تبیان، دستیار زندگی
گفت وگو با امیررضا دلاوری درباره «یاداشت های یک زن خانه دار»
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازی در نقش متفاوت برای فرار از کلیشه شدن

گفت وگو با امیررضا دلاوری درباره «یادداشت های یک زن خانه دار»

مصاحبه : هدیه یزدان پناه بخش سینما و تلویزیون تبیان
یاداشت‌های یک زن خانه دار

امیررضا دلاوری این روزها سریال «یادداشت های یک زن خانه دار»از شبکه پنج را در حال پخش دارد.اوکه تا به حال استعداد بازیگریش را در بازی از هر نوع کارکتری از جمله تروریست، اسیر جنگی و یا حتی بازی های بسیار جدی نشان داده است این بار در یک کار کاملا خانوادگی و آرام شبیه به کارهایی که مخاطبان ما چندان هم با سبک آن بیگانه نیستند حضور پیدا کرده است که به گفته خودش برای متفاوت درآوردن این کاراکتر با شخصیت هایی که تا به حال بازی کرده تلاشی چند برابر کرده است.کاراکتر فرزاد هاتف بهانه گفت و گوی ما شد که پای صحبتش بنشینیم.
«یادداشت های یک زن خانه دار» قصه ای آموزشی - خانوادگی دارد و در فضایی بسیارآرام روایت می شود، بنظر شما اگر ریتم داستان تندتر می بود بهتر دیده نمی شد؟
من مثل شما فکر نمی کنم چون ما در هر قسمتی یک داستان متفاوت داریم و اتفاقا این آرامشی را که می گویید تا به اینجا کار ندیدم. حداقل بازی ها حالت اغراق شده ای برای نشان دادن آرامش در این کار نداشتند، تا آنجایی که گاهی در بعضی از قسمت ها همیشه اتفاقی چالش برانگیز باعث رویدادی خانوادگی شده است که اتفاقا این آرامش را در خانواده آن ها از بین می برد، نمونه اش مثل پدر قلابی که در قصه روی داد. قرار است در این کار مطالب روانشناسی بسیاری را به خانواده ها آموزش دهیم که در سلامت روح مخاطبین ما بسیار موثر واقع شود.
خیلی ها بر این عقیده اند که «یادداشت های یک زن خانه دار» به نوعی دنباله رو سبک سریال های دهه هفتاد است .
از پخش سریال هایی مثل «همسران» و «خانه سبز» که در دوره خودشان جز بهترین سریال ها و پربیننده ترین کار ها بودند مدتهای بسیار می گذرد.اینکه یک کار سبکی شبیه به سریال های چند دهه پیش داشته باشد به نظر من کار عجیبی نیست، خود مسعود کرامتی در سریال های قبلی  هم این سبک را دنبال می کردند. این کار تقلیدی از آن کار ها نیست چون اصولا فرم سریال سازی مسعود کرامتی همین حالت است، این نوع کار اگر ساختار بندی درستی را در پیش گیرد و بازی های قابل قبولی در کار لحاظ شود قطعا قابل دفاع خواهد بود.
سبک ساخت سریال های آپارتمانی دیگر جذابیت سابق را ندارد و گویی ذائقه غالب مخاطبان در این باره اشباع شده. در این شرایط لازم بود «یادداشت های یک زن خانه دار» ساخته شود؟

برای اینکه این شخصیت را متفاوت با کاراکترهای قبلی ام بازی کنم و جذاب تر و شیرین تر شود بسیار تلاش کردم. سعی کردم چیزهایی را به آن کاراکتر اضافه کنم و با پیش زمینه کافی در کار حضور پیدا کنم. در هر قسمتی که نوشته شد سعی کردم کاراکتر را پخته تر کنم

نکته مهم این است که هنوز از این سبک در ساخت سریال ها استفاده می شود و هنوز هم از این نوع سریال ها در دنیا در حال ساخت است، ولی سریال ایرانی است که مهجور واقع شده و با استقبال مخاطب مواجه نمی شود. البته اصولا دست ما در فیلم سازی بسته است و نمی توانیم تنوع لازم رادر کار هایمان ایجاد کنیم، شاید اگر دستمان در نگارش فیلمنامه باز تر بود می توانستیم کارهای قابل قبول تری ارائه دهیم و همیشه مخاطب بیشتری را با خود همراه می کردیم.
شیوه روایی داستان «یادداشت های َیک زن خانه دار» بر اساس الگوی خاطره نگاری است. این شیوه الان جواب می دهد؟
سریال هایی که در این روز ها در حال پخش هستند فیلم هایی تاریخی است که بر مبنای تاریخ، داستان ها در آن شکل گرفته اند «یادداشت های یک زن خانه دار» اتفاقاتی را که در روزمره می افتد را به اشتراک می گذارد. این کار رئال و امروزی است که هر قسمت یک داستان مجزا دارد و با محوریت کاراکتر شیوا داستان ها شکل می گیرد. تنها ویژگی خاصی را که دارد این است که تک لوکیشن است و این شیوه کار کردن برای جذب مخاطب مشکلاتی را به همراه دارد که مخاطب را خسته می کند، چون تک تک زوایای آن لوکیشن برایش تکراری است و این به هنر کارگردان بر می گردد که با چه دکوپاژی تصاویرش راببنددو به چه نحوی با مخاطبش ارتباط برقرار کند.
تعریف تان از کاراکتر فرزاد هاتف در «یادداشت های یک زن خانه دار» چیست؟
این کاراکتر از ابتدا شخصیتی مثل همه آدم هایی که در دوربرمان وجود دارند را داشت. برای اینکه این شخصیت را متفاوت با کاراکترهای قبلی ام بازی کنم و جذاب تر و شیرین تر شود بسیار تلاش کردم. سعی کردم چیزهایی را به آن کاراکتر اضافه کنم و با پیش زمینه کافی در کار حضور پیدا کنم. در هر قسمتی که نوشته شد سعی کردم کاراکتر را پخته تر کنم.در هر صورت از قسمت هایی که تک نویسنده داشتیم بیشتر راضی هستم به دلیل اینکه پرداخت بهتری کرد و سریال جان دوباره ای گرفت.
از نگاه برخی مخاطبان ، فرزاد هاتف کاراکتری بسیار ضعیف در مقابل خانواده همسرش دیده می شود، ایده کارگردان بود که این کاراکتر به لحاظ شخصیت مردانه اش کمرنگ تر دیده شود؟
فرزاد هاتف کاراکتر ضعیفی نیست، هر کسی شخصیت خاص خودش رادارد و ما شخصیت این کاراکتر را به این صورت دیدیم که اتفاقا این ها جز آموزش های مثبت خانواده اش است. دلیلی ندارد که ما در هر شرایطی توهین را با جوابهای کوبنده همراه کنیم. خیلی وقت ها فکر می کنم برای کسی که بخواهد به شما توهین کند و شما را زیر سوال ببرد، کم توجهی و جواب ندادن بهترین جواب است. در این لحظه قضاوت به عهده خود مخاطب است که چه کسی در اینجا درست عمل می کند. چالشی که بین کاراکتر فرزاد و پدر همسرش ایجاد می شود تنها برای ایجاد یک کمدی موقعیت است، در مدیوم تلویزیون نمی شود شخصیت ها خیلی به سمت توهین و افترا پیش رود و این امر مستلزم این است که یکسری نا اخلاقی ها هم در کار لحاظ شود که در کل نمی شود این کار را انجام داد.

یاداشت‌های یک زن خانه دار

فکر می کنید «یادداشت های یک زن خانه دار» به خوبی پیام های آموزشی خانوادگی اش را انتقال داده است؟
در این سریال نکته ای قابل توجهی وجود دارد که در آن برهه از زمان که این کار را انجام دادم دلیل منطقی برایم وجود داشته است. ولی این کار بدون اغراق تکلیف مشخصی با مخاطبش دارد. بیان زندگی روزمره است که امکان دارد در هر شرایطی و برای هر کسی اتفاق بیافتد. بحث آموزشی است و حد و حدودش هم مشخص بوده است، این کار قرار بود در ابتدا از شبکه چهار سیما پخش شود که همیشه در جذب مخاطب انحصاری عمل کرده است وبرنامه هایش مورد استقبال مردم عادی قرار نمی گیرد. سریال ما هم به همین صورت است ضمن اینکه من برخورد هایی که دیدم، کودک تا بزرگسال سریال ما را می بینند و اکثرا نظر مساعدی نسبت به بازی ها و فرم سریال دارند. مثلا یکی همکارانم که از زبان ساده روایی و علاقمندی دخترش به این نوع ساختار سریال سازی تعریف می کرد، هر کسی در برخورد با فیلم هایی که می بیند با دیدگاه شخصی خودش برخورد می کند.
سریال در برخی قسمت ها گره های زیادی دارد؛ ضمن آن که حضور بازیگران مهمان در این قسمت ها به جذابیت بصری کار افزوده است ولی قسمت های دیگر یک خط سیر مستقیم را دنبال می کند و داستان کاملا خالی است. شما این موارد را از ضعف فیلمنامه در برخی از قسمت ها نمی بینید؟
تا اواسط کار نویسنده های مختلفی داشتیم تا اینکه نویسنده ای به تنهایی نگارش این کار را به عهده گرفت و کار جذاب تر شد و با چفت و بست بهتری همراه شد. گاهی آنقدر ها وقت نداشتیم که بتوانیم فیلمنامه را روتوش کافی کنیم، سعی می کردیم در جهت ارتقای آن قسمت عمل کنیم ولی بعضی وقت ها وقتی فیلمنامه در دل کار نوشته می شود کار ضعیف از آب در می آیند. مشکل سینمای ما این است که فیلمنامه ها در شرایط بسیار نا به سامانی آماده ساخت می شوند و در بسیاری از کار ها ابتدایی ترین چیز ها که فیلمنامه کامل و بودجه کافی است؛ برای ساخت فیلم وجود ندارد. نمی توانیم خیلی خورده بر سازندگان این سریال ها بگیریم و باز هم دست مریزاد بر فیلم سازانی که در این شرایط هم کار می کنند و موجودیت خودشان را در این حوزه به اثبات رسانده اند.
فکر می کنید برای مخاطبان بازی کمدینی مثل شقایق دهقان در نقش جدی قابل پذیرش است و به ساختار کار ضربه وارد نمی کند؟ خودتان در پذیرش دهقان به عنوان نقش مقابل در این ژانر مشکلی نداشتید؟

عقیده ام بر این بوده که هر کاری را که بازی کردم بخشی از آن تقدیر خاص خدا بوده است و بخش دیگر آن اتفاقاتی بوده که باعث شده من این کار را قبول و در این کار بازی کنم. مثلا فیلم هایی مثل «نفوذی»، «خودزنی» و «چ »به دلیل چالش بر انگیز بودن کاراکتر هایشان بسیار می پسندم

اگر در کارنامه کاری من دقت کرده باشید سعی کردم در هر ژانری و از هر نوع جنس بازی داشته باشم و سعی می کنم که متفاوت باشد. بازیگر مختص بازی در یک ژانر خاص نیست و باید استعداد بازی در هر زمینه ای را داشته باشد، در کشورمان بازیگرانی هستند که به واسطه میمیک صورتشان به آن ها نقش پیشنهاد می شود و این ضعف بزرگ فیلمهای ماست. اگر ما معتقدیم که بازیگران خوبی هستیم باید بتوانیم برای فرار از کلیشه شدن نقش های متفاوتی را ایفا کنیم. شقایق دهقان بازیگر خوبیست و می تواند به خوبی از پس یک نقش جدی بربیاید. من وقتی نقش مقابلم به شقایق دهقان پیشنهاد شد بسیار استقبال کردم از اینکه که دهقان هم می تواند در ژانری متفاوت به خوبی ظاهر شود.
یکسری از بازیگران کار به دلیل طولانی شدن مراحل تولید تغییر می کنند، این تغییرات تاثیر منفی در بازی شما نمی گذارد؟
چون کار اپیزودیک بود و هر اپیزودی داستان مجزا خودش را داشت وبازیگران حرفه ای به کار اضافه شدند  تاثیر منفی روی بازی من نگذاشت. بازیگران اصلی به کار اضافه شدند ولی جای شخصیتی را در فیلمنامه نگرفتند.
در قسمتی از کار شما نقش فانتزی داریوش پادشاه ایرانی را بازی می کنید، از بازی آن سکانس برایمان بگویید و اینکه این بازی های فانتزی تا کجای کار ادامه پیدا خواهد کرد؟
این قرار نیست که خیلی ادامه دار باشد و به یک بحث آموزشی برای بچه ها بر می گردد که هنوز هم به پخش نرسیده است.  در واقع او به خواب بچه می آید و چون بچه تصورش از اطرافیانش خیلی گسترده نیست، داریوش را به شکل پدر خود می بیند، به دلیل خطایی که از او سر زده تنبیه اش می کند.
این سریال از کنداکتور شبکه چهار خارج شد و پخش آن به شبکه پنج محول شد ؛ به نظر شما این تغییر در میزان مخاطب اثر داشت؟
برای پخش هر کاری ساعت پخش قطعا جز الویت هاست. اصولا هر چه عقب تر باشد و هر چه دیر تر پخش شود خانواده ها بیشتر دور هم جمع خواهند شد. ولی این ها همیشه ملاک نیست، ساعت پخش بسیار مهم است ولی در این سال ها هم کارهایی رادیده ایم که ساعت پخش مناسبی نداشتند ولی دیده شدند. شاید اگر «یادداشت های َیک زن خانه دار»هم ساعت پخش مناسب تری داشت بهتر دیده می شد.
 گزیده کاری در کارهای تئاترتان کمتر دیده می شود، خودتان را بیشتر تئاتری می بینید و یا تلویزیونی؟
من بیشتر تئاتری هستم ولی به نظر من سینما، تلویزیون و تئا تر از هم جدا نیستند. یک بازیگر مهم ترین مسئولیتش این است که به درستی از پس نقشش بربیاید و من هم سعی می کنم در هر سه زمینه کار کنم.
جذاب ترین کاری که تا به حال انجام دادید ودر ذهنتان ماندگار شد کدام بود که از آن به عنوان نقطه عطف پرونده بازیگریتان یاد می کنید؟
نمی تونم هنوز این حرف را بزنم که به نقطه ای در بازیگری ام رسیده ام که می توانم نقطه عطفی برای بازی ام در نظر بگیرم. عقیده ام بر این بوده که هر کاری را که بازی کردم بخشی از آن تقدیر خاص خدا بوده است و بخش دیگر آن اتفاقاتی بوده که باعث شده من این کار را قبول و در این کار بازی کنم. مثلا فیلم هایی مثل «نفوذی»، «خودزنی» و «چ »به دلیل چالش بر انگیز بودن کاراکتر هایشان بسیار می پسندم.
با کاراکتر تروریست سریال «آسمان من» چقدر ارتباط گرفتید و آن را دوست داشتید؟
خواندن فیلمنامه کار تا لحظه ای که بازی این کاراکتر به اتمام رسید بسیار محدود و کوتاه بود. در آن زمان سعی کردم بهترین کاری را که می توانم ارائه دهم.