تبیان، دستیار زندگی
«بوفالو» دومین فیلم کاوه سجادی حسینی در مقام کارگردان است که طبیعتا پشتوانه خانوادگی اش در سینما موجب شده تا در کسوت یک فیلمساز تجربه گرا ظاهرا نشود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سراب در مرداب

نگاهی به فیلم «بوفالو» ساخته کاوه سجادی حسینی

«بوفالو» دومین فیلم کاوه سجادی حسینی در مقام کارگردان است که طبیعتا پشتوانه خانوادگی اش در سینما موجب شده تا در کسوت یک فیلمساز تجربه گرا ظاهرا نشود.

سید رضا صائمی - بخش سینما و تلویزیون تبیان
بوفالو


با این حال می توان رگه های از تجربه گرایی به معنای تغییر ذائقه مخاطب و زیبایی شناسی طبیعت گرایه که گاه به سبک و سیاق برخی فرم های اروپایی پهلو می زند در آن بازیافت،ایده خوبی که در نیمه رها می شود و به جای طول مدام در عرض قصه پیش می رود.
هرچند به عنوان یک فیلم اولی می توان به کاوه سجادی حسینی نمره خوبی داد اما در مجموع اثری نیست که رضایت مخاطب را بدست بیاورد. «بوفالو» داستان شکوفه و پیمان (هومن سیدی و سهیلا گلستانی) زوج جوانی است که مرتکب دزدی شده اند و به بندر انزلی می روند تا شخصی را ملاقات کرده و اموال مسروقه را به فروش برسانند اما در این میان بر اثر یک اتفاق پیمان جان خود را از دست می دهد و شکوفه مستاصل و درمانده سراغ مردی می رود که جرات غواصی در مرداب را داشته باشد تا جنازه پیمان را که جواهرات مسروقه را با خود به همراه دارد پیدا کند. غافل از اینکه آن مرد با دیدن جواهرات احساس طمع کرده و با تصاحب آن ها برای همیشه ناپدید می شود.

گویی فیلم قرار است در بستر یک زبان فلسفی از زشتی حرص و طمع به یک پیام اخلاقی برسد اما در نهایت در سطح یک فیلم اجتماعی متوسط و چه خنثی متوقف می شود. قصه اگرچه ظرفیت یک درام عاشقانه را هم دارد اما این ایده نیز به هدر می رود

قاب بندی ها و فرم بصری فیلم جذابیت های لازم را دارد و فیلمساز تلاش کرده تا از قابلیت های نمادین و طبیعی بافت جغرافیایی اثر برای بسط معنایی فیلمش استفاده کند. مثلا در میان این نشانه های طبیعت گرایانه می توان به مرداب اشاره کرد که هم به عنصر مکانی درام بدل می شود و هم به کمک پیام فیلم آمده و مرداب گونگی آدمی را در سقوط اخلاقی اش بازنمایی می کند. گویی اینکه مرداب خود به شخصیت اصلی قصه بدل شده و جان می گیرد. مانورهای تصویری و بازنمایی های بصری از داخل و بیرون مرداب و آنچه که از ماهیت آن بر می آید به مهمترین سویه داستان بدل شده تا این گزاره اخلاقی را به تصویر بکشد که حرص و طمع همچون مردابی است که آدمی را در خود فرو برده و می بلعد.
شاید ضعف و قوت فیلم را باید در ساختار و رفم آن به شکل توامان ردیابی کرد بدین معنی که فیلم در پرده اول با تکیه بر روایت کلاسیک ، قصه خود را آغاز می کند و با تعلیقی که در همان ابتدا از طریق غرق شدن پیمان می شود مخاطب را آماده تماشای یک قصه ماجرایی و پر تعلیق می کند اما در ادامه به جای اینکه در طول پیش برود در عرض پیش رفته و در نهایت خود در یک تعلیق مفهومی معلق می ماند.به عبارت دیگر با غرق شدن پیمان به جای اینکه قصه سیر صعودی خود را آغاز کرده و به اوج بحران و گره گشایی برسد ناگهان دچار گسست و از هم گسیختگی می شود و فیلم به جای تداوم روایت کلاسیک خود که اتفاقا با ذات درام و فضایی که خود فیلمساز خلق کرده انطباق دارد به ورطه رویکردهای هنری- تجربه ای پیش می رود.

بوفالو

شخصیت های فیلم که پویا وکنشمند به نظر می رسند نیز تحت تاثیر همین چرخش ساختاری دچار افت شده و حالت منفعلانه به خود می گیرند. گویی فیلم قرار است در بستر یک زبان فلسفی از زشتی حرص و طمع به یک پیام اخلاقی برسد اما در نهایت در سطح یک فیلم اجتماعی متوسط و چه خنثی متوقف می شود. قصه اگرچه ظرفیت یک درام عاشقانه را هم دارد اما این ایده نیز به هدر می رود. بوفالو حیوانی است که نماد منفعت طلبی است که قرار است تصویر نمادین از وضعیت اخلاقی انسان معاصری باشد که خود به دست خویشتن به ورطه سقوط می افتد. از این رو شاید فیلمساز قصه خود را تا آستانه فضای ابزورد پیش می برد تا سردی و بی رحمی این فضا را برجسته کند اما رمزگشایی مخاطب از قصه، چیز دیگری است. اگر در این میان روابط و مناسبات آدمهای قصه خوب از کار در می آمد می توانست بخشی از این خلاء و گسست روایی را جبران کند اما علی رغم حضور بازیگران باتجربه، فیلم دراین مورد نیز چندان موفق نیست و شخصیت های فرعی و اضافی که به پیشبرد داستان کمک نمی کنند درفیلم کم نیست که بر آشفتگی آن می افزاید. مهمتر از همه اینها یا شاید محصول همه این موارد کش دار و طولانی شدن قصه است که در سکوت و رکودهای زیادی فرآیند فیلم بیرون می زند. فیلم با مرداب شروع می شود و قرار است مرداب طمع ورزی آدمی را به تصویربکشد اما در نهایت به سراب می رسد و نمی تواند مروارید اخلاق را در صدف ذهن تماشاگر جای دهد.
شناسنامه بوفالو
کارگردان:
کاوه سجادی حسینی
نویسنده: تایماز افسری، کاوه سجادی حسینی
بازیگران: پرویز پرستویی، سهیلا گلستانی، هومن سیدی و پانته آ پناهی ها، سیامک ادیب، محمدرضا فتحی، فرهاد رحمان زاده، محمدرضا زر کف، ابوذر جلالی، مسعود بدر طالعی، مرضیه بردبار، سیامک مظفری
خلاصه داستان فیلم :شکوفه و پیمان زوج جوانی هستند که مرتکب دزدی شده اند و به بندر انزلی می روند تا شخصی را ملاقات کنند غافل از اینکه طمعشان پرخطر است.