تبیان، دستیار زندگی
(7) خداى سبحان همه جهان را با یك فیض اداره مى‌كند؛ هم نظام تكوین را با یك فیض عام تربیتى به كمال راهنمایى مى‌كند و هم نظام تشریع را با یك هدایت نورانى به كمال لایق، رهنمود می‌دهد. درباره نظام تكوین مى‌فرماید: "و ما امر...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راه غفلت زدایى- آیة الله جوادی آملی (7)


خداى سبحان همه جهان را با یك فیض اداره مى‌كند؛ هم نظام تكوین را با یك فیض عام تربیتى به كمال راهنمایى مى‌كند و هم نظام تشریع را با یك هدایت نورانى به كمال لایق، رهنمود می‌دهد. درباره نظام تكوین مى‌فرماید: "و ما امرنا الا واحدة"(1) ما با یك امر، همه هستى را مى‌پرورانیم. درباره نظام تشریع نیز مى‌فرماید: "قل انما اعظكم بواحدة ان تقوموا لله مثنى و فرادى ثم تتفكروا"(2) من با یك موعظه و رهنمود، جهان بشریت را تربیت مى‌كنم و آن این است كه: براى خدا برخیزید. آنها كه در تهذیب روح كوشش كرده‌اند مى‌گویند: اولین قدم، یقظه و بیدارى است. انسان خوابیده، نه مى‌ایستد و نه مى‌رود. اگر زلزله‌اى بیاید، خانه بر سر او مى‌ریزد و اگر سیلى بیاید، جسد او روى آب پیدا مى‌شود و طعمه هر حادثه تلخ دیگر خواهد شد. انسان بیدار است كه خطر را حس مى‌كند و از آن مى‌رهد. انسان غافل در خواب است و حدیث پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله و سلم: "الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا"(3) ناظر به همین معناست. همچنین در سخنان نورانى على بن ابیطالب امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است: "نعوذ بالله من سبات العقل"(4) ما از خواب و تعطیلى عقل به خدا پناه مى‌بریم. عقل بشر آن جا كه نمى‌فهمد، معطل و آن جا كه مى‌فهمد ولى كارى نمى‌كند خاموش است. عقل، چه عقل نظرى و چه عقل عملى، باید كوشا و فعال باشد. اگر كسى بیدار شود، این بیدارى با حركت آمیخته است. اول، بیدارى از خواب، آنگاه ایستادگى و آنگاه سیر است.

نجوا كنندگان در هر جا و در هر شرایطى باشند خدا با آنهاست. بنابراین، بر اساس این اصل كه خدا با همه ما در همه شرایط هست، توهم مى‌شود هنگامى كه ما بر بلندى صعود مى‌كنیم، در كبریایى با خدا شریك شده‌ایم، از این رو براى نفى این توهم تكبیر مى‌گوییم و تكبیر بدین معناست كه خدا منزه است از این كه در كبریایى شریك داشته باشد. همچنین هنگامى كه هبوط مى‌كنیم، توهم مى‌شود كه خداى سبحان نیز هبوط مى‌كند! پس براى زدودن این توهم نیز در حال نزول، سبحان الله مى‌گوییم.

راه غفلت‌زدایى، چنانكه گذشت، ذكر است؛ كتاب و سنت براى غفلت‌زدایى از انسان، اذكار را به عنوان ادعیه و عبادات، مشخص كرده‌اند تا انسان، هنگام صبح، ظهر، شام، قبل و بعد از خواب، هنگام خوردن غذا و پس از آن، هنگام مشاهده مرده یا بیمار یا بعد از بهبودى از بیمارى و در روزهاى هفته و در ساعات روز و در اعیاد دینى و مانند آن، ذكرى مناسب بگوید.(5) به ما دستور داده شده است كه در كنار سفره براى هر یك از انواع غذا بسم الله الرحمن الرحیم بگوییم و اگر موفق نشدیم، در طلیعه امر بگوییم: بسم الله من اوله الى آخره و اصولا گفتند هر كارى كه مى‌كنید، در آغاز بسم الله الرحمن الرحیم بگویید كه به این ترتیب، آن كار نمى‌تواند چیزى جز واجب و مستحب باشد. البته اگر مباح هم باشد مى‌شود به آن، صبغه عبادى داد. اولا، نمازهاى پنجگانه شبانه روز از بهترین مصادیق ذكر خدا و از مهم‌ترین عوامل غفلت‌زدایى است: "اقم الصلوة لذكرى"(6) و نمازگزار با خداى خود مناجات دارد: "المصلى یناجى ربه"(7) چون نمازگزار با خداى خود، مناجات مى‌كند، شایسته است تمیزترین لباس را در هنگام نماز بپوشد و معطر باشد. ثانیا، پس از این مناجات(نماز) مستحب است نمازگزار سى و چهار بار الله اكبر، سى و سه بار، الحمدلله و سى و سه بار سبحان الله بگوید و این ذكرى است كه پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله و سلم به وجود مبارك حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهراء سلام الله علیها آموخت. صدرالدین قونوى از جامع الاصول ابن اثیر نقل كرده است كه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم با سپاهیانش هر گاه به فرازى مى‌رسیدند، هنگام صعود، الله اكبر و هنگام هبوط، سبحان الله مى‌گفتند و در همان حدیث آمده است كه روش نماز نیز بر همین اساس، تنظیم شده است: "كان رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم و جیوشه اذا علوا الثنایا كبروا و اذا هبطوا سبحوا، فوضعت الصلوة على ذلك."(8) چون انسان در نماز، هر وقت سر برمى‌دارد الله اكبر و هر وقت خمیده مى‌شود (ركوع) یا پایین‌تر مى‌رود (سجود) سبحان الله مى‌گوید. در شرح این حدیث، جناب ابوالمعالى مى‌گوید: ذات اقدس اله در سوره حدید مى‌فرماید: "هو معكم این ما كنتم"(9) هر جا باشید خدا با شماست؛ همچنین در سوره مجادله مى‌فرماید: "ما یكون من نجوى ثلاثة الا هو رابعهم ولا خمسة الا هو سادسهم ولا ادنى من ذلك ولا اكثر الا هو معهم این ما كانوا"(10) نجوا كنندگان در هر جا و در هر شرایطى باشند خدا با آنهاست. بنابراین، بر اساس این اصل كه خدا با همه ما در همه شرایط هست، توهم مى‌شود هنگامى كه ما بر بلندى صعود مى‌كنیم، در كبریایى با خدا شریك شده‌ایم، از این رو براى نفى این توهم تكبیر مى‌گوییم و تكبیر بدین معناست كه خدا منزه است از این كه در كبریایى شریك داشته باشد. همچنین هنگامى كه هبوط مى‌كنیم، توهم مى‌شود كه خداى سبحان نیز هبوط مى‌كند! پس براى زدودن این توهم نیز در حال نزول، سبحان الله مى‌گوییم(11)؛ یعنى، او منزه از هبوط است: با این كه خدا در همه جا با ماست در حال ركوع و خمیدگى، سجود و افتادگى، اضطجاع، استلقاء و در اعماق زمین و اوج آسمان، اما سبحان الله كه خود، پایین، خمیده، افتاده مضطجع و مستلقى باشد! اما وقتى انسان بر فراز بام ساختمانى مى‌رود یا به قله كوهى صعود مى‌كند یا سر از ركوع یا سجود بر مى‌دارد، جلوه كبریایى حق براى او روشن‌تر مى‌شود و بنابراین، الله اكبر مى‌گوید؛ یعنى، گرچه خدا در همه حالات با ماست، اما این بدان معنا نیست كه وقتى ما سر از ركوع بر مى‌داریم، او نیز سر بر مى‌دارد! او اكبر و برتر از این اوصاف است: الله اكبر من ان یوصف.(12) از این جا معلوم مى‌شود كه دیگران در حال نماز هم غافلند، ولى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در غیر نماز نیز حالت نماز داشت. بهترین حال براى انسان، همان حالت مناجات با خداست و نماز جلوه‌گاه این مناجات است: "لو یعلم المصلی من یناجی ما انفتل"(13) اگر نمازگزار بداند كه با خدا مناجات مى‌كند و مناجات با او لذیذ و گوارا باشد، هرگز نماز را رها نمى‌كند، چنانكه گفتگو با دوست در كام انسان شیرین است و هر چند طولانى شود از آن احساس ضعف و خستگى نمى‌كند.


پی‌نوشت‌ها:

1- سوره قمر، آیه 50.

2- سوره سبا، آیه 46.

3- بحارالانوار، ج 50، ص 134.

4- نهج البلاغه، خطبه 224، بند 12.

5- در عین حال گروهى به دنبال ذكر خاص هستند و دو عامل به این كار دامن مى‌زند: خوى بدعت طلبى از یك سو و خصلت بت شدن از سوى دیگر.

6- سوره طه، آیه 14.

7- بحارالانوار، ج 68، ص 216.

8- شرح الاربعین، ص 22.

9- سوره حدید، آیه 4.

10- سوره مجادله، آیه 7.

11- شرح الاربعین، ص 22، با تصرف.

12- بحار، ج 81، ص 366 و 380.

13- بحار، ج 84، ص 241.


منبع:کتاب مراحل اخلاق در قرآن، آیة الله جوادی آملی.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.