تبیان، دستیار زندگی
كتاب ستاره ای از شرق، به بیان شرح حال علامه سید محمد باقر درچه ای با اشاره به فضایل، كمالات و نیز مراتب علمی و مبارزات وی میپردازد و نگاهی به مسائل سیاسی آن دوره دارد كه توسط انتشارات موسسه اطلاعات با تیراژ 2100 در سال 1384 به چاپ رسیده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ستاره ای از شرق

كتاب ستاره ای از شرق، به بیان شرح حال "علامه سید محمد باقر درچه ای" با اشاره به فضایل، كمالات و نیز مراتب علمی و مبارزات وی میپردازد و نگاهی به مسائل سیاسی آن دوره دارد كه توسط انتشارات موسسه اطلاعات با تیراژ 2100 در سال 1384 به چاپ رسیده است.

کتاب «ستاره ای از شرق» کوشیده است تا تمامی آنچه را که در باره مرحوم درچه ای در کتابها و خاطرات شفاهی علما و شاگردان وی وجود داشته گرد آوری کند. انصاف آن است که مؤلف در این کار توفیق بسیار خوبی داشته و نکات آموزنده زیادی را در باره این شخصیت روحانی به دست داده است.

گفتنی است که پدر مؤلف مرحوم آیت الله حاج سید نصرالله موسوی، اخوی زاده مرحوم درچه ای و داماد ایشان بوده و بنابرین مؤلف این اثر نواده دختری مرحوم درچه ای است و می توانسته از بسیاری از ظرایف و دقایق زندگی آن بزرگوار آگاه باشد. ایشان دو سال پیش کتاب «قصه های خواندنی از چهره ای ماندنی» را توسط همین انتشارات اطلاعات به چاپ رساند و اکنون این کتاب عظیم را که مشتمل بر 900 صفحه است انتشار داده است.

باید گفت در برابر برخی از مزخرف نویسی ها که درباره زندگی شماری از علما رواج دارد و د رمقابل انبوه تهمت ها و شایعات که در باره روحانیون برجسته گاه میان مردم رواج یافته و به خصوص میراث دوره رضاشاه است، این اثر می تواند نفوذ معنوی یک عالم درجه اول را در شهری مانند اصفهان نشان دهد.

آنچه که مربوط به اعتدال مرحوم درچه ای است در این کتاب آمده اما به احتمال ممکن بود که در این باره بیش از این هم سخن گفت. در واقع مؤلف برای این که مبادا مرحوم درچه ای متهم شود که چندان علاقمند به اهل بیت نبوده با ارائه نقلهایی می کوشد تا نشان دهد بسیاری از آنچه در این باره یعنی در باره اعتدال مرحوم درچه ای گفته شده می بایست درست فهمیده شود و تأویل به چیزهای دیگر نشود. بنابرین فصل مشبعی در باره سابقه ارادت ایشان به اهل بیت (ع) آورده که مشتمل بر برخی از نمونه های عینی و شواهد قابل توجه است با این همه شماری مطلب و حکایت در این اثر وجود دارد که از توجه خاص مرحوم درچه ای به اعتدال حکایت دارد. این اعتدال را دست کم در دو بخش یکی تأکید خاص مرحوم درچه ای روی توحید و دیگر مراقبت از نقل مطالب دروغ در روضه ها می توان دنبال کرد.

کتاب ستاره ای از شرق

کتاب ستاره ای از شرق نه تنها اثری عالی در شرح حال نگاری است بلکه یک دوره تاریخ فرهنگ دینی و مذهبی این زمان اصفهان بلکه ایران است. هر چند مطالب قدری متفرق و داستان داستان تنظیم شده و گاه و بیگاه گوینده مطالب هم چندان مشخص نیست، اما مشتمل بر نکات بسیار آموزنده ای است.

كتاب با این عناوین تدوین شده است: "پیش گفتار"، "دوران كودكی؛ تحصیل درچه و اصفهان"، "اصفهان بعد از نجف"، "مقام علمی"، "مناظرات"، "فلسفه و عرفان"، "نحوه تدریس"، "تلاش و جدیت در درس"، "خاطرات نجف"، "فضایل و كمالات اخلاقی"، "مرجعیت"، "دریافت و پرداخت وجوهات"، "نظم"، "توحید و تقوا"، "محبت اهل بیت (علیهم السلام)"، "پای بندی به اصول"، "اعتراض به سخن خلاف"، "ساده زیستی"، "دفاع از مظلوم"، "نوادر احوال"، "سیاسی"، "دوران رضاخان و علامه"، "شهادت"، "آثار به جای مانده"، "شاگردان"، "شرح حال آینده"، "همسر و فرزندان"، "نقل قول ها و خاطرات". كتاب با چند ضمیمه و تصاویری از علامه و علمای بزرگ هم عصر او همراه است."

سیّد محمّد باقر دُرچه ای از فقیهان امامی قرن سیزدهم و چهاردهم قمری و از استادان حوزه علمیه اصفهان می باشد كه در نجف نزد میرزای شیرازی و میرزا حبیب الله رشتی و در اصفهان نزد محمد باقر خوانساری شاگردی کرد. از شاگردان وی می توان به سید ابوالحسن اصفهانی و حاج آقا حسین بروجردی اشاره کرد.

پس از درگذشت سید اسماعیل صدر برخی از مردم اصفهان و شهرهای دیگر از او تقلید می کردند. درچه ای در عملکرد سیاسی بسیار محتاط بود و در ماجرای نهضت مشروطه، همفکری او با شیخ فضل الله نوری گزارش شده است.

شواهد نشان از آن دارد که درچه ای به اعتدال گرایش داشته است. این اعتدال در دو بخش یکی تأکید خاص مرحوم درچه ای روی توحید و دیگر مراقبت از نقل مطالب دروغ در روضه ها می توان دنبال کرد. درچه ای می کوشید تا اهمیت توحید را به همگان گوشزد کند و هرگاه می خواست در باره اهمیت موقعیت ائمه (ع) سخن بگوید ابتدا از توحید سخن می گفت. آقا حسن مدرس از شاگردان وی که عمری طولانی کرد و تا این اواخر زنده بود می گوید، از استاد در باره مقام اهلبیت پرسیدم. ایشان فرمودند شب قدر در این باره در منبر مطالبی خواهد گفت. آن شب ابتدا در باره توحید به تفصیل سخن گفت و از آنجا بود که سخن را به مقام و عظمت ائمه اطهار (ع) رساند. آقا حسن مدرس افزود: به عقیده مرحوم درچه ای محبت اهل بیت در سایه توحید معنا می یافت و الا ایشان قصد نداشت مقام محبت را ذره ای کم رنگ کند. تأکید کردند که عقیده به محبت اهل بیت باید خیلی مستدل عمیق و خالصانه باشد. بعد از سخن ایشان من هم توجههم به مسأله توحید قوی تر شد.

و باز همین مدرس نقل می کند که: علامه از فرط رعایت جوانب توحید، توسل به ائمه (ع) را با توحید بیان می کرد که یک وقت کسی ضمن توسل و طلب حاجت از ائمه (ع) توحیدش کم رنگ نشود آقا حسن مدرس همچنین می گفت: مرحوم علامه درچه ای یک عبارتی داشتند که چندین مرتبه گفته بودند و آن این بود. در بعضی مواقع که گوینده ای کمتر از توحید سخن به میان می آورد و بیشترین تکیه و توجهش به ائمه (ع) بود می فرمودند: باب یک چیزی هم می خواستی برای خدا باقی بگذاری. مرحوم زند کرمانی هم که از شاگردان او می بود می گفت این یک توطئه بود که شایع کردند عقیده مرحوم درچه ای نسبت به معجزات خدا گونه ائمه اطهار (ع) ضعیف است. این ها گاهی به بعضی از افراد یاد می دادند که بر سر راه علامه قرار بگیرند و طلب صدقه کنند و قبل از تکدی یا بعد از آن به عنوان تشکرمثلا بگویند که: ابوالفضل تو را به سلامت بدارد. یا ابوالفضل طول عمرت دهد. و چون می دانستند علامه تحمل این الفاظ را ندارد و پرخاش می کند، به صورت تصنعی این صحنه ها را درست می کردند و افراد حاضر را شاهد می گرفتند که ببینید و بشنوید که ایشان می گوید: ابوالفضل نمی تواند طول عمر بدهد... علامه درچه ای بلافاصله می فرمود: چرا نمی گویید خدایا به حق ابوالفضل به ما طول عمر بده. چرا نسبت الوهیت به او می دهید و چرا این بزرگان را که بنده خدا هستند در ردیف خدا می خوانید
از این موارد چنین روشن می شود که درچه ای در عقیده توحیدی خویش بسیار مراعات می کرده و حاضر نبوده است کلمه ای به زبان آورد یا از زبان کسی بشنود که توهم الوهیت نسبت به ائمه یا فرزندان آنان داشته باشد.

آیت الله اردکانی هم که از شاگردان مرحوم درچه ای بود در این باره ضمن بیان اردات ایشان به ائمه اطهار (ع) می گفت: وقتی کسی در مقام دعا به ایشان می گفت: حضرت عباس (ع) به شما عمر بدهد یا امام حسین (ع) مشکلات شما را بر طرف کند، مرحوم درچه ای می گفت: این حرف ها را نزنید. خداست که عمر می دهد اوست که می آمرزد. شفا می دهد و مشکلات را حل می کند. می فرمود: حضرت عباس و امام حسین را باید پیش خدا شفیع کرد.

اشرفی اصفهانی هم با شایعه خواندن این نسبت ها می گفت: بلی با الفاظ و عباراتی که بوی کفر و شرک می داد اگر چه در لفظ، مخالفت می کرد.مرحوم آیت الله خراسانی از شاگردان ایشان که در اواخر عمر و درست سال های پیش از انقلاب رئیس حوزه علمیه اصفهان بود، نقل کرد که یکبار سائلی نزد ایشان آمد. وقتی آقا دست در جیب کرد تا پولی به او بدهد گفت: علی درد هایت را دوا کند. علی حاجتت را روا کند. آقا با شنیدن این جملات دستش را از جیبش بیرون کشید و بدون اعتنا به سائل به راه خود ادامه داد.

به جز مباحث مربوط به توحید و شرک که مرحوم درچه ای روی آن حساسیت داشت در باره وعظ واعظان و مطالبی هم که در روضه ها می خواندند حساسیت نشان می داد. این در حالی بود که خودش طرفدار عزاداری بود و مجالس سوگواری برگزار می کرد. اما منبری ها جرأت زدن هر حرفی را برابر او نداشتند. در این باره هم نمونه هایی نقل شده است: یکبار هم واعظی روی منبر سخن می گفت در حالی که مرحوم درچه ای هم در حجره خود صدای او را می شنید. این واعظ داستانی طولانی گفت و در نتیجه گیری از قول پادشاهی که در قصه بود گفت: شاه گفت چون عرب همه چیزش را به خاطر من داد من هم باید همه مایملکم را بدهم. امام حسین (ع) هم روز عاشورا همه هستی خود را برای خدا داد... بنابرین خداوند نیز روز قیامت هستی و نیستی اش را در اختیار امام حسین خواهد گذاشت و خواهد گفت: بخواه هرچه می خواهی و هرچه می خواهی بکن. و خدایی من در دست توست. تو همه چیزت را برای من دادی. من نیز همه چیز را به تو می دهم. علامه درچه ای با شنیدن این سخن ناگاه سرش را از حجره بازار گلشن بیرون کرد و با صدای رسا و بلند فریاد زد: بیا پایین! بیا پایین! نگو این حرف های خلاف را! چه غلطی بود که کردی! کی خدا چنین خواهد کرد؟

برخی از آثار وی عبارتند از: «کتاب تخت فولاد»، «قصه های خواندنی از چهره ای ماندنی»، «رجال اصفهان»، «حاشیه بر دو کتاب المکاسب و فرائد الاصول شیخ انصاری»، «حاشیه بر مجمع الرسائل شیخ محمد حسن گزی»، «حاشیه بر الحدائق فی اصول الدین شیخ جعفر شوشتری»، «رساله ای در جبر و تفویض».

علامه سید محمد باقر درچه ای سرانجام در سال ۱۳۴۲ق به دست عمال رضا شاه به شهادت رسید و در قبرستان تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.

منابع: پرتال جامع علوم انسانی، ویكی شیعه