تبیان، دستیار زندگی
در روزشمار وقایع حسینی به روزی می رسیم که نویسنده این روزشمار در کنار تربت قافله سالار کربلا می رود و از نوری سخن می گوید که در سراسر زمین پراکنده شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هرکسی نور طلب کند، نور روشنی بخش حسین پُر فروغش می کند

در روزشمار وقایع حسینی به روزی می رسیم که نویسنده این روزشمار در کنار تربت قافله سالار کربلا می رود و از نوری سخن می گوید که در سراسر زمین پراکنده شده است.

مجتبی فراورده-بخش سینما و تلویزیون تبیان
قافله سالار

بوی عِطر تربت پاک حسین، لذتی دارد نگفتنی،
در کنار تربت حسین، دست بر قبر او ساییدم،
روز عاشور را بارِ دِگر مرور کردم،
قطعه سنگی بر سطح زمین خودنمایی کرد،
دست بردم و سنگ را برداشتم، از زمین خون جوشید،
از دل خون حسین، نور تابید و زمین را پویید،
بارها دیده بودم از دل خون حسین نور می تابد،
اما باز، سرگشته و حیران و در اندیشه شدم،
از بس که می گفتند محمّد و اهل بیت او، بَشر اند، بشری مثل ما،
از یاد بُرده بودم این بشرهای نازنین، این آسمانیانِ روی زمین، اصل وجودشان از نور است،
اللّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فی زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ یَكادُ زَیْتُها یُضی ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ یَهْدِی اللّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللّهُ اْلأَمْثالَ لِلنّاسِ وَ اللّهُ بِكُلِّ شَیْ ءٍ عَلیمٌ. (۱)
«خدا نور آسمان ها و زمین است . مَثَل نور او چون چراغدانی است كه در آن چراغی ، و آن چراغ در شیشه ای است . آن شیشه گویی اختری درخشان است كه از درخت خُجست زیتونی كه نه شرقی است و نه غربی ، افروخته می شود. نزدیك است كه روغنش هر چند بدان آتشی نرسیده باشد روشنی بخشد. روشنی بر روی روشنی است . خدا هر كه را بخواهد با نور خویش هدایت می كند، و این مَثَل ها را خدا برای مردم می زند و خدا به هر چیزی داناست .»
نور حسین کربلا را پویید و در زمین چرخید،
چشم گرداندم در زمین، زمین تاریک بود همچو شب،
و مردمانِ تاریک و خموش،
زمین را شهر به شهر،
شهرها را کوچه به کوچه،
کوچه ها را خانه به خانه،
به جستجو، در پی نور می گشتند،
زمین ظلمتکده بود، شهرها خلوت، خانه ها خالی،
و نور حسین در زمین می چرخید در پی طالبان نور.
هرکسی خواهان بود، هرکسی نور طلب می کرد،
نور روشنی بخش حسین، پُر فروغش می کرد،
شور و امیدش می بخشید،
زندگی را برای او معنا می کرد، حیاتش می بخشید،
زندگی را با طعم دِگری می فهمید،
تا زمانی که نور طلب می کرد،
حُب حسین، راه حسین، نور حسین با او بود.
در ظلمتکد دنیا، در شهرهای خلوت و خانه های خالی،
نور حسین خانه ای گِلین را نشان می داد،
پُر امید، پُر نور، بی نظیر و بی همتا،
خان پنج تن آل کسا، خان اهل بیت مصطفی، خان رُخصت داد خدا،
فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْكَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ اْلآصالِ. (۲)
«در خانه هایی كه خدا رخصت داده كه [قدر و منزلت ] آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود. در آن [خانه ]ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش می كنند.»
اهل این خانه همه از نور بودند، نور علی نور بودند،
مادر مهربانِ این خانه،
هم برای پدر مادر بود، هم برای شوهر، هم برای طفلان، هم برای اُمّت.
افسوس، افسوس و صد افسوس که قدرش نشناختند و زود از میان اُمّت رفت.
مادر مهربان، طالبان نور را نصرت می کرد،
مادر مهربان، مادران را هم مادری می کرد!
........
۱- سوره نور. آیه ۳۵           
۲- سوره نور. آیه


منبع: مهر