یک درد مشترک: من زن می خوام!

ازدواج بخش مهم و حساس زندگی یک جوان است و برای داشتن یک ازدواج موفق نیاز به حضور و مشورت والدین به شدت احساس می شود ولی گاهی خود والدین هستند که با بی توجهی به زمان مناسب ازدواج فرزندشان باعث تاخیر افتادن ازدواج آنها می شوند.

اگر پای صحبت های بزرگتر های فامیل بنشینید و از آنها بخواهید برایتان از خاطرات ازدواج و تشکیل خانواده شان صحبت کنند به یک نقطه مشترک خواهید رسید، نقش والدین آنها در سرو سامان گرفتنشان.

در سال هایی نه چندان دور، خانواده هایی که در آن نوجوانی به سن جوانی می رسید یکی از دغدغه های اعضای خانواده سرو سامان دادن به زندگی این جوان بود. جمله ای که شاید در سریال های قدیمی زیاد شنیده باشد «جوون عزب بمونه معصیت داره». این مسئله یک باور قلبی برای اعضای خانواده بود و همین باور بود که باعث می شد جوانان تشکیل خانواده بدهند و از بسیاری از آفت های زندگی مجردی در امان باشند.

مادر و پدر های امروزی

این روزها ابعاد تربیت فرزند جنبه های گوناگونی پیدا کرده است، و می توان آن را به بخش های اجتماعی فرهنگی، اعتقادی، علمی، اقتصادی..تقسیم بندی کرد. ولی مسئله ای که در این جا تامل بر انگیز است این نکته است که خانواده ها بخش اقتصادی و علمی را مهم ترین ابعاد زندگی فرزندشان تلقی می کنند، و با همین بهانه هاست که ازدواج جوانان در اوج سال هایی که نیاز به تشکیل خانواده و تامین آرامش قلبی و بهداشت روحی و جسمی در کنار همسری هم شان و مناسب دارند به تعویق می افتد و به دنبال آن گرفتاری های بزرگی است که دامان جامعه و جوانان را خواهد گرفت.

سرد شدن و بی میلی

بسیاری از جوانان تا سنین 17 سالگی به بلوغ جنسی می رسند. اما لازمه ازدواج تنها بلوغ جنسی نیست و رشد عاطفی و بلوغ عقل بسیار مهم و تعیین کننده است. بلوغ عقلی و رشد عاطفی با افزایش سن و ورود به دانشگاه و یا محیط کار و کمی تجربه بیشتر حاصل می شود و به طور کلی می توان گفت یک جوان 22-24 ساله شرایط مناسبی از لحاظ رشد عاطفی جسمی و عقلی برای ازدواج را داراست و غالب جوانان در این سن علاقه مند به تشکیل خانواده و ازدواج هستند، اما به دلیل مشکلات  اقتصادی و مسئله اشتغال و نوع نگاه خانواده ها ایرانی به ازدواج این مسئله با تاخیری چند ساله اتفاق می افتد و بعد از فروکش کردن اوج احساسات و در سنین 32-34 سالگی بی میلی در تشکیل خانواده به سراغ جوانان می آید به همین دلیل است که در بسیاری از کلان شهرها زندگی مجردی رشدی روز افزون داشته و به یکی از دغدغه های اصلی جامعه ایرانی تبدیل شده است.

ازدواج های نابهنگام

همانطور که ازدواج در سنین پایین  به علت عدم رسیدن فرد به بلوغ عقلی و عاطفی مشکلاتی را برای زوجین و خانواده ها به وجود می آورد، ازدواج دیر هنگام و بی توجهی والدین به این مسئله نیز تبعاتی را به دنبال دارد. بروز مشکلات و بیماری های روحی و روانی، پایین آمدن امید به زندگی، یأس، دلمردگی و کم شدن احساس خود ارزشمندی در میان جوانانی که ازدواجشان به تاخیر افتاده است به چشم می خورد. در حالی که ازدواج آسان و آگاهانه می تواند منجر به زندگی پایدار و رسیدن جوانان به تعادل روانی و اجتماعی گردد.

وظیفه والدین

در مورد وظیفه والدین در مورد ازدواج فرزندان به حدیثی از پیامبر گرامی اسلام اشاره می شود که می فرمایند:
مِنْ حَقِّ الْوَلَد علی والِده ثلاثة: یُحْسِن اِسْمُهُ وَ یُعَلِّمَهُ الکِتابَه وَ یُزَوِّجَهُ إذا بلَغَ؛از حقوقی که فرزند بر پدر دارد سه چیز است: نام نیکی برای او انتخاب کند؛ و خواندن و نوشتن یاد دهد؛ و چون به سن بلوغ برسد همسری برایش انتخاب کن (وسائل الشیعه، ج 15، ص 200)
توجه ویژه پیامبر به این مسئله که با رسیدن جوان به سن بلوغ والدین باید برای فرزندشان همسری مناسب انتخاب کنند نشان دهنده اهمیت فراوان این مسئله است، و تاکید به نقش ویژه والدین است.

برای اطلاع از طرح همسان گزینی تبیان اینجا کلیک کنید