تبیان، دستیار زندگی
بازخوانی جنایت های عربستان
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازخوانی جنایت‌های عربستان

title

شیعیان عربستان كه بنابرگزارش برخی منابع 15 درصد از جمعیت سی میلیونی این كشور را به خود اختصاص داده اند، سال ها است كه به دلیل نوع نگرش قومیتی، نژادی و طایفه ای آل سعود٬ از حداقل شرایط شهروندی برخوردارند و هیچ منصب و پُست و مقامی در حكومت ندارند. به عبارت بهتر می توان گفت شیعیان در كشور عربستان شهروند درجه دو به حساب می آیند.

با آغاز موج بیداری اسلامی در منطقه٬ شیعیان عربستان نیز برای احقاق حقوق خود و ایجاد مساوات مجموعه اقداماتی را در دستور كار قرار دارند كه از اعتراض‌های مسالمت آمیز تا راهپیمایی‌های عمومی وسعت داشت.

اعتراض شیعیان عربستان به وضع موجود٬ با پرورش نسل جدید از رهبران شیعی كه عمدتاً تحصیلات علمی خود را در نجف یا ایران گذرانده و مطالبات خود را با الهام از روحیه انقلابی ایران فریاد می زدند٬ وارد مرحله نوینی شده است. آیت الله شهید نمر از نمونه‌های والای این گروه از رهبران شیعی عربستان است كه به عنوان جلوه انقلاب موسوم به بیداری اسلامی در عربستان شناخته می شد.

با وجود اینكه شهید نمر هیچگاه فعالیت مسلحانه و یا اقدام تروریستی علیه رژیم سعودی سازماندهی نكرده و تنها از سیاست های ظالمانه حكومت انتقاد می كرد٬ با برخوردهای خشن و امنیتی حكومت روبرو می شد. شهید نمر برای نخستین بار در سال 2006 میلادی پس از بازگشت از همایش قرآنی بحرین توسط نیروهای رژیم آل سعود بازداشت و مدتی بعد آزاد شد. آیت‌الله نمر بار دیگر در سال های 2008 و 2012 توسط نیروهای آل سعود بازداشت شد كه در مورد آخر تا لحظه مرگ در زندان بود.

دادگاه ویژه آل سعود در سال ۲۰۱۳ رسیدگی به پرونده شهید نمر را با اتهاماتی چون عدم اطاعت از ولی امر، فتنه مذهبی، تشكیل جلسه با مجرمان فراری، ترویج كشتار شهروندان و نیروهای پلیس، تخریب مساجد در هنگام نماز جمعه و دخالت در امور سایر كشورها آغاز كرد. این محاكمه كه با اعتراضات مردمی همزمان بود٬ حدود یك سال طول كشید تا سرانجام در ۲۵ مارس ۲۰۱۴ حكم اعدام به علت محاربه علیه نظام برای شیخ نمر صادر شد. اما این حكم در دوران پادشاهی ملك عبدالله معلق ماند و اجرا نشد. پس از روی كار آمدن ملك سلمان و سیاست‌های ماجراجویانه رژیم سعودی٬ تلاش شد تا سریعتر حكم اعدام شیخ نمر اجرا شود. در نهایت در دوم ژانویه سال 2016(94.10.12) رژیم عربستان، حكم اعدام شیخ نمر به همراه 46 متهم دیگر كه اغلب آنها از عناصر القاعده مخالف دولت عربستان معرفی شده‌ بودند را اجراكردند.

****آغاز جنایت های تاریخی وهابیون و سعودی ها ****

ظهور وهابیت در عربستان به پیمان محمدبن عبدالوهاب با حاكم درعیه بازمی‌گردد. حاكم درعه عربستان پس از شنیدن سخنان محمدبن عبدالوهاب با او پیمان می‌بندد كه رشتهٔ دعوت از آنِ محمد بن عبدالوهاب و زمام حكومت در دست محمد بن سعود باشد. برای استحكام این روابط ، ازدواجی نیز بین دو خانواده صورت گرفت.

محمد بن عبدالوهاب تبلیغ خود را در پرتو قدرت حاكم محمد بن سعود آغاز كرد. او با اجتهاد خویش٬ حكم به تكفیر سایر مسلمانان می داد و با قدرت حاكم درعه٬ هجوم به قبایل اطراف و شهرهای نزدیك را آغاز كرد. جنگ‌هایی كه مریدان محمدبن عبدالوهاب كه به وهابیون شناخته می‌شدند٬ در عربستان و خارج از آن می‌كردند، جاذبه‌ای دل‌فریب داشت: ثروت هر شهری كه با قهر و غلبه بر آن دست می‌یافتند، بر مهاجمین حلال بود، اگر می‌توانستند آن را جزو متصرفات و املاك خود قرار می‌دادند و در غیر این صورت به غنایمی كه به دست آورده بودند، اكتفا می‌كردند.

اقدام محمّد بن عبد الوهاب در اعلام جهاد علیه مسلمانان (به اتهام كفر، شرك و بدعت) و تحریك اعراب بادیه‌نشین جنایتی را به وجود آورد كه با كمك ابن سعود سرآغاز مجموعه حملات سازمان یافته بر علیه مسلمانان اهل سنت و شیعیان بود. وهابیون كه با غنائم شهرها و قبائل اطراف٬ به ثروت هنگفتی رسیده بودند٬ به سركردگی «سعود بن عبدالعزیز» پس از قتل عام طائف در اواخر سال 1217 به مكه حمله بردند و در هشتم محرم 1218 وارد مكه شده و آن را اشغال كردند و بسیاری از مساجد و زیارتگاه‌های آن را تخریب كردند.

در شوال سال ۱۳۴۳ هـ.ق. (می 1925 میلادی) وهابیون به سركردگی سعودبن عبدالعزیز، پس از پیروزی بر «شرفای حاكم بر حجاز» و اشغال مكه، روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و قتل عام مردم این شهر، آن را اشغال كردند. آنان پس از اخراج ماموران عثمانی، در هشتمین روز این ماه، اقدام به تخریب قبور ائمه بقیع و قبور دیگر كردند. آنها حتی قصد داشتند گنبد و بارگاه خود پیامبر (ص) را نیز تخریب كنند كه به دلایلی موفق به انجام این كار نشدند.

در ماه ذی القعده سال 1316 امیر سعود در رأس نیروهای بسیاری از مردم نجد و حجاز و تهامه و نواحی دیگر به قصد عراق حركت نمود و كربلا را محاصره و پس از ورود به شهر٬ حرم حضرت امام حسین (ع) را غارت و تخریب كردند. غارت نجف و كشتار مردم بی گناه نجف از دیگر جنایت های سعودبن عبدالعزیز، بود.

آل سعود كه در آن دوران تنها سرمایه‌شان از راه غارت اموال مردم شهرها و كشورهای دیگر به دست می‌آمد٬ پس از اكتشاف نفت و افزایش درآمدهای این كشور٬ روند تاثیرگذاری‌ و دخالت در منطقه را افزایش دادند. این كشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با توجه به حجم صادرات نفتی٬ به عنوان یكی از پروتمندترین كشورهای عربی شناخته شد و همین دلارهای نفتی٬ حكام جاه‌طلب سعودی را وداشت كه در تحولات منطقه‌ای به ایفای نقش و پیاده‌سازی منویات خویش بپردازند.

****بازخوانی جنایت های رژیم عربستان****

در بررسی جنایت های عربستان سعودی بایستی توجه شود كه عربستان (وهابیون) به عنوان بنیانگذار منطقه ای تروریسم در خاورمیانه شناخته شده و این مسئله به طور رسمی با حمایت از طالبان و شكل دهی به القاعده شكل عملی به خود گرفته است. این اقدام در حالی توسط، عربستان، پاكستان و آمریكا آغاز شد كه توجیه آنها حمایت و كمك های مالی، اطلاعاتی و تسلیحاتی از مبارزین افغان در مقابل حمله اتحاد جماهیر شوروی بود.

علاوه براین خاستگاه فكری شبكه‌های تروریستی منطقه عمدتا به گرایش خردگریز و جعلی وهابیت مربوط بوده  و این تفكر به عنوان اصلی‌ترین حامی و تغذیه كننده ایدئولوژیك دولت سعودی نقش مهمی در فعالیت‌های تروریستی این كشور در منطقه و جهان دارد.

در رابطه با كشورمان و مقابله با قدرت روزافزون محور مقاومت در منطقه از انگیزه های اصلی عربستان سعودی در تشكیل سازمان‌های تروریستی و حمایت از تروریسم دولتی در منطقه است. كوتاه كلام اینكه عربستان سعودی صرفا برای كاهش نقش محور مقاومت در منطقه، تبلیغ و ترویج وهابیت را در جوامع اسلامی در دستور كار قرار داده است.

در راستای سیاست سنتی حمایت و پرورش تروریسم؛ عربستان یكی از اصلی ترین حامیان گروه های تروریستی و در امتداد آنها داعش در سوریه بوده و از بازیگران اصلی سیاست های غرب در منطقه است. این مسئله در سوریه جلوه ویژه ای داشته و با حمایت ها و دخالت های این كشور، 5 سال در جنگ جریان داشته صد ها هزار نفر كسته شده و میلیون ها نفر آواره شده اند. اهمیت حمایت عربستان از تروریست ها به حدی است كه عربستان سعودی اخیرا با جمع كردن رهبران گروه های تروریستی مستقر در سوریه نقش بسیار مهمی در انسجام بخشی به آنها داشته است. علاوه براین، اسناد ویكی لیكس اسناد دیپلماتیك محرمانه بسیاری از وزارت خارجه عربستان را منتشر كرده، كه بیانگر میزان دخالت دولت سعودی در امور داخلی سوریه است.

از دیگر اقدامات ضد بشری عربستان سعودی كه در امتداد سیاست سنتی این كشور یعنی فرقه گرایی و تروریست پروری قرار دارد، حمایت تمام عیار مالی و تسلیحاتی از بزرگترین و ثروتمندین گروه تروریستی تاریخ یعنی داعش است.

از مقطعی كه تروریست های داعش در حدود چهار سال قبل به سوریه حمله كرده و در همان مراحل ابتدایی موفق شدند كنترل برخی نقاط در این كشور را به دست بگیرند، كمتر كسی تصور می‌كرد كه این گروه تروریستی بتواند به حیات خود ادامه دهد. اما تحولات آنگونه كه بسیاری از كارشناسان و تحلیلگران گمان می‌كردند، پیش نرفت و به واسطه كمك های مالی خارجی كه از طرق مختلف به تروریست های داعش تزریق شد و در نهایت جایگاه این گروه تروریستی در سوریه بیش از پیش تثبیت شد.

عربستان سعودی از جمله كشورهایی است كه بیشترین كمك های مالی را در اختیار تروریست های داعش قرار داده است. در همین ارتباط پایگاه «ورلدنت دیلی» سال گذشته با انتشار گزارشی جنجالی از اعطای كمك مالی ۳۰۰ میلیون دلاری آل سعود به تروریست های داعش در سوریه خبر داد.

«رابرت فیسك» روزنامه نگار مشهور انگلیسی در روزنامه «ایندیپندنت» می نویسد: عربستان سعودی با كمك های میلیارد دلاری خود نقش مهمی در تشكیل گروه تروریستی داعش ایفا كرد. مقامات سعودی هم اكنون نیز دست از اعطای كمك های مالی به داعش برنداشته و همچنان از این گروه تروریستی حمایت می كنند.

تسری سونامی بیداری اسلامی به بحرین و تلاش انقلابیون این كشور برای سرنگونی حكومت "شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه" پادشاه بحرین، با توجه به نقشی كه شیعیان این كشور به تاسی از انقلاب اسلامی ایران بر عهده داشتند، از جمله حوادثی بود كه بلافاصله خشم رژیم عربستان را برانگیخت و با ورود نیرو های عربستان به بحرین برگ دیگری بر جنایت های ضد بشری آنها اضافه شد.

به باور بسیاری ها رفتار مغرضانه عربستان در ورود به بحرین و سركوب قیام این كشور در درجه اول تحت تاثیر نقش مهم شیعیان در این قیام صورت گرفت. لذا با دخالت نظامی عربستان در بحرین قیام مردم شیعه این كشور به خاك و خون كشیده شد در حالی كه  مدعیان حقوق بشر ساكت بودند.

تجاوز عربستان به یمن، همزمان با روی كار آمدن پادشاه جدید این كشور آغازی بر افسارگسیختگی و تغییر عمده در سیاست خارجی این كشور بود. لذا بر خلاف دوره های قبل كه متانت و ظاهرسازی نمادین مانع آشكار شدن سیاست انزوای این كشور در مقابل قدرت های جهانی و رژیم صهیونیستی شده بود، با چرخش صورت گرفته، سیاست های ضد اسلامی این كشور آشكارتر شده؛ طوری كه در كنار حمایت های پشت پرده از گروههای تروریستی و پرورش گروه‌های تكفیری، تجاوز نظامی مستقیم در دستور كار قرار گرفته و تبعات اقتصادی، تبعات سیاسی و ضعف داخلی عربستان، دركنار مجاهدت ها و ایستادگی جنبش مردمی انصار الله نوید بخش شكست مفتضحانه عربستان است.

بسیاری اعتقاد دارند كه بعد از بحران یمن دیپلماسی و تماس با جنبش انصارالله (حوثی) می توانست به تقسیم منصفانه قدرت در یمن منجر شود. اما كادر جدید رهبری عربستان در اولین اقدام بزرگ خود پس از روی كار آمدن جنگ را به عنوان كارآمدترین راه حل مشكلات برگزید و با شكل دادن به ائتلاف نا كارآمد خود در حالی كه مردم مقاوم یمن به رهبری انصارالله مزیت های بسیاری در نبرد با عربستان دارند ویرانی های بسیاری برای مردم یمن رقم زده است. برای نمونه بنابر گزارش ها كشته‌های تجاوز عربستان به این كشور عربی بیش از شش هزار و 979 تن اعلام شده است.

اما یكی از آخرین اقدامات ضد اسلامی، ضد شیعی عربستان كشتار شیعیان نیجریه است. بدین ترتیب كه در 21 آذر بود كه خبر جنایت هولناك ارتش نیجریه در حمله به شیعیان این كشور منتشر و پرده ای دیگری از بازی مشترك وهابی  -صهیونیستی در امتداد سیاست سركوب تاریخی شیعیان رو نمایی شد. این كشتار  به بهانه بازداشت شیخ «ابراهیم الزكزكی»رهبر شیعیان این كشور رخ داد و بیش از پانصد كشته و صدها زخمی برجای گذاشت. این كشتار در حالی با بهت مسلمانان و حمایت عربستان رو به رو شده كه بنا به گزارش منابع مختلف با گذشت بیش از یك هفته هنوز از سرنوشت شیخ «ابراهیم الزكزكی» هیچ اطلاعی در دست نیست.

دخالت عربستان در این جنایت از این باب است كه عربستان سعودی از فعالیت های شیعیان در نیجریه بسیار خشمگین بوده و قبل از این جنایت رئیس ستاد ارتش نیجریه (به نقل از شیخ یعقوب سانا از علمای دینی بوركینافاسو در غرب آفریقا)سفری به نیجریه داشته است.

جدای از جنایات رژیم سعودی در منطقه٬ حكام آل سعود٬ در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران نیز تمام تلاش خود را به كار گرفته‌اند. آنها در بزنگاه‌ها٬ دست به اقداماتی علیه ایران زده‌اند كه در ادامه به بخشی از آن اشاره می‌شود:

****دشمنی های طولانی عربستان با ایران و جمهوری اسلامی ایران ****

یكی از قدیمی ترین نمونه دشمنی عربستان سعودی در رابطه با ایران ورود این رژیم به بازی انگلیسی ها برای تغییر نام واقعی خلیج فارس است. این بازی كه با طراحی انگلیسی ها در دستور كار كشور‌های عرب خلیج فارس قرار گرفته، درفاصله سالهای 1900 میلادی ابتدا توسط مطبوعات و رسانه های غربی تبلیغ شد و در اوایل دهه 1970م به اوج خود رسید.  این در حالی است كه امروز این توطئه عملی و علنی تر شده و بسیاری از این كشور ها از جمله عربستان سعودی از واژه جعلی خلیج عربی به جای نام تاریخی خلیخ فارس استفاده می كنند.

یكی دیگر از موارد اختلاف بین ایران و عربستان كه دارای ریشه های تاریخی بوده و به ابتدای تاسیس این رژیم مربوط است دخالت های عربستان سعودی در بحرین شیعه نشین آخرین بخش جدا شده از ایران است. مجموعه اقداماتی كه عربستان سعودی با میدان داری انگلستان انجام داد در نهایت بستری را فراهم ساخت كه به جدایی بحرین از ایران منجر شد. برای نمونه عربستان سعودی طرح تاسیس اتحادیه‌ای از اعراب با مشاركت بحرین را مطرح ساخت و در سال 1347ه.ش پادشاه عربستان از امیر بحرین به عنوان رئیس یك كشور استقبال كرد.[1]

دخالت ‌ها و زیاده خواهی های عربستان در رابطه با جزایر سه گانه ایرانی تنب كوچك و تنب بزرگ و ابوموسی علاوه براینكه از ابتدای تاسیس این رژیم ادامه داشته اما با مسئله بحرین ارتباط ویژه دارد. بدین صورت كه در دوران پهلوی با مصالحه دولت ایران و با بازی استعماری انگلستان، بحرین تنها به بهانه واگذاری كامل جزایر سه گانه ایرانی به كشورمان از جغرافیای كشورمان جدا شد. با این حال ادعاهای واهی كشور های عرب منطقه به خصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ادامه داشته و هر ساله به شدت آن افزوده می شود.

عربستان سعودی در حالی كه هر ساله از ادعاهای واهی امارات در عربی بودن این جرایر حمایت می كند، در تمام سال‌های پس از امضای توافقنامه سال ۱۹۷۱ و حتی تا سال ۱۹۹۲هیچ‌گونه اعتراضی به وضع موجود جزایر نداشت و تنها در این سال بود كه از سوی عربستان سعودی، امارات و  مصر ادعاهای جدیدی درباره این جزایر مطرح شد. آنها ادعا كردند كه اقدام ایران در ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱ در پس گرفتن جزایر تنب و ابوموسی از انگلیس اقدامی ناگهانی بوده و جنبه توسعه طلبانه‌داشته است و آنان از پیش چگونگی مذاكرات ۱۹۷۱ ایران و انگلیس در زمینه تجدید حاكمیت ایران بر جزایر یاد شده آگاهی نداشته‌اند. بدین ترتیب ادعاهای واهی امارات كه با حمایت های حكام عرب نیز همراه بود، كلید خورد و هر ساله تكرار می شود.

با پیروزی انقلاب اسلامی و اشاعه گفتمان‌هایی همچون، تلاش در جهت برقراری حكومت جهانی اسلام، نفی سلطه پذیری و سلطه جویی، حمایت از مستضعفین و نهضت آزادی بخش و تبلیغ اسلام و دعوت آن به ویژه مذهب شیعه اولین عكس العمل ها از درون حاكمیت دولت های اقتدارگرا علیه این گفتمان آغاز شد و دولت عربستان سعودی نیز در ابن گروه قرار داشت. پس از انقلاب زمانی كه كشورهای محافظه‌كار و ارتجاعی عرب به رهبری عربستان و اردن قصد داشتند تا با برپایی كنفرانس ها، نشست‌ها و تبلیغات گسترده حمایت اعراب در مبارزه با جمهوری اسلامی ایران را جلب كرده و جبهه واحدی را بر علیه كشورمان شكل دهند. عربستان با كنفرانس عمان در تلاش بود حمایت اعراب در جنگ علیه ایران را جلب كرده و آنها را علیه ایران بسیج كند، اقدامی كه با مخالفت سوریه به عنوان رهبر كشورهای جبهه پایداری عربی مواجه شد. مجموعه اقداماتی كه آرمان های جمهوری اسلامی ایران را نشانه رفته بود.

در پی ناكامی دولت ایالات متحده آمریكا در اعمال فشار سیاسی و اقتصادی برای آزادی گروگان‌های آمریكایی در تهران كه در ماجرای تسخیر سفارت آمریكا بازداشت شده بودند، جیمی كارتر رئیس جمهور ایالات متحده آمریكا دستور انجام عملیات آزادسازی گروگانهای آمریكایی را صادر كرد. عملیات نظامی طبس كه نام عملیاتی آن در ارتش آمریكا عملیات پنجه عقاب[2] بود، توسط نیروی دلتا با هدف آزادسازی آمریكایی‌های گروگان گرفته‌شده توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، در تهران بود. بر اساس مداركی كه بعدها به دست آمد عربستان سعودی از جمله كشور های منطقه بود كه در این حمله با آمریكا همكاری داشت.

عربستان سعودی با تولید روزانه ۱۰ میلیون بشكه نفت در روز به عنوان بزرگترین صادر كننده نفت در جهان شناخته می شود و البته تنها كشوری است كه می تواند با افزایش سریع تولید نفت خود مانع افزایش ناگهانی قیمت نفت شود. عربستان با سوء استفاده از این قابلیت ، دارای سابقه تاریخی بسیاری بوده و بارها از این امتیاز خود علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده كرده است. این موضع گیری در كاهش فعلی قیمت نفت كه فشار زیادی بر اقتصاد كشور های منطقه و كشورمان وارد كرده نقش ویژه ای داشته است.

بررسی برخی واقعیت های تاریخی از رفتار ماموران رژیم عربستان سعودی با حجاج ایرانی گویای این واقعیت است كه به دلیل دیدگاه وهابی و نفرقه انگیز حاكم بر این كشور، بد رفتاری و بی احترامی سیستماتیكی علیه حجاج ایرانی در جریان بوده است. این مساله سابقه تاریخی داشته و در قتل حجاج ایرانی در سال 1322 به بهانه های واهی، تا كشتار صد ها زائر ایرانی در 9 مرداد 1366، اهانت پلیس عربستان به دو نوجوان زائر ایرانی و فاجعه اخیر منا به عینه دیده می شود.

قبل از انقلاب اسلامی هنوز عربستان به این ثروت نرسیده بود و در مقابل ایران بسیار محتاط بود، اما حمله صدام به ایران، این فرصت را به آنها داد تا عرض اندام كنند؛ كاملا مشخص بود كه خود صدام بدون حمایت عربستان و دیگر كشور های عربی از پس این تجاوز بزرگ كه در آخر هم به شكست انجامید برنمی‌آمد. همه اینها در حالی بود كه كشورمان از كمك های مالی و تسلیحاتی عربستان سعودی به عراق در جریان وقوع جنگ تحمیلی آن كشور علیه عراق در فاصله سال های 88-1980 میلادی آگاه و خشمگین بود.

با پیشرفت های جنگی ایران، از جمله فتح فاو، نگرانی عربستان و شیخ نشین‌ها از قدرت ایران افزایش یافت و بر حجم كمك های مالی تسلیحاتی سیاسی عظیم عربستان به عراق در طول جنگ تحمیلی اضافه شد. برای نمونه عربستان و كویت توافق كردند كه از سال ‌١٩٨٢ عایدات صدور نفت از مناطق مشترك خود را روزانه ‌٣٠٠ الی ‌٣٥٠ هزار بشكه به حساب عراق بریزند. [3]

در رابطه با كمك های اطلاعاتی عربستان به صدام حسین گزارش مجله ژون آفریك مورخ 9 ژوئن 1982 از اهمیت زیادی برخوردار است. بر مبنای گزارش این مجله؛ زمامداران عربستان درست یك ماه مانده به شروع جنگ، هنگام استقبال از صدام به وی هدیه شاهانه‌ای دادند و آن گزارشی بود كه از سوی دستگاه های سری آمریكا تهیه شده بود و در آن اوضاع اقتصادی، اجتماعی و نظامی ایران تشریح شده بود. علاوه بر آن اطلاعات دقیقی درباره وضعیت ارتش ایران، تعداد نفرات آن، مواضع و تجهیزات قابل بهره‌برداری آن و اطلاعات مختلف دیگر كه بسیار محرمانه بود در اختیار صدام قرار گرفت. [4]

عربستان سعودی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران دشمنی روشنی با جمهوری اسلامی ایران داشته و در حوادث مختلف این مسئله را به اثبات رسانده است. ریاض از حامیان تحریم های ضد ایرانی بوده و سیاست های آمریكا را در منطقه اجرا كرده است. به بیان دیگر همزمان با تحریم ظالمانه علیه جمهوری اسلامی ایران، عربستان با استفاده از فرصت پیش آمده و به دلیل ضعف درونی خود بر موضع نابجای آمریكا پافشاری ‌كرده و بیش از پیش بر طبل دشمنی با ایران می‌كوبید.

از جمله اقدامات ضد ایرانی عربستان مداخله و نقش عربستان در حمله تروریستی به سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت است. در این بمب‌گذاری( ۱۹ نوامبر ۲۰۱۳) ، كه توسط دو بمب‌گذاری انتحاری در مقابل سفارت ایران در بیروت انجام گرفت و براثر آن ۲۳ نفر از جمله رایزن فرهنگی ایران در بیروت كشته شدند، شواهدی وجود دارد كه عربستان سعودی نقش داشته است. از جمله شواهدی كه دخالت عربستان در این ماجرا را نمایان ساخت، فشار سیاسی عربستان به عدم ورود تیمی از جمهوری اسلامی ایران به روند بازرسی از افراد بازداشت شده بود.

گردان عبدالله عزام، از گروه جهادی سلفی وابسته به القاعده مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفت. در این انفجار تعدادی از اعضای سفارت ایران از جمله ابراهیم انصاری (رایزن فرهنگی) كشته شد. گردان عبدالله عزام، یك گروه جهادی سَلَفی كه با گروه القاعده مرتبط است، با صدور بیانیه‌ای مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفت. گروهی كه بنیان آن توسط عربستان بنا نهاده شده است.

مسئله ورود و نفوذ ایران و انقلاب ایران در كشورهای منطقه، یكی از نگرانی‌های جدی عربستان سعودی بوده و در رابطه با عراق، سوریه و لبنان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.  طمع عربستان به این علت است كه روند دولت سازی در عراق برای همسایگان قدرتمند این كشور از جمله ایران و عربستان یك پروسه حیاتی بوده و تشكیل یك عراق متحد یكپارچه با اكثریت شیعه برای دولت های سنی و رادیكال منطقه مثل عربستان و اردن یك خطر بالقوه محسوب می شود.  لذا طرح مباحثی همچون "هلال شیعی" در همین پروسه و در تازه ترین جنایت به ابزرای برای یورش به یمن تبدیل شده است.

یكی از كدهایی كه دشمنی عربستان با جمهوری اسلامی ایران را بسیار روشن نشان می دهد، درخواست عربستان سعودی از آمریكا برای حمله به ایران است. بر مبنای اسنادی كه سایت افشاگر "ویكی لیكس" ارائه كرده، ملك عبدالله در سال 2008 میلادی از امریكا درخواست حمله به ایران را كرده است. در این در خواست كه از طریق یكی از سفارتخانه‌های آمریكا دریافت شده، پادشاه عربستان به آمریكا می‌گوید: «سر مار را قطع كنید.»

عربستان سعودی از ابتدا جزء مخالفان سرسخت حل مسئله هسته‌ای ایران و گروه 1+5 بوده و از بر هم خوردن توازن قوا در منطقه به نفع ایران، بسیار هراس دارد. این مساله در موضع گیری ها و همراهی كامل آنها با مواضع سیاسی غربی ها كاملا مشهور بوده و تا به امروز نیز ادامه داشته است. علاوه بر موضع گیری های سیاسی، بر مبنای اطلاعاتی كه از طریق اسناد محرمانه منتشر شده، عربستان سعودی طرح مشتركی را با رژیم صهیونیستی برای حمله به سایت های هسته ای ایران در دست بررسی داشته‌اند. علاوه بر این شواهدی وجود دارد كه موساد و سازمان های اطلاعاتی عربستان ارتباطات گسترده ای در رابطه با برنامه های هسته ای كشورمان برقرار كرده بودند. [5]

با اوجود اینكه عربستان سعودی وضعیت اسفناكی در رابطه با حقوق بشر داشته، اما با حمایت كشور های غربی این كشور موفق شده ریاست گروه پنج عضوی سفرا كه موسوم به «گروه رایزنی» شورای حقوق بشر سازمان ملل است را به دست آورد. علاوه براین به تازگی ویكی لیكس سندی ‌منتشر‌ كرده ‌كه پشت پرده گزارش‌های غیر موثق علیه ایران در موضوع حقوق بشر را توسط احمد شهید را روشن می كند. بر اساس این اسناد، عربستان سعودی، یك میلیون دلار به گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور وضع حقوق بشر رشو‌ه داده است تا موضع گیری تندی در قبال مسائل ایران بگیرد و گزارش‌های جهت دار بنویسد.

روز پنجشنبه ۲ مهر ۱۳۹۴ برابر با ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۵ میلادی و ۱۰ ذیحجه ۱۴۳۶ قمری همزمان با عید قربان در مراسم رمی جمرات در منطقه منا، حادثه ای رخ داد كه علاوه بر هزاران كشته، تعداد زیادی از حجاج مفقود شدند. در میان قربانیان حجاج صدها نفر ایرانی شهید شدند و از سرنوشت تعداد زیادی از ایرانیان برای مدتی زیادی نا معلوم بود. همه اینها در حالی بود كه دولت عربستان سعودی مسئولیت بی تدبیری در قبال این حادثه را قبول نكرد و در مقطعی نشانه های روشنی از دشمنی و عمدی بودن این حادثه را از خود بروز داد.

عدم صدور روادید برای هیأت اعزامی ایران برای پیگیری قربانیان حادثه، عدم همكاری لازم با عوامل بعثه در شناسایی مفقودین و اجساد درگذشتگان و عدم پاسخگویی در رابطه با دیپلمات ایرانی ربوده شده در حادثه منا و... تنها نشانه هایی از دشمنی تاریخی این كشور بود.

در مجموع می توان گفت پیروزی حوثی ها در یمن، قدرت یافتن شیعیان عراق و افزایش قدرت حزب الله، افزایش توان جمهوری اسلامی ایران و پیروزی احتمالی بشار اسد (به عنوان یك شخصیت علوی و شیعه) می تواند تاثیر مستقیمی بر تحركات شیعیان عربستان داشته باشدو  عربستان تلاش دارد نفوذ شیعیان را در این كشور مهار نماید.

رژیم عربستان به خوبی می داند؛ اگر اقتدار شیعیان در جهان و منطقه افزایش پیدا كند، قطعا در افزایش توان شیعیان عربستان تاثیر خواهد گذاشت. به این ترتیب قدرت و توان شیعیان عربستان  برگرفته از شیعیان منطقه است و هر چه شیعیان نفوذ بیشتری داشته باشند، به عنوان یك پشتوانه برای شیعیان شرق عربستان تلقی می شود. در این راستا اگر عربستان در سیاست های خود نسبت به شیعیان تجدید نظر نكند، دست به آشتی ملی نزده و از آنان دلجویی نكند، در آینده بحران سیاسی فراگیری در رژیم آل سعود شكل خواهد گرفت كه مهار كردن آن بسیار پرهزینه خواهد بود.

پی نوشت :

1. احمدی، حمید، روابط ایران و عربستان در سده بیستم، تهران، مركز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ اول، 1386، ص243 و اخوان كاظمی، بهرام، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، قم، مركز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1373، ص15

2. Operation Eagle Claw

3.  http://www.porseman.org/q/show.aspx?id=135425

4. http://gozarestan.ir/show.php?id=1072

5.  http://www.tabletmag.com/scroll/153032/bibi-takes-his-case-again


مرکز اسناد انقلاب اسلامی