تبیان، دستیار زندگی
عدى منت خداى را عز وجل امروز كه متن انتقادى «غزل هاى سعدى» به تصحیح زنده یاد استاد یوسفى نشر مى یابد، عاشقان سخن سعدى به یكى از آرزوهاى بزرگ خویش رسیده اند و یكى از گام هاى استواردرقلمروسعدى شناسى عصر ما برداشته شده ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لذت خواندن غزل هاى سعدى


منت خداى را عز وجل

امروز كه متن انتقادى «غزل هاى سعدى» به تصحیح زنده یاد استاد یوسفى نشر مى یابد، عاشقان سخن سعدى به یكى از آرزوهاى بزرگ خویش رسیده اند و یكى از گام هاى استواردرقلمروسعدى شناسى عصر ما برداشته شده است.

در این سال ها كه از درگذشت استاد یوسفى (1369-1306) مى گذرد، خانواده و دوستانش همواره در معرض این پرسش بوده اند كه «غزلیات سعدى كى منتشر خواهد شد؟» چنانكه در یادداشت شادروان دكتر اتابكى - یار دیرین و همكار استاد یوسفى در تصحیح بخشى از غزلیات سعدى - خواهید دید، این كار كه اندكى از آن باقى مانده بود، پس از درگذشت مصحح دانشمند آثار سعدى، در كتابخانه او و با همان روش و منابعى كه آن بزرگ كار تصحیح آثار سعدى را بنیاد نهاده بود، به اهتمام شادروان دكتر پرویز اتابكى و دستیارى بانو رفعت صفى نیا نایینى ادامه یافته و به پایان رسیده است، اما بعضى موانع، نشر آن را تا امروز به تأخیر افكنده بود.

شاید یادآورى این نكته ضرورت داشته باشد كه یكى دو غزل با شماره هاى مستقل در این چاپ آمده است كه با اندكى اختلاف عین یكدیگر مى نمایند و ما به دلیل همان مختصر اختلاف حذف یكى از آنها را روا نداشتیم.

خداى را سپاس مى گزاریم كه توفیق آن را به ما داد كه سرانجام این ودیعه را به دست اهل زمانه بسپاریم. استاد یوسفى، به روزگار حیاتش، همواره از نقدها و نظرها با خوشرویى تمام استقبال مى كرد. بى گمان روان روشن او نیز شادمان خواهد بود، اگر ملاحظات انتقادى و استوارى از جانب اهل فضل درباره این كتاب عرضه شود و در چاپ هاى آینده از آنها بهره یاب شویم.

«غزل هاى سعدى» با تصحیح و توضیح زنده یاد غلامحسین یوسفى كه معتبرترین تصحیح از غزل هاى سعدى است، پس از 15 سال نایاب بودن در بازار، این هفته از سوى انتشارات سخن به بازار مى آید.

به نظر مى رسد كه اختلاف ناشر سابق این كتاب با خانواده دكتر یوسفى موجب تأخیر در تجدید چاپ این اثر بوده است و هم اكنون این كتاب با توضیح خانواده آن شادروان و توضیح پرویز اتابكى مصحح و مؤلف بسیارى از آثار معتبر ادب كلاسیك، چاپ و منتشر شده است.


توضیحى در مورد این چاپ از «غزل هاى سعدى»

استاد فاضل گرانقدر، شادروان دكتر غلامحسین یوسفى كه كار ارجمند تصحیح و توضیح كلیات افصح المتكلمین سعدى شیرازى را به عهده همت گرفته بود، توفیق یافت دو كتاب بوستان و گلستان را به ترتیب در سال هاى 1359 و 1368 به صورتى منزه و منقح به چاپ رساند و از آن پس با جدیت و علاقه تمام به تصحیح غزلیات و ترجیعات سعدى پرداخت. اما دریغ كه از اوایل سال 1368 گرفتار بیمارى هایل سرطان شد و سرانجام دست اجل در سال 1369 آن دانشى مرد بزرگ و عالم متواضع سترگ را از میانه در ربود و عالم فضل و ادب و فضیلت و بصیرت را عزادار نمود.

استاد یوسفى با وجود ضعف مفرط ناشى از بیمارى و التزام درمان و عوارض آن، تا آخرین لحظه زندگى پرثمر خود دست از تحقیق و تتبع و بویژه تصحیح این اثر مهم برنداشت و تا 418 غزل سعدى را به ترتیبى كه در كتاب حاضر آمده بررسى و مقابله و تصحیح كرد. دكتر یوسفى كه از لحاظ قدمت به نسخه آل و از لحاظ كمیت و توالى غزل ها به نسخه «آ» اعتماد و استناد داشت و به دیگر نسخه بدل ها - به قدر اعتبار هر یك - توجه مى كرد، پیشنویس متن را نیز شامل 713 قطعه شعر اعم از قصیده و غزل به علاوه ترجیع بند معروف سعدى، به خط خویش نوشته كه عكسى از آخرین دستخط پیشنویس متن و آخرین صفحه مربوط به تصحیحات استاد در پایان این توضیح آمده است.

این بنده كه از روزگار جوانى سابقه دوستى و همدرسى و عهدى قدیم و ارادتى صمیم با آن فقید سعید داشت از این سعادت برخوردار بود كه پیرانه سرنیز در كنار او بهره مند از ثمره كار و آثار و خوشه چین خرمن فضل وى باشد و نزدیك به سالى در مقابله نسخه ها تا غزل سیصد و هفدهم به اندازه فهم و توان خود مشاركت كند، اما در اواخر سال 1368 به سبب ابتلا به دو عارضه سكته قلبى متوالى از ادامه این استفاضه باز ماندم. از آن پس استاد یوسفى به تنها و چندى به كمك بانوى دانشمند خانم رفعت صفى نیا و نیز خواهر همسر نیكو خصال خویش، خانم مینوبازرگان، على رغم غلبه بیمارى مهلك بدین كار ارجمند ادامه داد و تا 418 غزل را تصحیح كرد و به خط خود شرح نسخه بدل هاى آن را نوشت و بخشى از پیشنویس مقدمه را نیز نگاشت. اما بیان توضیحات و معانى پاره اى ابیات و حل مشكلات این بخش از آثار گهربار سعدى را با ذكر «ان شاءالله» به اتمام كتاب موكول مى كرد.

اكنون كه آن بزرگ استاد فرزانه روى در نقاب خاك كشیده است، این بنده ناتوان حكم ارادت دیرین و با دستمایه استفاضت از محضر پرفیض و بركت او بر خود واجب دید كه على رغم قلت بضاعت و فقدان اهلیت، تنها آنچه در این زمینه از او آموخته است به كار بندد و بر همان شیوه اى كه وى ره مى پیمود، از اعتماد به نسخه اساس و اقدم و استناد به نسخه هاى معتبر و اهم در صورت تعارض و احتراز از قیاس به رأى مگر به ضرورت و با استدلال محكم، گام بردارد. با این تفاوت كه استاد فقید به سبب الفت دیرینه با زبان سعدى و وسعت دانش خود در پهنه ادب و شعر فارسى ملكه تشخیصى كم نظیر داشت و این ناتوان را یاراى در شدن بدان میدان نیست و جز بیان حسرت و افسوس بر فقدان آن فاضل فرزانه و محقق متواضع یگانه سخنى نتواند گفت.

شادروان دكتر غلامحسین یوسفى در آخرین روزهاى زندگى خود پیشنویس مقدمه این كتاب را مى نگاشت ولى دریغ كه دست قضاى محتوم و مهلت معلوم دست فیض آثار و قلم تواناى گهربار او را براى همیشه از كار بازداشت و بدو امان نداد كه حتى همان پیشنویس مقدمه را به پایان رساند. اما از آنجا كه استاد فقید مردى بسیار منظم و مرتب بود، افزون بر پیشنویس ناتمام یاد شده، یادداشت هایى بر برگچه هایى چند نوشته و همه را در لفافى نهاده است كه چون مكمل مطالب مقدمه است در ذیل همان مقدمه خواهد آمد.

بدیهى است ك مصحح فقید فرصت نیافت بخش دوم طرح كتاب غزل هاى سعدى را چنان كه خود در پیشنویس مقدمه خویش اشاره كرده است و شامل «توضیحات مربوط به متن» مى شده، به انجام رساند، اما بخش اول و سوم آن طرح - قسمتى عمده به وسیله خود استاد یوسفى و بقیه با استفاده از روش و دیگر نوشته هاى او به وسیله این ناتوان - تحریر شد كه اینك به تقدیم مى رسد. در مورد بخش اول طرح كتاب كه استاد در نظر داشت گفتارى كوتاه به عنوان «درباره غزل سعدى و لطف سخن او» بنویسد، گر چه متأسفانه این مهم صورت نپذیرفت اما خوشبختانه مقالتى ارزشمند در همین زمینه از آن گرامى یاد بر جاى است كه در كتاب گرانقدر چشمه روشن او درج شده است و ناگزیر همان مقالت در آغاز این كتاب نقل خواهد شد. بدین ترتیب كتاب حاضر مشتمل است بر یك توضیح و یك مقدمه و چهار بخش شامل: بخش اول «گفتارى درباره غزل سعدى» بخش دوم «متن غزل ها» و بخش سوم «شرح نسخه بدل ها» و بخش چهارم «فهرست الفبایى غزل ها بر اساس قوافى با اشاره به شماره غزل».

نكته اى دیگر كه دكتر یوسفى سخت بدان پایبند بود و نشان از اخلاق والاى او دارد درج سپاسگزارى و حق شناسى و تقدیم احترام او به كسانى است كه در این كار به نوعى بدو یارى و مددكارى كرده اند و افزون بر تأكیدى كه چند بار به این بنده كرد در برگچه اى به عنوان «اظهار تشكر در مقدمه غزلیات» نام و نوع یارى و مددكارى این عزیزان را بدین شرح یادداشت كرده است: بانو رفعت صفى نیا نایینى (كه ایشان پس از درگذشت استاد یوسفى دو سال تمام همان یاورى و همكارى را با این بنده ادامه دادند)؛ آقاى دكتر محمد جواد شریعت: اهداى قسمتى از ترجمه انگلیسى غزل ها؛ آقاى دكتر جلال خالقى مطلق: فراهم آوردن و اهداى بقیه ترجمه انگلیسى غزل ها؛ آقاى دكتر مهدى درخشان: فراهم آوردن عكس نسخه بانو دكتر نسرین حكمى و كتابخانه مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى (كه عكس بسیارى از نسخه ها را در اختیار مصحح گذاشتند)؛ آقاى دكتر محمد جعفر یاحقى: فراهم آوردن عكس برخى نسخه ها؛ آقاى دكتر اصغر مهدوى كه عكس نسخه «مه» را در اختیار مصحح گذاشتند.

این بنده نیز به نوبه خود از سروران یاد شده كه در دو سال اخیر پس از فقدان استاد، به لطف و بزرگوارى خود ادامه دادند و عنایت ایشان باعث اتمام كار شد، سپاس ها دارد و به حضور پرفیض ارجمندشان احترام مى گذارد.

در پایان واجب مى دانم از همت و پشتكار و دقت نظر بانو رفعت صفى نیا كه در مقابله نسخه ها افزون بر سالى همكارى با استاد یوسفى، دو سال تمام بى هیچ چشمداشت و منتى گرچه به ذكر نام، این بنده را یار و مددكار بوده و بارها یادآورى هاى مفید كرده اند صمیمانه سپاسگزارى كنم و نیز از توجهات مستمر دو ساله بانوى ارجمند، نیكو بازرگان، همسر محترم استاد یوسفى كه كتابخانه و میز تحریر و تمام وسایل كار و نسخه ها را عیناً چون زمان حیات ظاهرى آن استاد شادروان حفظ كرده و همه را - حتى همین قلم را كه از آن او بود و بنده به یاد آن عزیز و حفظ یكدستى و همسانى «خبر» به كار مى برم - در اختیارم گذاشته اند، تشكر كنم.

اینك به روان پاك یوسفى كه بى گمان ناظر و نگران این اثر خویش است، درود بى پایان مى فرستم و حسرت خود را تقدیم مى دارم كه اى كاش چنان فقدانى پیش نمى آمد كه مرا ناگزیر به چنین توضیح و بیانى كند و بر آن دارد كه از باب قبول مسئولیت خطاهایى كه احتمالاً در تصحیح بخش اخیر دامنگیر این ناتوان است، از خود نام برم.

اكنون به دل و زبانى عذرخواه به این ابیات سعدى پناه مى جویم كه گوید:

تو مگر سایه لطفى به سر وقت من آرى

كه من آن پایه ندارم كه به مقدار تو باشم

خویشتن بر تو نبندم كه من از خود نپسندم

كه تو هرگز گل من باشى و من خار تو باشم

من چه شایسته آنم كه تو را خوانم و دانم

مگرم هم تو ببخشى كه سزاوار تو باشم

نه درین عالم دنیا كه دران عالم عقبى

همچنان بر سر آنم كه وفادار تو باشم

خاك بادا تن سعدى اگرش تو نپسندى

كه نشاید كه تو فخر من و من عار تو باشم

امیدوارم یوسفى عذرم را بپذیرد و در جوار رحمت پروردگار، برخوردار از غفران و رضوان كردگار، آرام و قرار گیرد. ولله الحمد.

از خدا جوییم توفیق ادب

نوشته : پرویز اتابكى ( روزنامه ایران )


لینک :

شعر و ادب پارسی

شعر زندگی در كلام سعدی

گالری عكس آرامگاه سعدی