تبیان، دستیار زندگی
مرا چه شده است كه آن خدایى را كه مرا پدید آورد و به من نعمت ها ارزانى داشت، و به سوى حق و عدالت راهنماییم كرد، اینك او را نپرستم؟!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا باید یکتاپرست باشیم؟!

مرا چه شده است كه آن خدایى را كه مرا پدید آورد و به من نعمت ها ارزانى داشت، و به سوى حق و عدالت راهنماییم كرد، اینك او را نپرستم؟! آرى، من راه توحیدگرایى و یكتاپرستى را كه سرلوحه دعوت آنان است برگزیده ام!

فرآوری: زهرا اجلال - بخش قرآن تبیان
خدا ، دعا ، یکتا پرست

بر اساس روایات، فردى كه براى حمایت از فرستادگان الهى به شهر انطاكیه آمد، حبیب نجّار بود كه از او به «صاحب یس» نیز تعبیر شده و در ردیف مؤمنِ آل فرعون كه به حمایت حضرت موسى(علیه السلام) برخاست، شمرده شده است.
این مرد كه غالب مفسران نامش را "حبیب نجار" ذكر كرده اند از كسانى بود كه در برخوردهاى نخستین با رسولان پروردگار به حقانیت دعوت آنها و عمق تعلیماتشان پى برد، و مومنى ثابت قدم و مصمم از كار در آمد، هنگامى كه به او خبر رسید كه در قلب شهر، مردم بر این پیامبران الهى شوریده اند، و شاید قصد شهید كردن آنها را دارند، سكوت را مجاز ندانست ، و با سرعت و شتاب خود را به مركز شهر رسانید و آنچه در توان داشت در دفاع از حق فروگذار نكرد.(تفسیر نمونه)
او می گوید: وَمَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؟ چرا خدا را نپرستم؟ خدا مرا خلق کرده، دارم به سوی او هم بازمی گردم، حال چه دلیلی دارد که در این میانه، کس دیگری را بپرستم؟ چرا به کس دیگری تکیه کنم؟
در سوره یاسین، از قول مؤمن آل یس یاد مى دهد كه چرا باید یكتاپرست بود؛ زیرا پدید آورنده تنها خدایى است كه به سوى او نیز بازگشت همگان است. مبدأ یكى و معاد هم یكى است، پس چرا براى غیر او سر تعظیم فرود آوریم؛ كسى كه او ما را از نیستى پدید آورده و همه جور نعمت عنایت فرموده است و آیا کسی که انسان باشد غیر از خدا، آلهه دیگری می گیرد؟
در مسافرخانه که خیلی آدم به دور و بری هایش دل نمی دهد، چون از جای دیگری آمده، به همان جا هم در حال برگشتن است، پس چه دلیلی دارد که این وسط، دل به چیز دیگری بدهد؟ أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن یُرِدْنِ الرَّحْمَ نُ بِضُرٍّ لَّا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلَا یُنقِذُونِ؟ آیا خدای دیگری انتخاب کنم از خدایی که رحمان است؟ و به خاطر رحمان بودنش، اراد ضرر برای هیچ کس نمی کند، بنابراین اگر یک ضرری قرار شد به ما برسد، باید بدانیم که دیگر هیچ راهی برای دفع آن وجود ندارد، وجود ندارد، چرا که اگر راهی بود، خدا به خاطر رحمان بودنش، آن راه را جلوی ما می گذاشت. چرا که این راهی بوده که خودمان رفته ایم، و بازگشتی برایش متصور نیست. پس شفاعت هیچ چیز به درد ما نمی خورد. چرا که خداوند، به واسط رحمان بودنش، هر کاری که ممکن بوده، برای نجات بشر انجام داده.
سه نکته در آیه وَمَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ:
1- كسانى كه در برابر آفریدگار خود بندگى نكنند در دادگاه وجدان محكومند. (و مالى لا اعبد)
2- یكى از راه هاى دعوت دیگران، بیان اعتقادات منطقى خود است. (مالى لا اعبد الّذى...)
3- توجّه به مبدأ و معاد سرچشمه ى بندگى است. (فطرنى و الیه ترجعون) (تفسیر نور)
و آن گاه به آنان هشدار داد كه: "وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ "؛ به هوش كه شما نیز در روز رستاخیز تنها به سوى او بازگردانده مى شوید و اوست كه كیفر كفر و بیدادتان را به شما خواهد داد.


عواملی که ما را از توحید دورمان کرده است
یادمان باشد بشر موجودی مشرک نبوده که کم کم به توحید نزدیک شود! بلکه بشر موجودی موحد بوده که عواملی سبب انحراف او از توحید شده است. و باور ما بر این عقیده راسخ است که اولین فرد بشر، خود پیامبری بوده که از امهات تعالیم آنها، یکتاپرستی می باشد.
با توجه به این مقدمه باید گفت عواملی که سبب دور افتادن از توحید می شود به دو دسته کلی قابل تقسیم هستند. عوامل بیرونی و عوامل درونی که هر کدام از این ها را به اختصار بیان می کنیم:

عوامل بیرونی:

۱- شیطان

شیطان سردسته گمراهان و دشمن سرسخت انسان هاست که آنها را از مسیر سعادت منحرف می کند. و مهمترین غرض او بازداشتن انسان ها از توحید است که محوری ترین نقطه سعادت بشر است:
«اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ[مجادله/۱۹] شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده.»

۲- ثروت و فرزندان

انسان در زندگی مادی خود، ممکن است دچار غفلت شده و اندک اندک به منزلی برسد که هیچ رنگ و بوی خدایی در آن باقی نمانده باشد:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ[منافقون/۹] اى كسانى كه ایمان آورده اید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نكند!»

۳- تهاجم فرهنگی

کسانی که در جوامع به نوعی الگو شده اند، در صورت انحراف می توانند سایرین را منحرف کنند. مثلا در زمان ما جوامع غربی که پیشرفت مادی چشمگیر کرده اند و به نوعی الگو قرار گرفته اند، که می توانند انسانهای بسیاری را در گمراهی خود سهیم کنند. همان گونه که قارون ها و فرعون ها با مطرح بودن در جامعه سایرین را به گمراهی کشانده اند.
«وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَلى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هذا لَشَیْ ءٌ یُرادُ[ص/۶] سركردگان کفار بیرون آمدند و (در مقابل دعوت پیامبر به توحید)  گفتند: «بروید و خدایانتان را محكم بچسبید، این چیزى است كه خواسته اند (شما را گمراه كنند)»

۴- همنشین یا محیط نامناسب

محیط فاسد و دوستان ناباب سبب گمراهی انسان می شوند و او را از مسیر توحید باز می دارند:
«یا وَیْلَتى لَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلاً * لَّقَدْ أَضَلَّنىِ عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنىِ[فرقان/۲۸-۲۹] اى واى بر من، كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم! او مرا از یادآورى (حق) گمراه ساخت بعد از آنكه (یاد حق) به سراغ من آمده بود!»

عوامل درونی

حال با توجه به عوامل بیرونی می توانیم عوامل درونی ای که کمک کننده و زمینه ساز آن عوامل بیرونی هستند را به روشنی ببینیم:
هوای نفس انسان مسیر را برای شیطان هموار می کند.
دنیا طلبی و آرزوهای دراز و ... سبب دل بستن به ثروت و قدرت می شود.
جهالت سبب پیروی کورکورانه از دیگران می شود و... .


منابع:
سایت ایکس شبهه
سایت غدیر
سایت عرفان