تبیان، دستیار زندگی
نظریه مرگ مولف بارت به این گزاره منتهی می شود که با خلق اثر، خالقش می میرد اما اثرش در خوانش های مختلف و مستمر مخاطبان استمرار یافته و به حیات خویش ادامه می دهد.مراد از مرگ مولف، مرگ جسمانی و روانی او نیست بلکه تاکیدی است بر این معنا که یک اثر فارغ از نسب
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازخوانی فیلم در بازتولید فتوشاپی

نظریه مرگ مولف بارت به این گزاره منتهی می شود که با خلق اثر، خالقش می میرد اما اثرش در خوانش های مختلف و مستمر مخاطبان استمرار یافته و به حیات خویش ادامه می دهد.مراد از مرگ مولف، مرگ جسمانی و روانی او نیست بلکه تاکیدی است بر این معنا که یک اثر فارغ از نسبت معنایش با مولف، واجد هویت مستقل ومستمری است که درخوانش ودرک مخاطبان،بازتولید می شود.

سید رضا صائمی -بخش سینما و تلویزیون تبیان
بازخوانی فیلم در بازتولید فتوشاپی

این مکانیسم معنایابی و معنازایی که به زایش مستمر اثر می انجامد در ساحت سینما و در نسبت با فیلم به واسطه بسط تکنولوژی ها اطلاعاتی- ارتباطی هم دامنه وسیعی پیدا کرده وهم ابعاد تازه ای. درگذشته افراد از طریق نوع واکنش به یک فیلم سینمایی به شکل شفاهی یا گفتگوهای دوستانه به بازتولید اثر می پرداختند یا ازطریق خاطره بازی هایی که مخصوص عشق فیلم ها بود. نقد فیلم هم البته نوعی دیگر ازخوانش و بازتولید فیلم است که صورت و زبانی تخصصی تر داشته و در واقع می توان آن را خوانش تخصصی یک فیلم دانست اما در میان مخاطبان عام سینما و مردم عادی این خوانش چندان دامنه و عمق نداشت و بیشتر در احساس مخاطب به یک اثر از حیث عاطفی و دلی، صورت می گرفت اما اکنون همین مخاطب عادی با سواد و آشنا به تکنیک های رایانه ای و نرم افزارهای آن می تواند به خوانش های تازه ای از فیلم دست بزند که در گذشته نه تنها سابقه نداشته که اساسا امکان و مجال آن فراهم نبوده است. امروزه در انواع شبکه های اجتماعی و مجازی شاهد تولید انواع عکس متن هایی هستیم که از طریق دستکاری و تصرف در یک پلان یا سکانس و حتی دیالوگ های فیلم از طریق نرم افزارها یا اپلیکیشن های رایانه ای به ویژه فتوشاپ صورت می گیرد. یکی از بیشترین نمونه هایی این بازتولید فتوشاپی که بیشتر سویه سرگرم کننده و کمیک دارد در ارتباط با فیلم جدایی نادر از سیمین و صحنه مربوط به عصبانیت شهاب حسینی در دادگاه صورت می گیرد. این بازسازی و تصرف در تصویر اگرچه بیشتر به عنوان یک سرگرمی جدید و برای خنده و شادی در میان جوانان و نوجوانان رواج یافته و در فضاهای مجازی دست به دست می شود اما یک نوع مشارکت وسهیم شدن مخاطب در فرایند اثر محسوب شده که مخاطب منفعل را به مخاطب فعال و کنشگر بدل می کند.

درگذشته افراد از طریق نوع واکنش به یک فیلم سینمایی به شکل شفاهی یا گفتگوهای دوستانه به بازتولید اثر می پرداختند اما اکنون همین مخاطب عادی با سواد و آشنا به تکنیک های رایانه ای و نرم افزارهای آن می تواند به خوانش های تازه ای از فیلم دست بزند که در گذشته نه تنها سابقه نداشته که اساسا امکان و مجال آن فراهم نبوده است.

شاد بگوییدکه اینها مصداقی از لودگی و مسخره بازی های گرافیکی برای سرگرمی است اما این تنها شکلی از بهره گیری از ابزارهای رایانه ای وگرافیکی است که برای سرگرمی یا خنده مورد استفاده قرار گرفته و به نوعی جوک سازی بصری محسوب می شود اما نفس این اتفاق و تبدیل یک پلان و سکانس فیلم و دیالوگهایش از سوی مخاطب توسط تکنیک های فنی، صورتی جدید از خوانش مخاطب از اثر را به نمایش می گذارد که وقتی فیلمی پایان می یابد در ذهن خلاق یا حتی شوخ طبع و کمیک مخاطب تداوم می یابد. این اتفاق با هر نیتی که صورت بگیرد بازتولید و خوانش تازه مخاطب از یک اثر محسوب می شود که قبلا در این حوزه سابقه نداشته است.

بازخوانی فیلم در بازتولید فتوشاپی

جالب اینکه درارتباط با جدایی نادر ازسیمین و این سکانس یکی از تلخ ترین موقعیت های فیلم در فرایند بازسازی فتوشاپی به صحنه ای کمیک بدل می شود و خود این یعنی تصرف معنایی فیلم و بازتولید آن از یک موقعیت تلخ به یک موقعیت شاد. در واقع وسایل ارتباطی وتکنولوژی دیجیتالی جدید این امکان را برای مخاطب فراهم کرده تا او به دلخواه خود حتی از سر شوخی و سرگرمی به مداخله و تصرف در فیلم پرداخته و از آن یک اثر یا دست کم معنای دیگر بیافریند نه اینکه فقط آن را در ذهن خود دریافت کند بلکه از طریق تصویر سازی، به بازآفرینی آن دست بزند. اگرچه این اتفاقاتی که در فضاهای مجازی می افتد بیشتر شوخی های تصویری است و خوانش جدی از فیلم ارائه نمی دهد اما نشانه و دلیلی است بر اینکه درک مخاطب و خوانش او از اثر از تصور کردن به تصویر سازی کردن، امکان ظهور یافته و چه بسا در آینده به شکل جدی تری مخاطب از این طریق و با تمهیدات تکنولوژی به خوانش جدی یک فیلم سینمایی بپردازد و حتی بار دیگر آن را از نگاه خود بسازد. با توسعه تکنولوژی و فن آوری های رسانه ای باید در آینده منتظر مخاطبان جدیدی بود مخاطبانی که می توان آنها را مخاطب مولف نامید.