اصالت نقش ترنج
حرکت ترنج به تعبیری حرکت معنایی جمله (انا الله و انا الیه راجعون) است که الگویی ذهنی و حسی است و حرکتی است که به داخل محیط چرخش کرده و حرکتی درونگرا است.
فلسفه معنوی ترنج
ترنج، تصویر جامع و مانعی از حرکت و سیر انسان به سوی خداوند است. ترنج و شمسه کلیتی از نظام شکل یافته و هماهنگ در اسلیمی و اشکال هندسی هستند این دو نما بیانگر دو کانون از روح انسانند. یکی با نظم شگرف جذبه و عشق و عرفان و دیگری نظمی آمیخته با درک و عقل و منطق،
هنگامی که این دو نماد با هم تلفیق شوند، نقش واحدی را به وجود می آورد که عکسی از تمام زیباییها، جذابیتها و علوم و فنون و حکمت و تصویری ناب از انسان کامل است. این اشکال بیانگر اشارات و تلویحاتی است که بازتاب از روح مسلمان در آن متبلور گشته است. محققاً ریشه ها و الهام های نقاش مسلمان که نقوش تزئینی مخصوصاً ترنج را طرح می کند، از این عناصر انتزاعی و رمزی بهره می جوید.
نمونه عینی و مصداق بارز حرکت درونی نقش ترنج را با کمی تأمل و تعمق می توان، در احکام اسلام عموماً «نماز و حج» دانست.
حرکت ترنج به تعبیری حرکت معنایی جمله (انا الله و انا الیه راجعون) است که الگویی ذهنی و حسی است و حرکتی است که به داخل محیط چرخش کرده و حرکتی درونگرا است.
خورشید آریائی و گردونه خورشید
نشانه آریائی معروف به « سواستیکا» یکی از کهن ترین نقش مایه های باستانی است که اثر آن در یک مسیر چندین هزار ساله در بیشتر تمدنهای کهن ما بر جای مانده از ایران و چین و هند و ژاپن، تا اروپای عصر مفرغ و آمریکای سرخپوستان نخستین، این نشانه شگرف پر اسرار که از شگفتیهای تمدن بشری است وجود دارد. کهن ترین نمونه خورشید آریایی در آثار هزاره پنجم و چهارم پیش از میاد مسیح در شوش یافت شده و قدیمی ترین دستباف ایرانی که این علامت در آن به کار رفته پارچه ای است از دوران اشکانیان که از گورهای حمزه ای گرمی مغان آذربایجان بیرون آمده است.
خورشید آریایی تا پیش از روزگار هخامنشیان بازوان خمیده و منحنی و هیات تقریباً مدور داشته و بعدها خطوط و اضلاع آن مستقیم و هندسی و زاویه ها قائمه شده است. .
در آثار به دست آمده، از تمدن عیلامیها این نقوش دارای، پیچ و تابهایی که در ظروف منقوش بوده به نام اسپیرال (منحنی حلزونی) مشهور است به فور در این قبائل و اقوام دیده می شود.
در دوره هخامنشی نخستین هنر بعد از تاریخ (اختراع خط) این منحنی ها به تکامل خود رسید و این نقوش در آثار سنگی و کتیبه ها و ابنیه با ظرافت و زیبایی و درخشندگی خود بازشناخته شد ،که مهمترین و قدیمی ترین این «نگاه های مشترک»، «خورشید آریایی» و گردونه خورشید و «نیلوفر ابی» (لوتوس) و «نخل بادزنی» (پالمت) است. رسم ابتدایی ترنج در زمان حکومت سلجوقیان که پایتخت آنها اصفهان و کرمان بوده و در سال 591-429 ه . ق شروع شد و در زمان تیموریان که سمرقند و هرات پایتخت بود رسم ترنج و نیم ترنج به طرح فرشها اضافه گردید و نقش ترنج که با باورهای اعتقادی پیوند محکمی برقرار کرده بود، توانست خود را در دوره صفویه به اوج کمال خود برساند.
خاستگاه نقش ترنج
به طور کلی می توان طرح اصیل را طرحی برخاسته از یک فرهنگ تلقی کرد که ممکن است دارای هویت قومی (نظیر طرح معروف به لیلیان ارمنی باف یا ترکمن و قشقایی)، ارزش آیینی و اسطوره های (مانند بوته و ماهی مظهر درخت مقدس و مهر و میترا)، هویت تاریخی مثل گردونه آریایی،ارزش مذهبی (مانند محرابی و جانمازی)، هویت جغرافیایی (مانند هریس و قفقاز)، معماری و هنر ایرانی (مانند لچک ترنج و اسلیمی) و غیره باشد.
بسیاری از فرشهای ایرانی، به خصوص انواعی که متعلق به ایلات، عشایر، قبایل و روستاهای ایران هستند، در ذهنی ترین شکل خویش متأثر از این فرهنگ و دارای نوعی از هویتهای ذکر شد ه اند .
بنابراین نقش ترنج با توجه به فراگیری آن در تمام مناطق ایران از سرچشمه ای غنی و بس فراگیر در طول تاریخ منشأ می گیرد، در عین حال برخی نویسندگان معتقدند که این طرح ابتدا بر روی کتاب ایجاد شده و سپس قالی بافان آن را اقتباس کرده و بر فرش بافته اند.
آری من ترنجم... نمادی از وحدانیت یگانه مخلوق خویشم ، نقشی که از ذهن معبود به هستی ره یافته ام، تا نشانی از پروردگار باشم؛ نشانی از آفریدگار نیلوفر آبی ام و نشانی از خورشیدم. آری... نشانی از وحدت در کثرت و کثرت در وحدتم . نشانی از خانه خالق خویش کعبه ام، آری من ترنجم... نشانی از الله که همه از آنیم...
ممکن است به دلیل سهولت نقش آفرینی با قلم مو و سایر وسایل نقاشی و برجسته کاری بر روی سطوح یکپارچه و یکدست این نظریه مطرح شده باشد. محتمل است که به دلیل فقدان فر شهای بافته شده با این نقش و نگار از دوران پیش ازصفویه و موجود بودن کتا بهایی با نقش ترنج در قبل ازآن دوران این تفکر تقویت شده باشد. لیکن در مقابل تعداد دیگری از محققین با مطرح نمودن دلایل و مستندات، فرضیه مقابل آن را مطرح کرد ه اند. در مقابل این نظرات، آرتور پوپ ایران شناس شهیر معتقد است طرح قالی (قالی ترنجی)مانند هر کار هنری برجسته و در خور توجه ایرانی تاریخی بس دراز دارد، بسی دورتر وفراگیرتر از آنچه در پیش درآمد کتا ب آرایی بود.
به عبارتی استنباط تقدم هنر کتا ب آرایی نسبت به فرش و وام گرفتن فرش از این هنر بدین معناست که ما هزاران فرشی را که در زمان صفویان در روستاها و مناطق ایل نشین بافته می شده اند و نیز فر شهای سلطنتی تیموریان و ایلخانیان و امیران آ ققویونلو را یکسره ندیده بگیریم. نقاشی جلد کتاب هنر خواص بوده و هنرمندان و خواستارانش همه جا انگشت شماربوده اند.
نظر می رسد ترنج نقشی بسیار قدیمی تر و کهنه تر باشد که باید ریشه آن را در آیین باستانی و اسطوره های ایران جستجو کرد. البته این بدین معنی نیست که نقش ترنج قبل از دوره صفویه با همان شکل و شمایل وجود داشته است؛ بلکه احتمالا ترنج، حداقل بر اساس یافته های محققین تا قبل از دوره صفوی به شکل حوض در طرحهای گلستان وجود داشته که ابتدا به صورت چند حوضی در طول فرش متعدد بوده و فرم غالب آن نیز سه حوضی بوده که بعدها به یک حوض در مرکز تبدیل می شود با پیشرفت فنون فرشبافی و ورود اسلام به ایران، ترنج با مفاهیمی همسان و افزون بر قبل، همچنین با شمایلی تزئینی تر محلی برای ذوق آزمایی هنرمند مسلمان ایرانی بوده است.
این مسئله نیز مغایر با این مطلب نیست که ترنج در سایر هنرها نظیر کتاب آرایی با توجه به سهولت طرح و نقش در آن نسبت به فرش به درجه ای از کمال رسیده باشد و فرش هم به صورت موازی متأثر از آن باشد؛ اماّ اصالت نقش به مراتب جایی دورتر از کتا ب آرایی است.
منابع :
- فصلنامه علمی_ پژوهشی انجمن علمی فرش ایران، شماره 18 ، بهار 1390
- سایت یک دوست