تبیان، دستیار زندگی
درتصور و باور ساده اندیشان همین که انسان بتواند به وظایف عادی و شرعی خود همچون نماز، روزه و تهجد جامه عمل بپوشاند در زمره ی سعادتمندان و رستگاران عالم به شمار می آید
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عناصر مذهبی که بویی از سعادت نبرده اند!

در تصور و باور ساده اندیشان همین که انسان بتواند به وظایف عادی و شرعی خود همچون نماز، روزه و تهجد جامه عمل بپوشاند در زمره ی سعادتمندان و رستگاران عالم به شمار می آید؛ این در حالی است که تاریخ شاهد و گواه بر فرجام نا خوشایند عناصر مذهبی بوده است که هیچ گاه در خصوص این وظایف کوتاهی نمی نمودند و به تهجد و بندگی شهرت داشتند! ولی با این حال بویی از سعادت و کمال واقعی را نبردند.
شیطان پرستی ، عناصر مذهبی

علی بیراوند/کارشناس حوزه - بخش قرآن تبیان

با بیان این مطلب جای طرح این پرسش باقی است که چه عنصری در سعادت و رستگاری افراد نقش تعیین کننده ایفا می نماید؟ آیا به صرف تهجد و عبادت می توان ضمانت نهایی سعادت افراد را تضمین نمود.

کلید واژه ای به نام بصیرت

یکی از کلمات و مفاهیم کلیدی که در فرهنگ قرآن و نهج البلاغه از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار می باشد واژه بصیرت است. واژه بصیرت از ماده «بصر» است. احمد بن فارس در خصوص معنای آن می نویسد: یکی از معانی «بصر» به معنای علم به چیزی می باشد «هو بصیر به؛ او به آن چیز دانا است» [1]
بصیرت در لغت، به معنای عقیده قلبی، شناخت، یقین، زیرکی و عبرت آمده است.[2] بصیرت در اصطلاح، عبارت است از قوه ای در قلب شخص، که به نور قدسی منوّر بوده، به وسیله آن حقایق اشیا و امور را درک می کند؛ همان گونه که شخص به وسیله چشم، صُوَر و ظواهر اشیا را می بیند[3]

بصیرت در فرهنگ و منابع اسلامی

از امام علی (علیه السلام) این چنین نقل شده است: مَنْ عَمِیَ عَمَّا بَیْنَ یَدَیْهِ غَرَسَ الشَّكَّ بَیْنَ جَنْبَیْهِ؛ هر كه از دیدن آنچه در برابر اوست نابینا باشد، نهال شكّ را در میان دو پهلوى خود (سینه اش) بنشاند

در قرآن کریم مشتقات «بصر»، 148 بار و واژه «بصیرت» دو بار تکرار شده است. در منطق و ادبیات قرآن و نهج البلاغه کسانی که دارای برداشتی سطحی و ظاهری از دنیا و واقعیات پیرامون آن هستند و هیچ گونه برداشت صحیح و عمیق از حوادث و رویدادهای اطراف خود ندارد بی بصیرت شناخته می شوند و از طرفی کسانی که علاوه بر علم به ظاهر مادی و محسوس دنیا واقعیت های غیبی و پشت پرده آن را به خوبی درک و تحلیل می کنند از عنصر بصیرت برخوردار هستند.
البته نمی توان انتظار داشت در این عبارت مختصر تعریف دقیق بصیرت و مفهوم آن بدست آید؛ چرا که مؤلفه ها و شاخصه های فراوانی باید در کنار هم قرار گیرد تا اینکه شخص بتواند در باتلاق حوادث و فتنه های زمان به سلامت خارج شود: امام علی (علیه السلام) در معرفی شخص بصیر می فرماید: « وَ إِنَّمَا الدُّنْیَا مُنْتَهَى بَصَرِ الْأَعْمَى لَا یُبْصِرُ مِمَّا وَرَاءَهَا شَیْئاً وَ الْبَصِیرُ یَنْفُذُهَا بَصَرُهُ وَ یَعْلَمُ أَنَّ الدَّارَ وَرَاءَهَا فَالْبَصِیرُ مِنْهَا شَاخِصٌ وَ الْأَعْمَى إِلَیْهَا شَاخِصٌ وَ الْبَصِیرُ مِنْهَا مُتَزَوِّدٌ وَ الْأَعْمَى لَهَا مُتَزَوِّد؛[4] همانا، دنیا نهایت دیدگاه كسى است كه دیده اش كور است، و از دیدن جز دنیای محجور چیزی نمی بیند، و آن كه بیناست نگاهش از دنیا بگذرد و از پس آن خانه آخرت را نگرد. پس بینا از دنیا رخت بردارد، و نابینا رخت خویش در آن گذارد. بینا از دنیا توشه گیرد، و نابینا براى دنیا توشه فراهم آرد».
خداوند متعال برای بیان اهمیت و جایگاه بصیرت به نمونه های عینی و قرآنی اشاره کرده و ایشان را به بندگان معرفی می فرماید: «وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ أُولِی الْأَیْدی وَ الْأَبْصارِ؛ [ص، آیه 45] و بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب خداوندان دستها- كنایه از نیرو و قدرت براى طاعت و عبادت- و دیدگان- كنایه از بینش و بصیرت در دین و حقیقت- را یاد كن».

سه پیامد هولناک بی بصیرتی در جامعه اسلامی

داشتن بصیرت و قدرت تحلیل و بررسی حوادث، رویدادها، و واقعیات پیش روی یکی از ضروریات زندگی فردی و اجتماعی افراد در دنیا است. هرگاه شخص و یا گروهی به خوبی از این عنصر و شاخص ارزشمند برخوردار نباشد پیامدهای دردناک و خطرناکی را باید به انتظار بنشیند؛ چرا که در عرصه انتخاب بین حق و باطل این افراد بی بصیرت هستند که گاهاً خود را در میدان باطل می بینند و از حق و برکات آن محروم می شوند. به طور کل می توان پیامدهای بی بصیرتی را این چنین برشمرد:

1-گرفتار شدن در عذاب الهی

«وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُون؛ [اعراف، آیه179] و هر آینه بسیارى از پریان و آدمیان را براى دوزخ بیافریدیم- سرانجامشان به دوزخ مى رسد-، [زیرا] دلهایى دارند كه به آن [حق را] در نمى یابند و چشمهایى دارند كه به آن [حق را] نمى بینند، و گوشهایى دارند كه به آن [حق را] نمى شنوند. اینان بسان چارپایانند بلكه گمراه ترند همینانند غافلان».

2-گمراهی و گرفتار شدن در جریانهای انحرافی

بارزترین پیامد بی بصیرتی، گمراهی و ضلالت است. گمراهی واژه ای دارای مصادیق فراوان است، به این معنا که گمراهی می تواند به شکل های گوناگونی معنا پیدا کند، ولی علت اساسی گرفتار شدن در آن را به راستی می توان بی بصیرتی افراد معرفی کرد. با اندک توجهی در محیط اطراف خود می توان جریانهای انحرافی فراوانی همچون شبکه های ماهواره ای و اینترنتی را مشاهده کرد که با ظاهری زیبا و فریبنده محتوای گمراه کننده خود را تبلیغ و ترویج می نمایند، چه بسیار تحرکات مرموز و فتنه انگیزی که در اتاق های فکر معاندین طراحی و برنامه ریزی شده است و این تنها افراد بی بصیرتند که گرفتار آن دام می شوند: «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْظُرُ إِلَیْكَ أَ فَأَنْتَ تَهْدِی الْعُمْیَ وَ لَوْ كانُوا لا یُبْصِرُون؛ [یونس، آیه 43] و از آنان كسی هست كه به تو مى نگرد [ولى نه با چشم دل ] آیا تو مى توانى كوران را راه نمایى گرچه نبینند؟».

3-گرفتار شدن در دام شک و تردید

کسی که راه و مسیر صحیح و الهی خود را در عرصه های مختلف فرهنگی، دینی، سیاسی به درستی انتخاب ننموده و از آگاهی و علم کافی در خصوص آرمانهای مقدس خود برخوردار نیست، با اندک شبهه و ایرادی دستخوش تزلزل و تردید می شود. به طور مثال تردید در اهداف والای انقلاب اسلامی و بازی کردن در میدان دشمن ثمره و نتیجه بی اطلاعی و بی بصیرتی است. از امام علی (علیه السلام) این چنین نقل شده است: مَنْ عَمِیَ عَمَّا بَیْنَ یَدَیْهِ غَرَسَ الشَّكَّ بَیْنَ جَنْبَیْهِ؛[5] هر كه از دیدن آنچه در برابر اوست نابینا باشد، نهال شكّ را در میان دو پهلوى خود (سینه اش) بنشاند».

موانع بصیرت در آیات و روایات

از امام علی (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: بینا کسی است که  بشنود و بیندیشد، بنگرد و بینا شود و از عبرتها بهره گیرد

1-تبعیت از هوای نفس: هرگاه افراد به جای بهره مندی از قوه عاقله و آموزه های وحیانی، خود را اسیر خواهش های نفسانی و شیطانی  می نماید نباید انتظار داشته باشد که در عرصه انتخاب بین حق و باطل طرفدار حقیقت گردد؛ چرا که هوای نفس و شیطان جز سوق دادن افراد به سوی ضلالت و گمراهی کار دیگری انجام  نمی دهند: « أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ؛ [جاثیه، آیه 23] آیا دیدى كسى را كه خداى خود را خواهش و هوس دل خویش گرفت و خدا از روى دانش گمراهش كرد و بر گوش و دلش مهر نهاد و بر چشمش پرده افكند؟ پس كیست كه او را پس از [فرو گذاشتن ] خدا راه نماید؟ آیا پند نمى گیرید؟».

2- حب و بغض های افراطی و غیر عقلانی: «حُبُّكَ لِلشَّیْ ءِ یُعْمِی وَ یُصِمُّ.[6] حبّ شیء انسان را کور و کر می کند».


3-عدم استفاده از قوه تعقل و اندیشه سالم: کسانی که در زندگی از قوه تعقل و اندیشه صحیح استفاده نمی نمانید به عواقب شوم گرفتار شدن در دام بی بصیرتی مبتلا می شوند: از امام علی(علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: بینا کسی است که  بشنود و بیندیشد، بنگرد و بینا شود و از عبرتها بهره گیرد». [7]

کلام آخر:

این نوشته را با یکی از جملات زیبای رهبری به پایان می رسانم ایشان می فرمایند: «در ماجرای دفاع از دین، از همه چیز بیشتر، برای انسان، بصیرت لازم است. بی بصیرتها فریب می خورند، بی بصیرتها در جبهه باطل قرار می گیرند بدون اینکه خود بدانند. همچنان که در جبهه ابن زیاد، کسانی بودند که از فساق و عجار نبودند، ولی از بی بصیرتها بودند».[8]

پی نوشت ها:
[1]. معجم مقاییس اللغه: ج1، ص 253 و254.
[2]. لسان العرب، ابن منظور، ج۴، ص۶۵، واژه«بصر».
[3]. فرهنگ قرآن، ج ۶، ص۲۶۴.
[4]. نهج البلاغة (للصبحی صالح): ص  191.
[5]. تصنیف غرر الحكم و درر الكلم: ص72، ح1073. 
[6]. من لا یحضره الفقیه: ج 4، ص380، ح5814.
[7]. تحف العقول: ص155.
[8]. بیانات ارزشمند مقام معظم رهبری در تاریخ: 22/4/71.