تبیان، دستیار زندگی
«وحدت» از جمله مقوله های ریشه دار و عمیق در اندیشه مقام معظم رهبری است و این موضوع از چنان اهمیتی برای ایشان برخوردار است که آن را به عنوان مسأله ای راهبردی و نه تاکتیکی معرفی نموده و همواره علما، روشنفکران، برجستگان سیاسی و آحاد امت اسلامی را به وحدت دعو
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : قبس زعفرانی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وحدت راهکار غلبه بر مشکلات افغانستان

«وحدت» از جمله مقوله های ریشه دار و عمیق در اندیشه مقام معظم رهبری است و این موضوع از چنان اهمیتی برای ایشان برخوردار است که آن را به عنوان مسأله ای راهبردی و نه تاکتیکی معرفی نموده و همواره علما، روشنفکران، برجستگان سیاسی و آحاد امت اسلامی را به وحدت دعوت کرده اند.

قبس زعفرانی - بخش سیاست

مقام معظم رهبری
وحدت از نگاه حضرت آیت الله خامنه ای

«وحدت» از جمله مقوله های ریشه دار و عمیق در اندیشه مقام معظم رهبری است و این موضوع از چنان اهمیتی برای ایشان برخوردار است که آن را به عنوان مسأله ای راهبردی و نه تاکتیکی معرفی نموده و همواره علما، روشنفکران، برجستگان سیاسی و آحاد امت اسلامی را به وحدت دعوت کرده اند.
مقام معظم رهبری در مقوله «وحدت» همواره بر دو نکته تاکید داشته و آن را به مسئولان امر و مقامات ذیربط توصیه کرده اند. از دید ایشان وحدت به معنای نبودن تفرقه، درگیری و کشمکش است، بنابراین وحدت مد نظر ایشان از بین برنده اختلافات، تناقض ها، درگیری ها، تضادها و کارشکنی ها میان طوایف و فرق اسلامی است که همواره در طول تاریخ اسلام به مسلمانان ضربه زده و راه را بر نفوذ دشمن هموار کرده است.
اما وحدتی که ایشان از آن سخن می گویند و دیگران را به آن توصیه می کنند، به معنای از بین بردن تعددگرایی و کثرت گرایی در جامعه اسلامی نیست، وحدت بنابر فرمایش رهبر معظم انقلاب یعنی: نبودن تفرقه، نفاق، درگیری و کشمکش. حتی دو جماعتی که از لحاظ اعتقاد دینی مثل هم نباشند، می توانند، در کنار هم باشند و می توانند، دعوا نکنند. ایشان همچنین وحدت اسلامی را «گرد آمدن صاحبان سلیقه ها و روش های گوناگون بر گرد محور اسلام» معرفی می کنند که همان اعتصام به حبل الله است که عموم مسلمانان بدان مکلف شده اند.
از نظر مقام معظم رهبری یکی از آسیب های جدی جوامع اسلامی در شرایط فعلی، اختلاف های مذهبی است. ایشان با تاسف بار خواندن وضع مسلمانان از لحاظ تضادها و اختلافات مذهبی، تاکید می کنند که بسیاری از توانایی های علمی و فکری مسلمانان در طول تاریخ، صرف تعارض با یکدیگر و توسط قدرتمندان هدایت شده و در زمان حاضر، برای اینکه مسلمانان با هم متحد و متفق نباشند و علیه هم کار کنند، تلاش های مضاعفی انجام می گیرد.

چرا وحدت راه حل مشکلات افغانستان عنوان شد

افغانستان را باید کشور اقوام، مذاهب، نژادها و زبان های گوناگون شمرد، اما به جای اینکه، این کثرت و تعدد به رشد و تعالی جامعه افغانستانی ها کمک کند، به بلای جان مردم این کشور تبدیل شده تا برای سه قرن گرفتار استبداد و تبعیض قومی - مذهبی شوند و چنان در تار و پود جامعه افغانستان رسوخ کند که به واقعیتی تاریخی و بخشی جدایی ناپذیر از این تاریخ مبدل شود.
کسانی که با ساختار اجتماعی افغانستان آشنا هستند، نیز به خوبی می دانند، «قومیت و مذهب»، دو عامل حاکم بر جامعه و دو متغیر اساسی در شناخت و تحلیل کشور افغانستان است.

رفتارهای سیاسی دولت است و در این باره که مذهب و قومیت و تعارض های قومی و مذهبی عامل مهمی در بی ثباتی و بحران سیاسی در افغانستان است، آگاهان و بازیگران سیاسی تقریباً اتفاق نظر دارند.


هیچ سیاستمدار و حاکمی بدون درک صحیح این دو عنصر و تعیین استراتژی خود بر اساس آنها، قادر به حکومت کردن (به معنای واقعی آن و براساس عدالت) بر این جامعه نیست و هیچ محققی بدون شناخت دقیق و عمیق این دو، به درک کاملی از این جامعه نخواهد رسید.
پیچیدگی و درهم تنیدگی قومیت و مذهب در افغانستان به اندازه ای است که بدون شناخت عینی و ملموس آن، امکان ارائه تحلیل صحیح و درست از مسائل و قضایای این جامعه نیست و عدم توجه به این اصل است که موجب شده تاکنون محقق و پژوهشگری نتواند، تصویری دقیق و درست از جامعه افغانستان و ویژگی های خاص آن ارائه دهد.
آنچه باعث درگیری های خونین دهه ها و بلکه قرن های گذشته در این کشور بوده و مانع اساسی در راه هم زیستی مسالمت آمیز بین مردم این کشور شده، همین دو عامل قومیت و مذهب است و در بسیاری از مسائل سیاسی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، می توان ریشه های عوامل قومی و مذهبی را به خوبی مشاهده نمود.
بر این اساس می توان گفت، عنصر قومیت و مذهب در تاریخ سیاسی افغانستان به همان اندازه که پایه استحکام دولت و قدرت سیاسی بوده، در جهت بی ثباتی سیاسی هم عمل کرده است.
به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که راه رسیدن به قدرت سیاسی در افغانستان، از دل اقوام می گذرد و قومیت تعیین کننده بسیاری از رفتارهای سیاسی دولت است و در این باره که مذهب و قومیت و تعارض های قومی و مذهبی عامل مهمی در بی ثباتی و بحران سیاسی در افغانستان است، آگاهان و بازیگران سیاسی تقریباً اتفاق نظر دارند.

وحدت و انسجام تنها راه نجات و رستگاری

از آنچه به صورت کوتاه و مختصر درباره کشور افغانستان و ساختار اجتماعی این کشور گفته شد، می توان به اهمیت عامل «وحدت» و «انسجام» در این جامعه پی برد، این موضوعی است که مقام معظم رهبری در ابتدای دیدار با رئیس اجرایی دولت افغانستان به آن اشاره داشتند.
شناخت دقیق مقام معظم رهبری از جامعه افغانستان و اصول و مبانی حاکم بر آن، در کنار تاریخ مبارزات مردم این کشور با اشغالگران و به موازات آن فضای حاکم بر منطقه و چشم داشت های آمریکا و غرب به این کشور تاکید می کند، تنها راه نجات و رستگاری افغانستان «وحدت» و «انسجام» است که در این برهه زمانی بنابر فرمایش حضرت آیت الله خامنه ای در تشکیل دولت «وحدت ملی» واقعی که در آن تمام طیف ها و گروه ها و قبایل افغانستان مشارکت داشته باشند، عینیت می یابد.