار و سکنات آقای صفری پیرمرد تنها و کم حرف فیلمش، روایت داستانش را در پیش گرفته است.
گویی مجید برزگر به شخصیت های اثرش با لنز تله نگاه می کند با تکیه به این قابلیت که می تواند شخصیت را از محیط اطراف جدا کرده و در قامتی ایزوله به نمایش در آورد. شخصیت های آثار برزگر با دنیای اطراف شان غریبه اند و به همین دلیل جدا افتاده از دنیای اطراف هستند و عجیب و غریب به نظر می آیند.
مجید برزگر چه در ساخته پیشینش«پرویز» و چه در اثر تازه ترش یعنی «یک شهروند کاملا معمولی» جنس مناسبات رفتاری و فکری محیط اطرافش را به چالش می کشد. در واقع برزگر در این دو اثر تلاش کرده تا از دریچه نگاه شخصیت های اثرش به قواعد دنیای اطراف نگاه کند و ضمن نمایش تفاوتهای فکری و روانی این شخصیت ها، قطعیت و درستی مطلق نگاه حاکم بر اجتماع اطراف را به چالش بکشد.
شخصیت های آثار برزگر از نوعی برآورده نشدگی خواسته های روانی رنج می برند و همین برآورده نشدگی و عدم پذیرش آن شخصیت ها را به سمت بروز تراژدی سوق می دهد. برزگر اما از جایی به بعد همراه شخصیت هایش نیست و تنها در مقام ناظر بیرونی عمل می کند.در واقع از زمانی که شخصیت های به ظاهر نامتعارف اما در عمل طبیعی اما متفاوت با جریان غالب که در تلاش هستند رفتاردرست را به شیوه خودشان در پیش بگیرند، دچار سرخوردگی می شوند و به مرحله بروز خشم می رسند، فیلمساز هم کناری می ایستد و به تراژدی تبدیل شدن روند عدم پذیرش تفاوت ها را نظاره و تصویر می کند.آقای صفری پیرمد تنهای داستان فیلم در یک مقطع از زندگی اش باقی مانده است و تمام حواس اش صرف برگرداندن شرایط به همان نقطه سکون و ادامه زندگی بعد از حل این مسئله است.
صفری از مقطع از دست دادن یا جدایی از همسرش دیگر نتوانسته شرایط عادی زندگی را تجربه کند و گویی در یک توقف کامل به سر می برد. زدگی صفری به مثابه یک برش چند ساعته از یک فیلم است که مدام در حال تکرار است با این امید که تغییری حاصل شود و ادامه ای بر این روند مترتب گردد. پیرمرد تنهای فیلم تا حدی بر خواسته ذهنی آگاهانه یا آگاهانه اش اصرار دارد که حتی دنیای اطراف را به طرزی غریب به خودش همراه می کند.نقطه اوج این همراهی هم سکانس پایانی فیلم است که به طرزی غریب شرایط برای ادامه مسیر پیشین برای اقای صفری ایجاد می شود.
کما اینکه او پیش از این سکانس هم از هیچ اقدامی برای جلب رضایت سارا دخترک سرخوش داستان فروگذار نکرده بود. تمام توجه صفری معطوف به یک نکته در زندگی است و باقی همه بهانه است.
شناسنامه یک شهروند کاملا معمولی
کارگردان: مجید برزگر
نویسنده: مجید برزگر
بازیگران: سورن مناساکانیان، شادی کرم رودی، ناهید حدادی، اردشیر مهرآبادی، محمد باقر صفانور، سعید آبیاری، پاشا جمالی، مرتضی نفری، تقی هاتفی، محمد کعبین
خلاصه داستان فیلم :آقای صفری ۸۳ ساله، کارمند بازنشسته اداره پست که در شهرکی قدیمی در تهران زندگی می کند، پس از مرگ همسرش تنهاست. تنها پسرش که خارج از ایران است تصمیم دارد او را برای دیدار و مداوا به کانادا دعوت کند. مقدمات این سفر، زندگی آرام و معمولی او را کمی به هم می ریزد.