تبیان، دستیار زندگی
سودابه بیضایی طی سه ماه اخیر با سه سریال « آمین»، «کیمیا» و «آسمان من» در تلویزون حضور مستمر داشته، اما او چرا در این سریال ها و دیگر کارهایش همیشه عهده دار نقش های فرعی و مکمل بوده؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از باند بازی ها خبر ندارم

سودابه بیضایی طی سه ماه اخیر با سه سریال « آمین»، «کیمیا» و «آسمان من» در تلویزیون حضور مستمر داشته، اما او چرا  در این سریال ها و دیگر کارهایش همیشه عهده دار نقش های فرعی و مکمل بوده؟

بخش سینما و تلویزیون تبیان
سودابه بیضایی


در بیشتر فیلم و سریال هایی که اخیرا از شما دیده ایم همه نقش هایتان مکمل بوده اند، چرا بیشتر در نقش های مکمل و فرعی بازی می کنید؟
من یک بازیگر هستم و قطعا کارهایی که بازی می کنم وابسته به پیشنهادهایی است که به من می شود. من نقش هایم را از میان فیلمنامه هایی که به دستم می رسد انتخاب می کنم. در طول سال هایی که بازی می کنم اساسا بازیگری بودم که سعی کردم آهسته آهسته جلو بیایم و در کارم عجله نکنم. هیچ وقت عجله ای برای رسیده به نقطه پایان نداشتم و همیشه اعتقادم بر این بوده که بازیگری ارتباط عجیب و عمیقی با خود شناسی آدم ها دارد. به نظرم هر چه جهان بینی آدم ها پخته تر باشد بازیگری اش به همان نسبت رشد می کند و عمیق تر می شود. من دوست داشتم به نسبت اینکه خودم پخته تر می شوم به همان نسبت رشد کنم. دوست نداشتم همان اول راه به ته خط برسم و بعد هم پشیمان شوم که چرا بهتر نبودم. از طرف دیگر همیشه اعتقادم بر این بوده که هر اتفاقی به موقع و سر جای خودش بیفتد بهترین اتفاق است.
به نظرتان چه روندی را باید طی کنید که نقش های اصلی و محوری را هم به شما پیشنهاد دهند و از این تکرار رها شوید؟
من سعی می کنم برای نقش هایم هر چند کوتاه هم باشند انرژی بگذارم و  برایشان شناسنامه درست کنم. برای همه نقش هایم تلاش می کنم اما از این روندی که می گویید خبر ندارم و فکر می کنم فقط باید منتظر پیشنهادهای خوب باشم.
اگر این روند باز هم ادامه پیدا کند و همچنان در نقش های مکمل بازی کنید، نگران نیستید به تلاش نکردن برای پیشرفت در حرفه تان متهم شوید؟
نمی دانم چه کار باید کنم که این اتفاق نیفتد، من طبق پیشنهادهایی که دارم جلو می روم. اما پیش وجدان خودم راحتم که در حرفه ام کم نگذاشتم و همه تلاشم را کردم. همین الان هم در ورک شاپ های بازیگری شرکت می کنم، کتاب های زیادی در این زمینه می خوانم، حتی برای پیشرفتم در زمینه نویسندگی هم در کلاسهای آقای تقوایی شرکت کردم و دنبال هر آنچه که احساس کردم می تواند در بازیگری به من کمک کند رفتم و پی اش را گرفتم. اما فیلمنامه هایی که به دستم می رسند و نقشی که از طرف کارگردان و تهیه کننده برای من در نظر گرفته می شود دست من نیست. باید به من پیشنهاد شود تا درباره اش فکر کنم و در نهایت قبول یا ردش کنم. اما اگر کسی بخواهد من را به تلاش نکردن متهم کند، تلاش هایم در این سال ها را به عنوان جواب می توانم نشان دهم.
فکر می کنید باند بازی و پارتی بازی ها در تلویزیون و اینکه کارگردان و تهیه کننده نقش یک ها را برای نورچشمی هایشان کنار می گذارند چقدر باعث شده این فرصت ها از شما گرفته شود؟
من از باند بازی ها خبر ندارم و واقعا نمی دانم چنین اتفاقی می افتد یا نه، اما اگر صحت داشته باشد واقعا بد است. من خودم تا به حال این ماجرا را نه دیدم و نه لمس کردم، از طرف دیگر من هیچ وقت خودم را درگیر حواشی نمی کنم و اگر هم حرفی از این طرف و آن طرف بشنوم اهمیتی به آن نمی دهم.

نقش من در سریال هنوز آنطور که باید و شاید شروع نشده و کاراکتر معلم تا الان فقط در حد معرفی در قصه حضور داشته و در کنار کیمیا بوده، سکانس های پراکنده ای که تا به حال از بازی من پخش شده بیشتر برای معرفی این شخصیت به مخاطب بوده. اما اینکه چه ماجراهایی برای خودش پیش می آید را باید در آینده ببینیم. حضور عمده من در این سریال در بخش جنگ است

نیروانا در «آمین» هم با اینکه نقش فرعی بود اما بیشتر از بقیه کاراکترهایی که اخیرا بازی کردید دیده شد، چون این شخصیت منفی بود این اتفاق برایش افتد؟
تجربه به من ثابت کرده خودم با هر نقشی بیشتر ارتباط برقرار کنم و دوستش داشته باشم بیشتر به دل مخاطب می نشیند. واقعا مثال آنچه از دل برآید بر دل می نشیند درباره من صادق است، وقتی نیروانا را خواندم خیلی خوشم آمد و به عنوان یک کاراکتر مجزا بدون در نظر گرفتن اینکه قرار است خودم بازی اش کنم برایم به شدت جذاب بود. بعد که قرار شد بازی اش کنم آن را در ذهنم پروراندم و جدای از اطلاعاتی که در فیلمنامه به من داده شده بود برایش زندگی و قصه نوشتم. به نظر من و همانطور که در علم روانشناسی نیز ثابت شده ریشه بسیاری از مشکلات و مسائلی که خلافکاران دارند در بچگی شان است، من هم از بچگی نیروانا با ان همراه شدم. به نظرم او بر طبق شرایط منفی شده بود و نقش سیاه و تختی نبود.
نقش هایی که شما بازی می کنید علاوه بر اینکه فرعی اند، حضور تاثیرگذاری در داستان ندارند و برای مثال هیچ گره ای  به دستشان باز نمی شود، اینکه شما آن نقش را بازی کنید یا بازیگر دیگر فرقی دارد؟
اگر فرقی نداشت طبیعتا کارگردان سراغ بازیگر دیگری می رفت و گزینه های دیگری را انتخاب می کرد. حتما تفاوت دارد و ویژگی هایی از من را دیده که نقش را به من پیشنهاد داده، اما این موضوعی که شما گفتید در سینما برایم بیشتر افتاده، مثلا در فیلم «روز روشن» شاید سه یا نهایتا چهار سکانس بازی داشتم اما تاثیر حضور کاراکتر من به وضوح دیده می شد و گره های اصلی داستان به دست او بازی می شد. در واقع نقطه اوج فیلمنامه روی دوش کاراکتر من بود. 
در تلویزیون چطور، چقدر این اتفاق برایتان افتاده؟
مثلا درباره مرضیه طاهری «کیمیا» به صراحت می توانم بگویم این اتفاق نمی افتد و گره ای از قصه باز می کند، او همراه و حامی شخصیت اصلی قصه است وی در ادامه حضورش پررنگ تر می شود.
جدای از کاراکتر های قبلی تان سریال هایی که الان هم در آنها بازی کردید نقش اصلی نیستید، این روند تا کی ادامه پیدا می کند؟
اگر منظورتان «کیمیا» است باید بگویم نقش من در سریال هنوز آنطور که باید و شاید شروع نشده و کاراکتر معلم تا الان فقط در حد معرفی در قصه حضور داشته و در کنار کیمیا بوده، سکانس های پراکنده ای که تا به حال از بازی من پخش شده بیشتر برای معرفی این شخصیت به مخاطب بوده. اما اینکه چه ماجراهایی برای خودش پیش می آید را باید در آینده ببینیم. حضور عمده من در این سریال در بخش جنگ است.
اما در «آسمان من» و «آمین» هم این اتفاق تکرار شده.
«آسمان من» یک سریال مرد محور بود و نقش من هم خیلی پررنگ نبود، کاراکترهای اصلی این سریال بیشتر آقایان بودند و خانم ها حضور کمتری در این مجموعه داشتند اما کلیت نقش من دیده شده. «آمین» هم یک نقش خاص بود که حضورش کم بود.
به نظرتان اینکه همزمان دو کار از یک بازیگر پخش شود چقدر برایش تاثیر مثبت دارد؟
راستش کلیت این ماجرا را دوست ندارم و معمولا ترجیح می دهم اگر قرار است دو کار از من پخش شود با فاصله باشد. سریال های «کیمیا» و «آسمان من» زحمت 4 سال من است، به همین خاطر دوست داشتم هر کدام در زمانی که باید پخش و دیده می شدند. من اصولا حس خوبی نسبت به کاری که 3-4 سال پیش یا حتی 2 سال قبل بازی کردم ندارم و به دلم نمی چسبد. وقتی کارهای قبلی ام را می بینم احساس می کنم اشتباه زیاد دارم و می توانستم خیلی بهتر از اینها باشم. طبیعی است که هر چه می گذرد انسان پخته تر و جهان بینی اش گسترده تر و عمیق تر می شود و همین قضیه روی کارش هم تاثیر می گذارد. من هم از این موضوع جدا نیستم و به همین خاطر وقتی به عقب بر می گردم نقص هایی می بینم. ضمن اینکه هر کاری وقتی در زمان خودش پخش شود اتفاق بهتری برایش می افتد، منظورم البته سریال «آسمان من» است، چون «کیمیا» که به محض اینکه آماده شد روی آنتن رفت.
کیمیا یک سریال پر بازیگر است و نقش مرضیه طاهری هم در این قصه پرماجرا چندان پررنگ نیست، چرا این سریال را بازی کردید؟
«کیمیا» به نظرم یک رمان است و خواندن رمان هم همیشه برای مردم جذاب است، زندگی یک شخصیت از سنین کم تا دوران بزرگسالی و همه اتفاقاتی که در این دوران برایش می می افتد وقتی در قالب یک داستان دراماتیک روایت می شود مخاطبان زیادی پیدا می کند. همان روز اولی که درباره فیلمنامه با آقای افشار صحبت کردیم مطمئن بودم این کار دیده می شود. قصه های رمان گونه برای خودم هم جذاب است و دوست داشتم این تجربه را داشته باشم.
یعنی فکر می کردید این کار بگیرد؟ الان خیلی انتقاد به سریال می شود.
انتقاد همیشه وجود دارد و شاید برخی با موضع حرف می زنند، اما اگر نقد به جا باشد کاملا درست و پذیرفتنی است. اما قضیه ای که من را خیلی خوشحال کرده پر طرفدار بودن این سریال است و اینکه همه کسانی که مخاطب این سریال هستند پیگیر داستان آن هستند. به نظرم این اتفاق مدتها بود برای سریال های ما نیفتاده بود. وقتی مخاطبان اینقدر پیگیر ماجرا هستند یعنی قصه برایشان کشش و جذابیت دارد. سریالی که قسمت های طولانی داشته باشد و هر قسمت اش هم پر از اتفاق باشد برای بیننده جذاب است و «کیمیا» چون اولین تجربه سریال طولانی در این ژانر است طرفداران بیشتری را به خود جذب کرده.


منبع: روزنامه  سینما