تبیان، دستیار زندگی
پس از حمله معترضان به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد در محکومیت آیت الله شیخ «نمر باقر النمر»، روحانی برجسته شیعی عربستان که خبر آن صبح روز شنبه گذشته از رسانه های عربستان منتشر شد...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : قبس زعفرانی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

صف بندی کشورهای عربی در برابر ایران

پس از حمله معترضان به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد در محکومیت آیت الله شیخ «نمر باقر النمر»، روحانی برجسته شیعی عربستان که خبر آن صبح روز شنبه گذشته از رسانه های عربستان منتشر شد، ریاض با انتشار بیانیه ای قطع روابط دیپلماتیک خود با ایران را اعلام کرد و از دیپلمات های ایران در عربستان خواست تا ظرف 48 ساعت خاک این کشور را ترک کنند.

قبس زعفرانی-بخش سیاست تبیان
قطع رابطه با ایران

تبعیت برخی کشورهای عربی از سعودی ها

پس از این تحولات که روابط سیاسی ایران و عربستان را تیره تر از گذشته کرد، سعودی ها به این اکتفا نکرده، بلکه علاوه بر قطع روابط دیپلماتیک و اقتصادی خود با ایران سایر کشورهای عربی منطقه را نیز به قطع روابط با ایران تحریک و ترغیب کردند.
به این ترتیب در پی قطع روابط دیپلماتیک عربستان، کشورهای بحرین، سودان و جیبوتی نیز از قطع روابط دیپلماتیک خود با ایران خبر دادند و کشورهایی عربی دیگری مانند امارات متحده عربی، قطر و کویت نیز واکنش های ملایمتری نسبت به این اقدام از خود نشان دادند.

سناریو از پیش طراحی شده

صرف نظر از اقدام عربستان سعودی در قطع رابطه با ایران، تبعیت برخی کشورهای عربی از سعودی ها نشان می دهد که حکومت عربستان برای این اقدام برنامه ریزی کرده بود و این اقدام سناریو از پیش تعریف شده ای است.
در این راستا، می توان به تحلیلی که روزنامه لبنانی «السفیر» اندکی پس از به قدرت رسیدن سلمان بن عبد العزیز به عنوان پادشاه جدید عربستان منتشر کرد، اشاره نمود که درباره سیاست خارجی جدید عربستان در دوره سلمان نوشته بود، هدف هیأت حاکمه جدید، متحد شدن با کشورهای سنی منطقه، به ویژه ترکیه و مصر به منظور وارد شدن به تقابلی مستقیم و آشکار با ایران است.
در واقع السفیر در تحلیل خود تاکید کرده بود که سعودی ها قصد دارند، دست به تشکیل ائتلافی از کشورهای سنی بزنند که نوک پیکان آن، متوجه ایران و نفوذ ایران در سطح منطقه باشد.
اما در عمل، اوضاع آنگونه که سعودی ها انتظار داشتند، پیش نرفت. از یک سو عملیات نظامی 9 ماهه نیروهای ائتلاف تحت رهبری عربستان در یمن، نتوانست سبب شکست نیروهای مردمی این کشور و جنبش انصارالله شود و از سوی دیگر، جهانی شدن تهدید تروریستی داعش سبب شد، نه تنها کشورهای غربی در موضوع سوریه در مسیری کاملاً متفاوت با آنچه عربستان انتظار داشت، قرار گیرند، بلکه به انتقاد از انفعال ریاض در مقابله با تهدید تروریسم و حتی تقویت آن نیز بپردازند.

هدف دیگر عربستان از قطع روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران را باید تلاش برای لطمه وارد کردن به وجهه و اعتبار بین المللی جمهوری اسلامی ایران به خصوص پس از امضای برجام و بازگشت پر غرور ایران به عرصه بین المللی و استقبال کشورهای اروپایی از اینکه روابط خود را با ایران از سر می گیرند و ورود سیلی از شرکت های غربی برای سرمایه گذاری در ایران ملاحظه کرد

در چنین شرایطی، از یکی دو ماه پیش عربستان تلاش کرد، با پیگیری یک راهبرد دو وجهی، از یک سو اقدام به تقویت ائتلاف های مورد نظر منطقه ای خود کند و از سوی دیگر، با دامن زدن به آتش منازعات منطقه، مانع برقراری ثبات و امنیتی که آن را به سود خود نمی بیند، در خورمیانه شود.
بنابراین، اعدام شیخ نمر اقدام از پیش برنامه ریزی شده ای بود که سعودی ها با دستاویز قرار دادن آن تلاش دارند با تشدید بی ثباتی و ناامنی در منطقه از اوضاع پیش آمده به سود خود بهره برداری کنند.
لذا با قاطعیت می توان گفت که حکومت سعودی به وضوح می دانست که اعدام شیخ نمر، صرف نظر از اعتراضات داخلی با اعتراض ها و محکومیت هایی از سوی کشورهای اسلامی و مجامع بین المللی و اسلامی مواجه می شود.
به همین دلیل پیشاپیش تدابیری را برای مقابله با این اعتراض ها و محکومیت ها اتخاذ کرده بود و قطع روابط زنجیره ای کشورهای عربی با ایران یکی از این تدابیر اتخاذ شده بود تا با قرار دادن ایران در مظان اتهام، از شدت و گسترده واکنش های تند مجامع بین المللی و اسلامی بکاهد و بر این اقدام ضد بشری خود سرپوش گذاشته، با منحرف کردن نگاه و توجه جامعه بین المللی، از شدت و حدت واکنش ها و اعتراض ها بکاهد.

لطمه به وجهه بین المللی جمهوری اسلامی ایران

هدف دیگر عربستان از قطع روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران را باید تلاش برای لطمه وارد کردن به وجهه و اعتبار بین المللی جمهوری اسلامی ایران به خصوص پس از امضای برجام و بازگشت پر غرور ایران به عرصه بین المللی و استقبال کشورهای اروپایی از اینکه روابط خود را با ایران از سر می گیرند و ورود سیلی از شرکت های غربی برای سرمایه گذاری در ایران ملاحظه کرد.
عربستان با قطع رابطه با ایران تلاش می کند، به جامعه بین المللی و به ویژه کشورهای غربی اینگونه القا کند که ایران محلی امن برای دیپلمات ها و کشوری قابل اعتماد برای پیگیری روابط دیپلماتیک و همچنین سرمایه گذاری خارجی نیست.
اما در عین حال سعودی ها به خوبی می دانند، صرف قطع رابطه ریاض با ایران آنها را به خواسته شان نمی رساند، بنابراین لازم است، دیگر کشورها را نیز با خود همراه سازند تا به ظن خویش عمق فاجعه را نشان دهند.

ایجاد صف بندی جدید منطقه ای در برابر ایران و محور مقاومت

از ابتدای روی کار آمدن ملک سلمان سیاست خارجی عربستان در قبال ایران و محور مقاومت، ایجاد نوعی صف بندی جدید منطقه ای بود، به عبارتی سعودی ها در یک سال اخیر همواره تلاش داشته اند، تحت عناوین مختلف و با متوسل شدن به هر دستاویزی کشورهای سنی منطقه را علیه ایران و محور مقاومت متحد کنند و با دامن زدن به آتش اختلافات میان شیعه و سنی، از این اختلافات در راستای منافع سیاسی خود بهره برداری کنند.
نمونه صف بندی سعودی ها را در بحران سوریه با قرار گرفتن در محور دشمنان سوریه و در تجاوز به یمن با تشکیل ائتلاف ضد یمن و در پروسه مبارزه با تروریسم از جمله داعش، در مقابل محور روسیه، ایران، عراق، سوریه و حزب الله؛ «محمد بن سلمان»، وزیر دفاع عربستان و جانشین ولی عهد این کشور از قصد ریاض برای تشکیل ائتلاف اسلامی نظامی مبارزه با تروریسم در منطقه خبر داد.
محمد بن سلمان با بیان اینکه ائتلاف مورد نظرش تنها داعش را هدف خود نمی داند، بلکه دیگر گروه های تروریستی نیز هدف خواهند بود، با توجه به تعریف عربستان از تروریسم و گروه های تروریستی تحلیلگران این سخنان بن سلمان را صف آرایی سعودی ها برای مقابله با محور مقاومت برداشت کردند.

عرض اندام و قدرت نمایی در برابر ایران

عربستان با قطع رابطه با ایران تلاش می کند، به جامعه بین المللی و به ویژه کشورهای غربی اینگونه القا کند که ایران محلی امن برای دیپلمات ها و کشوری قابل اعتماد برای پیگیری روابط دیپلماتیک و همچنین سرمایه گذاری خارجی نیست

عربستان سعودی همواره جمهوری اسلامی ایران را نه رقیب که دشمن خود در منطقه به شمار آورده و در این راستا سیاست هایش در قبال ایران سیاست های تهاجمی و تقابلی بوده است.
امضای برجام که عربستان سعودی در کنار رژیم صهیونیستی از مخالفان سرسخت آن بودند و بازگشت ایران به عرصه بین الملل و معطوف شدن نگاه جامعه بین المللی به ایران، در کنار موفقیت های محور مقاومت در سوریه و یمن و حضور آن در نشست های بین المللی برای حل پرونده های منطقه ای نشان از اهمیت، کارآیی و اقتدار ایران داشت.
در مقابل سعودی ها طی یک سال اخیر هم در عرصه داخلی و هم خارجی و هم در حوزه اقتصادی و سیاسی و حقوق بشر ناکام و شکست خورده نشان دادند، بنابراین لازم بود تا عربستان به ظن خویش در برابر ایران قدرتی از خود نشان دهد.
لذا پس از قطع رابطه با ایران تلاش کرد، کشورهای عربی و اسلامی را با خود همراه سازد تا میزان نفوذ خود در کشورهای اسلامی و عربی و قدرت خود را به رخ ایران بکشد و تاکید کند که در این موضع گیری تنها نیست.

خلاصه سخن

اقدام ناعادلانه ریاض در اعدام شیخ نمر، اشتباه فاحشی بود که می توانست عرصه را بر حاکمان کم تجربه و مغرور ریاض تنگ تر کند، درحالی که رخدادهای اولیه نیز گویای این واقعیت بود و عربستان سعودی به علت اعدام 47 شهروندش تحت فشار افکار عمومی جهان و مسلمانان قرار گرفته بود.
در چنین شرایطی، اعتراضات احساسی برخی نیروهای داخلی ایران در حمله به سفارت این کشور فرصتی برای عربستان فراهم کرد تا ائتلافی از برخی کشورهای منطقه و چند کشور آفریقایی علیه ایران شکل دهد.
کشورهای عربی همانند بحرین و امارات متحده هر چند از نظر مالی اتکا و نیازی به ریاض ندارند، اما به دلایل متعددی همواره در زمره کشورهای تحت نفوذ سعودی ها تلقی می شوند و اغلب رویکرد دیپلماسی شان با عربستان همسو است و تعصب های نژادی نیز در شکل گیری این همسویی مؤثر بوده است.
کشورهای آفریقایی مانند سودان، جیبوتی هم به علت دوری از بازارهای ایران و سهم نزدیک به صفرشان در تجارت با کشورمان و نیز چشم دوختن به دلارهای نفتی حاکمان گشاده دست سعودی، منافع خود را در پیوستن به کارزار دیپلماتیک عربستان علیه تهران تشخیص داده اند.
اما تجربه نشان داده که ولخرجی پادشاهان عربستان، تاکنون نتوانسته دستمایه موفقیت دیپلماسی ریاض شود و آنها را از ورطه های هلاکتی که در آن گرفتار آمده اند، نجات دهد یا موجب سرپوش گذاشتن بر واقعیت های موجود شوند.