تبیان، دستیار زندگی
موسیقی نواحی گونه ای از موسیقی است که به نغمه ها و سازها و نواهای مناطق و نواحی ایران نظر دارد و از زمانی که مطالعات و پژوهش ها درباره آن انجام شده نام هایی چون موسیقی محلی و فولکلور و اقوام و مقامی هم به این گونه موسیقایی نسبت داده شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پورناظری و «خداوندان اسرار»

موسیقی نواحی گونه ای از موسیقی است که به نغمه ها و سازها و نواهای مناطق و نواحی ایران نظر دارد و از زمانی که مطالعات و پژوهش ها درباره آن انجام شده نام هایی چون موسیقی محلی و فولکلور و اقوام و مقامی هم به این گونه موسیقایی نسبت داده شده است.

فراوری: سمیه فروغی، بخش هنری تبیان
سهراب پورناظری

از برجسته ترین هنرمندان فعال در این زمینه سهراب پور ناظری را می توان نام برد؛ سهراب پورناظری به همراه برادرش تهمورس پورناظری بخشی از موسیقی ایرانی را نمایندگی می كنند كه اهل خرق عادت و ساختارشكنی است. سهراب كه در نواختن بسیاری از ساز های موسیقی ایرانی دست چیره ای دارد، پس از ارایه آلبوم «آرایش غلیظ» كه درواقع موسیقی فیلمی با همین نام به كارگردانی سعید نعمت الله بود، آلبوم دیگری را روانه بازار كرده كه باز هم خوانندگی اش را همایون شجریان به عهده دارد. این دو نام چند سالی است در كنار هم درحال ارایه آثاری هستند كه توانسته با بسیاری از مخاطبان موسیقی در ایران ارتباط برقرار كند. فرم  موسیقی كه سهراب پورناظری در آلبوم «خداوندان اسرار»- جدیدترین آلبومی كه روانه باز كرده- درصدد ارایه آن است، علاوه بر حضور عنصر سرعت و وجوه تكنیكال (منظور معنایی است كه این روزها استفاده از واژه تكنیك به ذهن بسیاری از افراد متبادر می كند) دارای ریزه كاری هایی است كه ساز او را از سایر هم نسلانش متمایز می كند.
«خداوندان اسرار» درواقع ماحصل كنسرتی است به نام آیینه ها كه در سال ١٣٩٠ به روی صحنه رفت. البته بناست بخش های دیگری از آن كنسرت تحت عنوان آلبوم های مجزایی در آینده ای نه چندان دور وارد بازار موسیقی شوند. در این اثر علاوه بر ساخته های سهراب پورناظری، قطعه ای از استاد «کیخسرو پورناظری» با نام «یاوران» آمده است که پیش از این در آلبوم «حیرانی» منتشر شده بود.
«خداوندان اسرار» شامل دو بخش است. در بخش اول «ساز و آواز» بداهه در مقام اصفهان با اشعاری از مولوی و در بخش دوم روایتی با نام «رهایی» در سه پرده «مهتاب، خداوندان اسرار، جانی و صد آه» روی اشعاری از خیام، مولوی و حافظ برای علاقه مندان عرضه شده است. در این اثر «آزاد میرزاپور» بربت، «حسین رضایی نیا» دف، «همایون نصیری» سازهای کوبه ای، «آیین مشکاتیان» کوزه، «محمت اکاتای» سازهای کوبه ای، «آرشاک ساهاکیان» دودوک، «آرین کشیشی» گیتار بیس و «سهراب پورناظری» تنبور نواخته اند. مراحل ضبط آن نیز در کشورهای ایران، ترکیه و آمریکا انجام گرفته است.
پورناظری در این آلبوم كه با نگاهی به موسیقی تنبور تصنیف شده توانسته از سازهای موجود صدایی را ارایه دهد كه به نظر بسیاری از هم نسلانش كه با آنها در این باره سخن گفته ام یك فرم ایده آل برای اوست. همایون شجریان هم در این كار كوشیده علاوه بر توفقی كه در آلبوم های اخیر خود درصدد ارایه آنها بوده تا حدودی تحریرهای خاص نوع موسیقی اجرا شده را ارایه دهد.
وی در این آلبوم، کار را بر مبنای تنبور عرضه می کند؛ اما در هیچ جایی از این اثر ادعای وفاداری به این ساز با دید مقامی  یا نواحی را مطرح نکرده است.در این رابطه او معتقد است که به طورکلی آنچه در موسیقی آلبوم «خداوندان اسرار» شنیده می شود، موسیقی تنبور نیست؛ اما در ترک یک، دو و تک نوازی بین قطعه «مهتاب» و «خداوندان اسرار» موسیقی تنبور اصل و مبنا قرار گرفته است ، بین قطعه «مهتاب» و «خداوندان اسرار» همان موسیقی تنبوری شنیده می شود که در مقام ها وجود دارد. در قسمت های دیگری از این آلبوم هم از موسیقی تنبور وام گرفته شده است؛ اما موسیقی کار تماما موسیقی تنبور نیست.

موسیقی نواحی که ریشه در فرهنگ خاک ایران زمین دارد، نمادی از وحدت میان اقوام این مرز و بوم دارد، نمادی که این بار با نوای سهراب پور ناظری و با صدای همایون شجریان نواخته می شود تا اتحادی دوباره میان اقوام این سرزمین را یاد آور باشد.

او در مورد ساز تنبور معتقد است که خاستگاه اولیه این ساز در ایران بوده و با نگاهی به ترکیب این کلمه در مناطق دیگر می توان به ایرانی بودن ساز تنبور پی برد. هر جا که از این ساز استفاده می شود، نام هایی نظیر «دومبرا» و «تامبرا» دارد که از ریشه تنب یا گنب به معنای گنبد یا حجم گنبدی می آید. ساز تنبک، گنبد، تنب بزرگ و کوچک  نمونه هایی برای چنین نام گذاری هایی است. البته پذیرش این نظر در مورد این سازها که به طور قطع مربوط به منطقه ایران می شود، سخت است.
در داخل کشور نیز برخی با این ادعا که نباید به اندیشه های ناسیونالیسمی تن داد، مدارک تاریخی را به کناری می گذارند و نمی پذیرند که این سازها ایرانی هستند، درحالی که توجه نکردن به این ریشه ها، باعث می شود، بخش مهمی از فرهنگ از میان برود، اتفاقی که هم اکنون برای بخش مهمی از فرهنگ ما رخ داده یا اصلا نشانی از آن نمانده یا این که کشورهای دیگر به نام خودشان آنها را ضبط و ثبت کرده اند. لازم به ذکر است که «همایون شجریان» در این اثر به شیوه ای شبیه به هر اثر دیگری در موسیقی ردیف- دستگاهی خوانده است .
سهراب در این رابطه می گوید،" وقتی به کنسرت های برگزار شده آلبوم «چرا رفتی» نگاه کنیم، متوجه می شویم که صدوبیست هزار نفر به سالن های کنسرت آمده اند و تار و کمانچه شنیده اند البته با قرائتی که مصنفان این آلبوم داشته اند. در چنین شرایطی این امکان وجود دارد که حداقل ١٠درصد از مخاطبان این کار در کنسرت ها به ساز تار یا کمانچه علاقه مند شوند و این درنهایت به نفع منفعت جمعی موسیقی ایرانی خواهد بود و هر نوازنده و خواننده ای در این ژانر از این اتفاق سود می برد. برعکس این استقبال توسط مخاطبان، برخی دوستان از این میزان استقبال از کنسرت «چرا رفتی» ناراحت شدند. من از این جهت گیری متعجبم، چون چنین نگاهی به هیچ عنوان منافع جمعی را تضمین نمی کند. البته این جهت گیری ها گاهی به نفع اثر تمام می شود، مثلا آنچه برای انتشار کلیپ «چرا رفتی» ایجاد شد و به دیده شدن اثر کمک کرد، به هرحال هم اکنون، مخاطب موسیقی دستگاهی از سه میلیون نفر به پانزده تا بیست هزار نفر رسیده است و در این میان جامعه موسیقی باید جو مدارا را بیشتر رعایت کند، چه خوب است اگر ما حرفی درباره یکدیگر داریم، آن را در یک فضای تعامل مطرح کنیم."
او معتقد است که، وقتی سطح فرهنگی جامعه حداقل در حوزه ادبیات- نزول پیدا می کند، ارتباط مردم با شعر این بزرگان کم شود، حتی تعدادی از آهنگسازان و چه بسا خوانندگان- هم کمتر با اشعاری از این دست ارتباط برقرار می کنند. درحالی که اولین آبشخور یک موزیسین، شعر است. جامعه ما در دهه های اخیر با سقوط فاحش ادبی مواجه شده است. روزگاری، كلام بزرگان ادب ضرب المثل هایمان بوده است؛ اما شما به ادبیات رایج و محاوره ای این روزها و آنچه به عنوان ضرب المثل و کنایه به کار می رود، توجه کنید تا متوجه این سقوط شوید. مسئولان فرهنگی باید به تاریخ پاسخگو باشند که چرا نتوانسته اند از این گنجینه وسیع که به اعتقاد من یکی از بزرگترین سعادت های مردم پارسی زبان است، پاسداری کنند. من همیشه خدا را شکر کرده ام که در کشوری به دنیا آمده ام که فارسی زبان است؛ اما متأسفم که سیاست گذاری های نادرست باعث شده جامعه تا این اندازه از آن دور شود.


منابع :
- همشهری آنلاین
- روزنامه شهروند