آشنایی با مهدی موعود
كیفیت تولد حضرت
آفتاب وجود دوازدهمین پیشوای ولایت در آسمان وجود بشریت در نیمه شعبان سال 255 هجری بر جهانیان پرتو افكند. در این تاریخ هیچ اختلافی نیست و كلیه علمای فریقَین (شیعه و سنی) اتفاق نظر دارند. او همنام رسول اكرم(ص) و هم كنیه آن حضرت (ابوالقاسم) است. حضرت حكیمه خاتون- دختر امام محمدتقی (ع) وعمه امام حسن عسگری(ع) می گوید:
در روز پنجشنبه- نیمه شعبان- به منزل برادرزادهام حضرت حسن بن علی العسگری(ع) رفتم. چون قصد مراجعت نمودم، حضرت فرمود: ای عمه، امشب را نزد ما باش كه در این شب فرزند گرامیای متولد می شود كه حق تعالی به او زنده می گرداند زمین را به علم و ایمان و هدایت، بعد از آنكه مرده باشد به شیوع كفر و ضلالت.
گفتم: ای سید من، مولود از كه به هم می رسد. فرمود: از نرجس. پس برخاستم پشت و شكم نرجس را ملاحظه كردم، هیچگونه اثری از حمل،در او ندیدم. در حالِ حیرت بودم كه حضرت فرمود: ای عمه، صبح اثر حمل او ظاهر می شود، مَثَل او مَثل مادر موسی است. شب را تا نزدیك صبح آنجا ماندم و اثری در نرجس خاتون ندیدم. نزدیك بود شكی در من پیدا شود كه ناگاه امام از حجره خود صدا زد: شك مكن، وقتش نزدیك شده. ناگاه مقارن صبح صادق حالت اضطراب در نرجس ظاهر شد. او را در برگرفتم. امام دستور فرمود: سوره قدر را بر او بخوانم. شروع كردم به خواندن سوره قدر. در آن حال شنیدم كه آن طفل در شكم مادر در خواندن سوره با من همراهی می كرد. من از این واقعه ترسیدم. امام فرمود: ای عمه تعجب مكن از قدرت باری تعالی كه طفلان ما را به حكمت گویا می كند. در این موقع بین من و نرجس خاتون پردههایی حایل شد كه دیگر او را نمی دیدم. فریاد كنان نزد امام دویدم. حضرت فرمود: ای عمه، برگرد كه او را در جای خود خواهی دید. چون برگشتم پرده برداشته شده بود و در نرجس نوری مشاهده كردم كه دیدهام را خیره كرد و حضرت صاحب را دیدم- رو به قبله- به سجده افتاده، بعد انگشت سبابه را به آسمان بلند كرده و می گوید: «اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلا اللهُ وَحدَهُ لا شَریكَ لَهُ وَ اَنَّ جَدی رَسولَ اللهِ وَ اَنَّ اَبِی اَمیرَالمُؤمِنینَ وَصیُ رَسولِ اللهِ» و بعد یك یك امامان را شمرد تا به خودش رسید.
صورت و سیرت حضرت
رسول خدا(ص) فرمود:
مهدی از اولاد من است. صورتش مانند ستاره درخشان، و رنگش مانند رنگ صورت مردم عربستان گندم گون، جسمش چون مردم بنی اسرائیل بلند قد و عظیم الجثه است. او زمین را پر از عدل و داد می كند پس از جور و ظلم و تمام موجودات از حكومت او راضی هستند. خواه سماواتیان و خواه زمینیان و پرندگان هوا.
بر حسب اخبار و روایات متواتره، حضرت مهدی(عج) شبیه ترین افراد به پیامبر خداست. و خطی از موی سبز به رنگ زمرد از گردن تا ناف مباركش كشیده شده است. رنگش گندم گون و مایل به سبزی است. دارای پیشانی درخشان و ابروان كشیده، چشمان مشكین و بینی كشیده و قلمی و ران های پهن است. گونه هایش دارای خال و جسم لطیفش اسرائیلی متساوی الخلقه می باشد. دارای خال هاشمی درخشان است. موی ریش مباركش محرابی مایل به رنگ خرمایی سیاه و كشیده و مجعد و انبوه است. دارای عمامه عربی و شمشیر همیشه حمایل دارد. شكوه و جلال او هر بیننده را متوجه خود ساخته و صورتش در لطافت چون گل بابونه و ارغوان است كه شبنم بر آن نشسته باشد. بر تمامی اهل جهان غیر از اجداد مباركش فضیلت دارد.
حضرت مهدی(عج) در سیرت، مردی خوش زبان، گرم خو، مهربان، عطوف، رحیم و جواد، شجاع، با هیبت و صلابت است. هر كسی او را ببیند می گوید جوان چهل ساله ای بیش نیست، با یك قیافه بسیار جالب و جاذب.
او در صورت و سیرت شبیه پیغمبر اكرم(ص) می باشد.
القاب و كنیه های حضرت
نام اصلی آن حضرت «م ح م د» است. نامی كه پیامبر اكرم(ص) بر او نهاده و فرمود: اسم او اسم من و كنیه او كنیه من است. كنیه حضرت ابوالقاسم است و به ایشان ابوصالح، ابو عبدالله، ابو ابراهیم، ابوجعفر، و ابوالحسن هم گفته می شود. القاب آن حضرت بسیار زیاد است. از جمله:
1- مهدی: مشهورترین لقب آن حضرت است. مهدی كه اسم مصدر هدایت است، به معنی كسی است كه بوسیله خدا هدایت شده باشد. امام صادق(ع) در ضمن حدیثی فرمودند:
آن حضرت را مهدی گویند، زیرا مردم را به امری كه گم كرده اند هدایت می كند. (1)
همچنین امام باقر(ع) فرمودند:
او را مهدی نامیدند برای اینكه به امری پنهان (اسلام راستین) هدایت می كند.
2- قائم: یعنی قیام كننده به حق. رسول خدا(ص) فرمودند:
از این جهت او را قائم نامیدند كه پس از فراموش شدن نامش قیام می كند. (2)
امام جواد (ع) در پاسخ به این پرسش كه چرا او را قائم می نامند، چنین فرمودند:
زیرا پس از آنكه نامش از خاطره ها فراموش شود و اكثر معتقدین به امامتش از دین خدا برگردند قیام می كند. (3)
3- منتظر: از امام جواد(ع) پرسیدند چرا وی را منتظر می گویند؟ ایشان فرمودند:
زیرا وی برای مدتی طولانی غیبت می نماید و علاقمندان، منتظر ظهورش خواهند بود و آنان كه تردید دارند، او را انكار می كنند. (4)
4- بقیه الله: روایت شده كه چون آن حضرت قیام كند، پشت به كعبه می ایستد و سیصد و سیزده نفر دور او جمع می شوند. اول چیزی كه می فرماید این آیه شریفه است:
بَقِیَّةُ اللهِ خَیرٌ لَكُم اِن كُنتُم مُؤمِنین. آنگاه می فرماید: منم بقیه الله و حجت او و خلیفه او بر شما. پس هیچ سلام كنندهای بر او سلام نمی كند مگر اینكه می گوید: السلامُ عَلَیك یا بَقیةَ اللهِ فِی اَرضِهِ.
دیگر القاب آن حضرت عبارتند از: حجة الله، خلف صالح، مُنتقِم، ولی الله، صاحب الامر، صاحب الزمان، منصور و ... .
حضرت مهدی از دیدگاه قرآن
یكی از موضوعاتی كه خداوند متعال به آن اشاره فرموده اند، مساله حضرت مهدی و قیام ایشان است. آیاتی در آن كتاب مقدس وجود دارد كه روزی را برای جهان نوید می دهد كه حقپرستان و مردم شایسته جهان، قدرت و حكومت زمین را در دست می گیرند و دین اسلام بر تمام ادیان غالب می گردد. بعنوان نمونه به ذكر چند مورد می پردازیم:
1- در سوره نساء، آیه 105 می فرماید:
«وَ لَقَد كَتَبنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعدِ الذِكرِ اَنَّ الاَرضَ یَرِثُها عِبَادِی الصَالِحُون»، ما بعد از آنكه در تورات نوشته بودیم، در زبور نیز نوشتیم كه بندگان شایسته من وارث زمین می شوند.
2- در سوره نور، آیه 55 می فرماید:
خداوند به كسانی از شما كه ایمان آورده اند و عمل شایسته انجام داده اند، وعده داده كه آنان را خلیفه زمین گرداند، چنان كه گذشتگان را نیز قبلاَ خلیفه گردانیده بود و دینی را كه بر ایشان پسندیده است استوار و نیرومند گرداند و ترسشان را به ایمنی تبدیل كند، تا مرا عبادت كنند و چیزی را شریك قرار ندهند.
3- در سوره قصص، آیه 4 می فرماید:
«وَ نُریدَ اَن نَمُنَّ عَلَی الذِینَ اسْتُضعِفُوا فِی الاَرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَّةً وَ نَجعَلَهُم الوَارِثین»، ما اراده كردیم كه به ضعیفان زمین منت نهاده و آنها را پیشوایان و وارثان زمین گردانیم.
از این آیات شریفه استفاده می شود كه دنیا روزی را در پیش دارد كه قدرت و اداره زمین به دست مومنین و صالحان افتاده و آنان پیشوا و پیشرو تمدن های بشری می گردند، و دین اسلام بر تمام ادیان غالب می شود و یكتاپرستی جایگزین شرك می گردد. آن روز درخشان، همان روز قیام منجی بشریت، مهدی موعود می باشد.
حضرت مهدی از دیدگاه اهل بیت(ع)
1- رسول اكرم(ص) فرمود: مهدی از فرزندان من است. اسم او اسم من و كنیه اش كنیه من (ابوالقاسم) است. از نظر اخلاق شبیه ترین مردم به من است. برای او غیبت و سیرتی است كه در آن، بسیاری گمراه می شوند. آنگاه مثل شهاب ثاقب می آید و زمین را پر از عدل و داد خواهد كرد چنانكه پر از ظلم و ستم شده باشد.(5)
پیامبر اكرم (ص) در حجة الوداع- در سرزمین غدیر خم- در برابر بیش از صد و بیست هزار نفر به همین موضوع اشاره كردند و فرمودند:
ای مردم! به خدا و رسول خدا و نوری كه همراه او نازل شده ایمان بیاورید، پیش از آنكه صورتهایی را واژگون كرده به طرف پشت بازگردانیمشان. ای مردم! نور خدای تبارك و تعالی در من قرار گرفته، سپس در وجود علی(ع) و پس از آن در نسل او تا قائم آل محمد(ص) كه حق خدا را بازستاند و همه حقوق از دست رفته ما را باز پس گیرد آگاه باشید كه او هر دانشمندی را به دانش و هر نادانی را به جهلش می شناسد. آگاه باشید كه او نهری خروشان از اقیانوسی بی كران می باشد. (6)
پیامبر اكرم(ص) می افزاید:
خدای تبارك و تعالی از روزها جمعه را برگزید و از شب ها، شب قدر را، و از ماهها، ماه رمضان را و مرا میان پیامبران و علی را از من، و حسن و حسین را از علی برگزید و از حسن و حسین نُه تن را برگزید كه نهمین آنها قائم آنهاست كه ظاهر و باطن آنهاست.(7)
2- مردی خدمت امیر مومنان شرفیاب شد و عرض كرد: از مهدی برای من سخن بگو، حضرت فرمود: ... آستانه اش از همه گشادتر، دانشش از همه افزون تر و برای خویشاوندانش از همه نیكوتر است. بارالها! بیعت او را پایان بخشِ همه اندوها قرار بده. پراكندگی امت را به دست او به یگانگی مبدل فرما. اگر خداوند چنین روزی را نصیب تو ساخت. چون كوه استوار باش. اگر چنین روزی را درك كردی، به سوی احدی از او روی متاب. اگر به كویش راه یافتی، از او در مگذر. (8)
حضرت علی(ع) در نهج البلاغه می فرماید: كسی كه در پی او باشد، اثر او را نمی بیند. هیچ اثر شناسی از او نشانی به دست نیاورد، هر چند در این راه بكوشد. در آن رویدادها قومی ذهن و فكرشان صیقلی شده، همچون صیقل شمشیر به دست آهنگر. دیدگانشان به نور قرآن روشن و گوش هایشان به تفسیر آن مانوس. پس از جام خرد و حكمت كه بامداد به آنان می نوشند شبانگاه نیز سیراب می گرداند.(9)
3- از جابربن عبدالله انصاری نقل شده كه می گوید: خدمت حضرت فاطمه زهرا(س) شرفیاب شدم. در برابر آن حضرت لوحی بود كه اسامی اوصیاء از نسل او در آن ثبت شده بود. شمردم تعدادشان دوازده تن بود كه آخر آنها قائم(عج) بود. سه تن از آنها به نام محمد، چهار تن به نام علی و ... . (10)
قسمتی از متن لوح:
به نام خداوند بخشنده مهربان.
این نوشتاری است از جانب خدای عزیز و فرزانه به سوی پیامبر نور، سفیر و راهنمایش محمد(ص) كه آنرا روح الامین از نزد پروردگار جهانیان فرو آورده است. ای محمد! نام های مرا گرامی دار، نعمت های مرا سپاس گوی و آنها را انكار نكن ... من تو را بر همه پیامبران برتری دادم و جانشینت را بر همه اوصیاء برتری بخشیدم و تو را با دو فرزند دلبندت حسن و حسین گرامی داشتم. حسن را- پس از سپری شدن مدت پدرش- معدن علم خود قرار دادم و حسین را مخزن وحی خود قرار داده مدال شهادت را به او عطا كردم و مدت او را با سعادت پایان دادم كه او سالار شهیدان است ... معیار پاداش و كیفر من، اهل بیت اوست كه نخستین آنها سرور عبادت كنندگان و زینت دوستان گذشته من علی بن الحسین است و آنگاه پسرش- شبیه جد بزرگوارش- محمد است كه شكافنده علوم من و معدن حكمت من می باشد... این سخن از من به حقیقت پیوسته كه جایگاه جعفر را بس بلند گردانم و او را بوسیله دوستان و شیعیانش مسرور نمایم، پس از او فرزندش موسی را برگزیدم كه در عهد او فتنه ای به پا گردد. پس از سپری شدن مدت بنده، دوست و برگزیده ام موسی، در مورد یار و یاورم علی به انكار گرایند... او را اهریمنی گردنكش می كشد و در شهری كه بنده شایستهام ذوالقرنین بنا كرده، در كنار بدترین مخلوقاتم به خاك سپرده می شود. این سخن به حقیقت پیوسته كه دیدگاه او را با فرزندش محمد روشن گردانم كه جانشین و وارث علوم اوست. او معدن علوم و محل اسرار من است... نیكبختی او را با فرزندش علی كامل گردانم كه یار و یاور من است و گواه من در میان بندگانم و امین بر وحی من است. از او حسن را پدید آوردم كه دعوت كننده به سوی من و مخزن علوم من است. آنگاه سعادت او را به اوج رساندم با فرزندش «م ح م د» كه رحمت است برای جهانیان. كمال موسی، شوكت عیسی و شكیبایی ایوب با اوست... . (11)
4- امام حسن مجتبی(ع) فرمود: همه خیرها در آن زمان است، زیرا قائم ما قیام می كند و همه این حوادث را از بین می برد.(12)
امام جواد(ع) نقل می كند كه روزی حضرت علی (ع) در حالیكه به دست سلمان تكیه داده بودند وارد مسجد شدند. امام حسن نیز در محضر آن حضرت بود.در این هنگام مردی با جامه های زیبا و فاخر وارد شد و به محضر امیر مومنان (ع) عرض ادب و سلام نمود. سپس گفت: من از شما سه سوال دارم، اگر پاسخ گفتید به دین شما می گروم، و سه پرسش خود را مطرح ساخت. حضرت علی (ع) به امام حسن(ع) فرمودند: تو پاسخ بده. امام حسن مجتبی هم به هر سه سوال او پاسخ گفته و آن مرد ایمان آورد و به امامت یكایك ائمه اعتراف كرد تا به امام زمان رسید، گفت: گواهی می دهم به امام فرزند حسن عسكری كه نام و كنیه اش گفته نمی شود تا روزی كه ظاهر شود و جهان را پر از عدل و داد كند، آنچنان كه پر از ستم باشد. آنگاه امیر مومنان را تودیع كرد و از مسجد خارج شد. حضرت علی(ع) به امام حسن(ع) فرمودند:
او را تعقیب كن. اما امام حسن(ع) ناامید برگشته و فرمودند: او تا از در خارج شد دیگر دیده نشد. حضرت علی(ع) فرمودند: او خضر بود.(12)
5- امام حسین(ع) می فرماید: دوازده مهدی از ما است كه نخستین آنان علی بن ابیطالب و آخرین آنها نهمین فرزند من است كه امام قائم به حق است. خداوند زمین مرده را به وسیله او زنده می كند و دین حق را بر تمام ادیان پیروز می گرداند. برای او غیبتی است كه گروه هایی در آن، از دین برمی گردند و گروههایی دیگر بر آئین خود استوار می مانند و در این راه آزارها می بینند، به آنها گفته می شود این وعده كی واقع خواهد شد اگر راست می گویید. آنانكه بر این آزارها و تكذیب ها صبر كنند مانند كسی هستند كه شمشیر به دست گرفته در پیشاپیش رسول اكرم(ص) جهاد كند.
6- امام سجاد (ع) فرمود: در قائم ما چند سنت از سنت های انبیاء همچون آدم، نوح، ابراهیم، عیسی، یوسف، ایوب و محمد(ص) است. از آدم و نوح طول عمر است.از ابراهیم ولادت پنهانی است. از موسی ترس و غیبت است. از عیسی اختلاف آرا و نظرات مردم پس از اوست. از ایوب گشایش و فرج بعد از امتحان است و از محمد(ص) خروج با شمشیر است.(13)
7- امام باقر(ع) می فرماید:
هنگامی كه اوضاع دگرگون شود و مردم بگویند قائم مرده یا هلاك شده است، یا اینكه بگویند به كدام بیابان رفته؟! و آنها كه خواستار نابودی او هستند بگویند كسیكه استخوانهایش پوسیده چگونه ظهور می كند، شما به ظهور او امیدوار باشید و چون بشنوید كه ظهور نموده است به سوی او بشتابید هر چند با خزیدن از روی برف باشد.(14)
8- امام صادق(ع) می فرماید:
او فرزند پسرم موسی است. او پسر خاتون كنیزان است. غیبتی كند كه اهل باطل در آن به شك افتند. سپس خداوند او را ظاهر می نماید و شرق و غرب زمین را به دست وی فتح می كند. عیسی بن مریم آمده و پشت سر او نماز می گزارد و زمین به نور صاحبش روشن و منور می گردد.(15)
9- امام كاظم(ع) فرمودند: آن قائمی كه زمین را از دشمنان خدا پاك و از عدل و داد پر كند، چنانكه از ظلم پر شده بود، او نیز فرزند من است. او را غیبتی طولانی است، چون بر جان خود خائف است و در آن عصر(غیبت) گروه هایی از دین برمی گردند و جمعی پایدار می مانند. خوشا به حال شیعیان ما كه در غیبت قائم به ولایت ما چنگ زنند و به دوستی ما و بیزاری از دشمنان مان ثابت بمانند. آنان از مایند و ما نیز از آنهائیم. ایشان به امامت ما راضی هستند و ما به پیروی آنها. خوشا به حال آنها، به خدا سوگند آنان در روز قیامت در درجه ما با ما هستند.
10- امام رضا(ع) فرمود: قائم ما كسی است كه وقتی قیام كند، در سن پیران و سیمای جوانان است... او چهارمین فرزند من است. خداوند او را در حجاب و پرده خود غائب كند، سپس ظاهرش نماید و زمین را به دست او از عدل و داد پر كند چنانكه از ظلم و ستم پر شده است.
11- امام جواد(ع) می فرماید: قائم ما همان مهدی(عج) است. او كسی است كه در زمان غیبتش، واجب است انتظار كشیده شود و هنگامیكه ظهور كرد، اطاعتش كنند. او سومین فرزند از فرزندان من است. قسم به آن خدایی كه محمد(ص) را به نبوت مبعوث گردانید و ما را به امامت انتخاب نمود، اگر از عمر دنیا فقط یك روز باقی مانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانی گرداند تا اینكه قائم ما در آن روز خارج شده و ظهور نماید. پس با ظهورش جهان را از عدل و داد پر كند، چنانكه از ظلم و ستم پر شده است.
12- عبدالعظیم حسنی به امام هادی(ع) عرض كرد: پس از شما چه كسی مولای من است؟ حضرت فرمود: پس از من فرزند من. می دانی مردم نسبت به جانشین پس از او چگونهاند؟ عرض كرد: برای چه؟ فرمود: برای اینكه شخص وی دیده نمی شود و نباید او را با اسمش یاد كنند تا اینكه خروج كرده و زمین را پر از عدل و داد می نماید چنانكه پر از ظلم و ستم شده است.
13- امام حسن عسكری(ع) فرمود: شما مردم را چنین می بینم كه بعد از من درباره جانشینم اختلاف پیدا می كنید. آگاه باشید! كسی كه معتقد به امامت امامان بعد از پیغمبر باشد ولی فرزند مرا انكار كند، مانند آن كسی است كه تمام پیغمبران را باور دارد، ولی نبوت پیامبر اكرم(ص) را منكر شود. در حالیكه هر كه منكر رسول خدا(ص) باشد، در واقع همه پیامبران را انكار نموده است. زیرا اطاعت آخرین نفرِمان مانند اطاعت اولینِ آنهاست و هر كسی كه منكر امامت ما باشد، آخرین نفر ما را نیز انكار نموده است.
حضرت مهدی از دیدگاه اهل سنت
در اینجا به پاره ای از احادیث اهل سنت درباره مهدی موعود اشاره می كنیم:
1- مهدی از قریش است، مهدی از بنیهاشم است، مهدی از اهلبیت است، مهدی از تبار رسول اكرم(ص) است، مهدی از نسل علی(ع) است، مهدی از اولاد فاطمه زهرا(س) است، مهدی از اولاد حسین(ع) است، مهدی از امامان اهل بیت است. (16)
2- او مردی پیشانی باز، دماغ باریك و سینه ستبر است.(17)
3- او را مهدی گویند، زیرا به چیزی كه از همگان پوشیده است راهنمایی می كند. او تورات و انجیل را از سرزمین انطاكیه بیرون می آورد. (18)
4- ما از اولاد عبدالمطلب سروران اهل بهشتیم. من حمزه سید الشهداء، جعفر طیار، علی، حسن، حسین، و مهدی. (19)
5- پیامبر اكرم(ص) فرمود: این دین- تا دوازده خلیفه من هست- عزیز و سرافراز است. جابربن سمره می گوید آنگاه مردم تكبیر گفتند و سر و صدا كردند و رسول اكرم(ص) چیزی فرمود كه من نشنیدم، از پدرم پرسیدم كه حضرت چه فرمود. گفت: كُلُّهُم مِن قُرَیش: همگی از قریشاند.(20)
6- هر كسی مهدی را انكار كند كافر می شود.(21)
7- برترین عبادت ها انتظار فرج است.(22)
8- سوگند به خداوندی كه مرا به پیامبری برانگیخت، آنها در زمان غیبت او از نور ولایت او برخوردار می شوند هنگامی كه پشت ابرها نهان شود. ای جابر، این از اسرار پنهان و علوم نهانی خداوند است. آن را مخفی بدار جز از اهلش. (23)
9- اَبدال در میان این امت سی نفر هستند كه دلهایشان چون قلب ابراهیم خلیل است.هر گاه یكی از آنها بمیرد خداوند یك نفر دیگر را به جای او می گمارد.(24)
10- بر پرچم حضرت مهدی(عج) نوشته شده: البَیعَةُ لِلّهِ. (25)
11- خوشبخت ترین مردم در عصر حضرت مهدی مردم كوفه هستند.(26)
موعود از دیدگاه ادیان دیگر
به ذكر اجمالی نمونه هایی كوتاه از دیگر كتب آسمانی در رابطه با موعود می پردازیم:
1- زبور:
زیرا كه شریران منقطع شد، و اما منتظران خداوند وارث زمین خواهند شد. هان، بعد از اندك زمانی شریر نخواهد بود، در مكانش تامل خواهی كرد و نخواهد بود و اما حلیمان وارث زمین خواهند بود... و اما صالحان را خداوند تایید میكند.(27)
2- تورات:
مسكینان را به عدالت داوری خواهد كرد...؛ گرگ با بره سكونت خواهد كرد، پلنگ با بزغاله خواهد خوابید... و در تمامی كوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهد بود. زیرا كه جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد. (28)
3- انجیل:
در آن وقت فرشتگان خود را از جهالت اربعه از اَنهای زمین تا به اقصای فلك فراهم خواهد آورد... ولی از آن روز و ساعت غیر از پدر هیچكس اطلاع ندارد. نه فرشتگانِ در آسمان و نه پسر. پس بر حذر باشید و بیدار شده دعا كنید، زیرا نمی دانید كه آن وقت كیِ می شود.(29)
4- كتب مقدسه هندوها:
دور دنیا تمام شود به پادشاه عادلی در آخرالزمان كه پیشوای ملائكه و پریان و آدمیان باشد. حق و راستی با او باشد. آنچه در دریاها و زمین ها و كوه ها پنهان باشد، همه را به دست می آورد و از آسمان ها و زمین آنچه باشد خبر می دهد. از او بزرگتر كسی به دنیا نیاید.(30)
5- كتب مقدسه مانویه:
خرد شهر ایزد باید در آخرالزمان ظهور كند و عدالت را در جهان بگستراند.(31)
6- كتب مقدسه زرتشتیان:
موعود آخرالزمان در اوستا استوت ارت یا سوشیانت نامیده می شود. چاره و درمان جمیع دردها و رنجها با اوست، رنج و بیماری و پیری و ظلم و بدبینی و فساد را ریشه كن سازد. مردمان ناپاك را نابود سازد و همه آنها را براندازد.(32)
7- جین ها:
هنگامی كه فساد و انحطاط و تباهی جهان را فرا گیرد، شخص كاملی كه آنرا تیز تنگر نوید دهنده گویند ظهور كرده، تباهی را از بین می برد و پاكی و صافی را از نو می آورد.(33)
حضرت مهدی(ع) نعمت الهی است
تردیدی نیست که مهمترین و ارزنده ترین نعمت ها آن است که مایه شناخت و رسیدن به درجات والا و نعمت های اخروی شود و این همان نعمت امام است که به وسیله او خداوند شناخته می شود و عبادت می گردد و بندگان به سبب او به مقامات عالیه و عنایات خاصه نائل می آیند. چنانکه روایات بسیاری گویای این امر است.
1-در اصول کافی به سند خود از حضرت علی(ع) نقل می کند که آنحضرت در تفسیر آیه: «اَلَم تَرَ اِلَی الذینَ لَدَّلوُا نِعمَةَ اللهِ کُفراً» آیا ندیدی آنان را که نعمت الهی را به کفر بدل ساختند، فرمود: ما آن نعمت هستیم که خداوند بر بندگانش عنایت کرده، و به سبب ما در روز قیامت رستگار می شوند.
2- در غایة المرام از دو تفسیر «عیاشی» و «قمی» نقل می کند که حضرت علی(ع) درباره آیه «ثُمَّ لَتُسئَلُنَّ یَومَئِذٍ عَنِ النَعیمِ»، فرمود: ما نعیم هستیم. مثل همین حدیث از امام صادق(ع) نیز رسیده است.
3- از حضرت موسی بن جعفر(ع) نقل شده که فرمود: ما نعمت مومن و علقم کافر هستیم. علقم، حنظل است، یعنی خربزه جهل که به آن مثل می زنند. البته کافر به خیال فاسد خودش امام را تلخ می پندارد، چون از امام منزجر است.
4- در کفایة الاثر و کمال الدین از محمدبنزیاد ازری روایت کرده اند که گفت: از مولایم موسی بن جعفر(ع) درباره آیه «وَاسْبَغَ عَلَیکُم نِعمَةً ظاهِرَةً وَ بَاطِنَةً»؛ و خداوند نعمتهای ظاهر و باطن خویش را بر شما عنایت کرد(34)
سوال کردم، حضرت فرمود: نعمت های ظاهر، امام ظاهر و نعمت های باطن امام غائب است. راوی می گوید پرسیدم آیا از امامان کسی هست که غائب شود؟ حضرت فرمود: بله. شخص او از دیدگان مردم غائب می گردد ولی یادش از دلهای مومنین پوشیده نمی ماند. او دوازدهمین تن از ما است. خداوند متعال برای او، هر سخت را آسان و هر سرکشی را رام گرداند و گنجینه های زمین را برایش آشکار می سازد و هر دوری را برایش نزدیک می نماید و هر سرکش گمراه کننده را هلاک، و به دست او هر شیطان سرکشی را نابود می سازد. او فرزند بهترین کنیزان است که ولادتش بر مردم مخفی می ماند و بردن نامش بر آنها جایز نیست تا اینکه خداوند او را آشکار گرداند. پس زمین را از عدل و قسط پر کند، چنانکه از ظلم و جور پر شده است.
دین مهدی اسلام است
مفضَّل می گوید: از امام سوال کردم تأویل «لِیَظهَرَهُ عَلَی الدِینِ کُلِّهِ» چیست؟ (یعنی امام زمان(عج) چگونه بر همه ادیان غالب می شود)؛ حضرت فرمود: تاویل آن، این آیه است «وَ قَاتَلُوهُم حَتَّی لا تَکُونَ فِتنَةً وَ یَکونَ الدَینُ کُلُّهُ للهِ» یعنی: چندان از مشرکان بکُشید که دیگر فتنهای در میان مردم نباشد و همهی دین برای خدا باشد.
ای مفضل، به خدا قسم اختلاف را از میان ملل و نحل و ادیان برمی دارد و همه دینها یکی میشود، چنانکه خدا فرموده «اِنَّ الدِینَ عِندَالله الاِسلام» (35) و نیز فرموده «وَ مَن یَتَّبِع غَیرَ الاِسلامَ دِیناً فَلَن یُقبَل مِنهُ وَ هُوَ فِی الاخِرَةِ مِنَ الخَاسِرین»(36) هر کسی دینی جز اسلام را بپذیرد، هرگز از وی پذیرفته نمی شود و او در عالم آخرت از زیانکاران خواهد بود.
مفضل می پرسد: آقا! آیا دینی که پدران او- ابراهیم و نوح و موسی و عیسی و محمد(ص)- داشتند، همان دین اسلام بود؟ حضرت فرمود: آری همان دین اسلام بود، نه غیر آن! پرسید: دلیلی از قرآن بر این مطلب دارید؟ حضرت فرمود: از اول قرآن تا آخر آن پر از دلیل است. از جمله آیه: «اِنَّ الدِین عِندَاللهِ الاِسلام»است، و این آیه «مِلَّةَ اَبِیکُم اِبراهِیمَ مُوسَاکُم المُسلِمین»(37)؛ اسلام دین پدر شما ابراهیم است و اوست که شما را مسلمان نامید. و دیگر این آیه است که خداوند در داستان ابراهیم و اسماعیل از زبان آنها نقل می کند که گفتند «وَاجعَلنَا مُسلِمَینِ لَکَ وَ مِن ذُرِیاتِنَا اُمَّةً مُسلِمَةً؛ (38) خدایا ما دو نفر را دو تن مسلمان و تسلیم شده خود قرار ده و از اولاد ما نیز مردمی مسلمان بیرون آور. و دیگری آیه داستان فرعون است که می فرماید «وقتی فرعون می خواست غرق شود گفت: ایمان آوردم به خداوند یگانه ای که بنی اسرائیل به او ایمان آوردند. خدایی نیست و اینک من از مسلمانانم».(39) و در داستان سلیمان و بلقِیْس- ملکه سبا- می فرماید «وَاتُونِی مُسلِمین»؛ در حالیکه تسلیم شده اید، مسلمین بیایید و چون بلقیس نزد سلیمان آمد گفت «اَسلَمتُ مَعَ سُلیمان للهِ رَبِّ العَالَمین»؛ من با سلیمان به پیشگاه خداوند جهانیان اسلام آوردیم و از زبان عیسی بن مریم(ع) می فرماید «مَن اَنصاری اِلَی اللهِ»؛ یعنی عیسی گفت کسانی که می خواهند با پذیرش دین خدا مرا یاری نمائید کیستند؟ «قَالَ الحَوارِیون نَحنُ»(40)؛ حواریون گفتند: ما یاوران دین تو هستیم. ما به خدا ایمان آوردیم و شاهد باشد که ما مسلمان هستیم!
مفضَّل عرض کرد: آقا! ادیان چندتاست؟ حضرت فرمود: چهار دین است و هر کدام دین جداگانهای است. پرسید: چرا مجوس را مجوس می گویند؟ فرمود: برای اینکه سِریانیان خود را مجوس نامیدند و ادعا کردند که حضرت آدم و شِیث (هِبَةُ الله) ازدواج با مادران و خواهران و دختران و خاله ها و عمه ها و سایر محارم را برای آنها حلال کرده اند و ادعا می کنند که آدم و شیث به آنها دستور داده اند که در وسط روز آفتاب را سجده کنند، و وقتی برای نمازِ آنها قرار ندادهاند، در صورتیکه این ادعا افترا بر خدا و دروغ بستن بر آدم و شیث است.
غیبت حضرت
سدیر می گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: در قائم شباهتی به یوسف است. عرض کردم مثل اینکه از غیبت او سخن می گویید؟ حضرت فرمود: چرا مردم این مطلب را انکار می کنند. چرا این مردم نمی پذیرند که خدای عزَّ و جلَّ آنچه با یوسف انجام داد با حجت خود انجام دهد. صاحب این امر به طور عادی در میان آنان زندگی، و در بازارهای مردم راه برود و بر فرشهای آنان قدم بگذارد در حالیکه مردم او را- با آنکه می بینند- نشناسند. تا آنکه خداوند متعال اذن دهد که خود را به مردم معرفی نماید. چنانکه یوسف به برادرانش گفت: چه کردید در حالیکه جاهل بودید. آنان گفتند: تو همان یوسف نیستی؟ فرمود: من یوسفم و این برادرم است.
حضرت مهدی(عج) دو دوره غیبت داشتند؛ یک دوره غیبت صغری که از سن 6 سالگی آغاز گردید (سال 260 هجری تا 330) که توده مردم و عُمّال دولت از زیارت جمالش محروم بودند ولی خواص و علماء به خدمتش رسیده، کسب فیض می کردند و امور شرعی دین و دنیای خود را می پرسیدند. مشاهیر این دوره چهار نفر (وکلای اربعه) هستند که واسطه فیض او بودند. دوره دیگر غیبت از سال 330 شروع می شود تا روزی که فرمان الهی صادر گردد و آن حضرت مأمور به قیام و ظهور شود. آن روز را هیچ بشری نمی تواند پیش بینی کند، چنانکه فرموده اند «کَذَّبَ الوَقَّاتُون بِرَبِّ الکَعبَة». حتی خود امام (ع) هم زمان آنرا نمی داند.
غیبت حضرت ولی عصر(عج) عواملی دارد همچون ظلم ظالمین، ضعف و سستی مردم، و آزمایش و امتحان الهی.
موانع ظهور حضرت
موانع ظهور حضرت ولی عصر(عج) را باید در عوامل فردی و اجتماعی جستجو کنیم.
حضرت فاطمه(س) طبق فرمایشاتی که به شخصی به نام محمود بن لبید از قول حضرت رسول(ص) فرمودند چنین گفتند: «خدا را شاهد می گیرم که پدرم فرمود: علی بهترین کسی است که به جای خودم در میان شما باقی می گذارم. اوست امام بعد از من و نیز دو فرزندم (حسن و حسین) و نُه فرزند حسین که پیشوایان شایسته اند. اگر از آنان پیروی نمائید، آنان را هدایت کننده و هدایت شده خواهید یافت و اگر به خلاف آنان حرکت کنید و مخالفت نمایید، تا روز قیامت بین شما اختلاف خواهد بود.»(41)
حضرت بقیة الله (عج) طی نامه ای به شیخ مفید می نویسند: «اگر شیعیان ما یکپارچه و یکدل به پیمان خود با ما وفا می کردند، هرگز سعادت دیدار ما از آنان به تاخیر نمی افتاد و همانا دیداری با معرفت- از سوی آنان نسبت به ما- بی درنگ به سراعشان می آمد. تنها اعمال بدِ خودِ آنان است که آنان را از ما محروم نموده است.»
بر این اساس موانع ظهور حضرت را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
1-عدم معرفت واقعی و احساس نیاز:
اکثر افراد، معرفت صحیحی نسبت به امام زمان ندارند. برای اینکه به معرفتمان نسبت به امام زمان و میزان احساس نیازمان به ایشان پیبریم؛ به فرمایش حضرت در تشرُّف یکی از اَحبار در مسجد جمکران توجه نمائید. حضرت فرمودند «شیعیان ما به اندازه آب خوردنی، ما را نمی خواهند. اگر بخواهند، دعا می کنند و فرج ما می رسد.»به راستی آیا ما به اندازه آب خوردنی- که وقتی تشنه می شویم دنبال آن می روی- به آب حیات که حضرت ولی عصر(عج) است، اهمیت می دهیم؟ در حالی که حضرت امام حسین و امام صادق(ع) می فرمایند «لَو اَدرَکتُهُ لَخَدمتُهُ اَیامَ حَیاتِی»؛ اگر زمان فرزندم حجة بن الحسن(عج) را درک می نمودم تمام عمر خدمتگزارش بودم.
عدم معرفت، عدم نیاز را در پی دارد.
2 - ناسپاسی:
یکی دیگر از موانع ظهور که از مردم نشأت می گیرد، ناسپاسی و کفران نعمت مردم در برابر نعمات بی حد و اندازه مادی و معنوی خداوند- بخصوص نعمت ولایت که بزرگترین نعمت ها می باشد- است. معصیتها نشان دهند این ناسپاسی هستند.3 - وجود صفات رذیله و وابستگی به دنیا:
این مساله از عدم معرفت عمیق نسبت به امام زمان(عج) و غفلت از آن حضرت نشات می گیرد. اگر ایمان داشتیم به اینکه هر لحظه ممکن است حضرت شرفیاب شوند، و خانه دل خود را از جمیع گناهان و صفات رذیله و حیوانی و شیطانی، و محبت دنیا پاک می کردیم و آن را برای تشریف فرمائی آن عزیز، به صفات حمیده مزین می نمودیم. ولی غفلت بزرگی که ما را فرا گرفته، آنچنان ما را در صفات رذیله و محبت دنیا غرق نموده که اصلاً به فکر اینکه باید برای فراهم نمودن ظهور امام زمان(عج) قدری از آنچه که با شان و مقام آن حضرت منافات دارد کناره بگیریم، نیستیم.4 - نفوذ شیطان:
بدیهی است وقتی مردم خانه دل خود را برای ورود امام زمان آماده نکنند، آنجا محل رفت و آمد شیطان می شود و وقتی این چنین شد، شیطان انسان را به هر جا بخواهد می کشاند.طول عمر و انتظار
همانگونه که می دانیم موضوع طول عمر امام زمان(عج) در زمان شیخ صدوق- یعنی تقریباً صد سال پس از غیبت امام زمان(عج)- مورد گفتگو و دستاویز دشمنان شیعه بوده، بطوری که آن عالم نامدار شیعه، در صدد بر می آید تا در کتاب کمال الدین در پاسخ به آنها برآید. پس از صدوق؛ محمدبن ابراهیم نُعمانی، شیخ مفید، سید مرتضی، کَراجَکی، شیخ طوسی و سایر بزرگان ما در کتابهای غیبت و کلامی خود، هر یک به شرح و بسط این مطلب پرداختهاند.(42)
انتظار: انتظار فرج در واقع رغبت داشتن به ظهور دولت حقّه، و پر شدن زمین از عدل و داد، و غالب شدن دین اسلام بر سایر ادیان است. انتظار.
کسانی که در انتظار مصلح هستند، باید خود نیز صالح و شایسته باشند، و کسی می تواند در صدد اصلاح خود برآید که امام زمان خود را بشناسد. وگرنه همچون کسی است که در دوران جاهلیت زندگی می کند و به مانند مردم جاهلیت هم خواهد مرد.(43) امام صادق(ع) می فرماید «کسی که این امر را بشناسد همانا انتظارش، فرج است.»(44)
حضرت رضا(ع) فرمود «آیا نمی دانی که انتظار فرج جزء فرج است.»(45)
فضیلت انتظار
انتظار قائم برابر است با شهادت در راه خدا. امام صادق(ع) فرمود «کسیکه در حال انتظار ظهور بمیرد، همانند فردی است که با قائم در خیمه اوست». پس از این سخن، امام قدری درنگ کردند و فرمودند «نه، بلکه مانند فردی است که در رکاب مهدی(عج) شمشیر زده باشد». سپس فرمودند «نه، به خدا سوگند همانند کسی است که در رکاب پیامبر اکرم(ص) شهید شده باشد.»(46)
همچنین آن حضرت می فرماید «آن کسی که در انتظار امر ظهور به سر برد مانند فردی است که در راه خدا در خون خود غوطه ور شده است.» (47)
روزی پیامبر اکرم(ص) در جمع صحابه دوبار فرمودند «اَلّلهُمَّ لَقِّنِی اَخُوونِی» خدایا، دیدار برادرانم را نصیب فرما. صحابه گفتند: یا رسول الله، مگر ما برادران شما نیستیم. حضرت فرمودند «نه شما اصحاب منید. برادران من مردمی در آخرالزمان هستند که به من ایمان می آورند با اینکه مرا ندیده اند. خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان- پیش از آنکه از صلب پدرانشان و رحم مادرانشان بیرون بیایند- به من شناسانده است. ثابت ماندن یکی از آنها بر دین خود، از صاف کردن درخت خاردار با دست در شب های ظلمانی دشوارتر است و مانند کسی است که پاره ای از آتش چوب درخت نعنا را در دست نگه دارد. آنها چراغ های شب تار می باشند. پروردگار آنها را از هر فتنه تیره و تاری نجات می دهد.»(48)
بر اساس این آیه سوره آل عمران «یَا اَیُِهََا الذِینَ آمَنُوا اَصبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُم تُفلِحُون» ای کسانیکه ایمان آورده اید [در غیبت امام زمان (عج)] با استقامت باشید و در برابر فشارهای دشمن مقاوم بوده و [با امام زمان] رابطه داشته باشید. قوانین الهی را مراعات نمائید، امید است به رستگاری برسید.
ارتباط با امام(ع) واجب است. چرا که کسیکه با امام زمان در ارتباط نباشد نمی تواند او را بشناسد و طبعاً در آتش جهل، و محبت دنیا و هوای نفس و بندگی شیطان خواهد افتد.
ائمه اطهار(ع) فرموده اند: بی تردید مردم زمان غیبت که به امامت او معتقد و در انتظار ظهورش هستند، از مردم زمان های دیگر افضل و برترند. زیرا خدای تعالی به آنان عقل و درک و شناختی داده که غیبت برایشان همچون ظهور است. خدای متعال آنها را در آن زمان هم درجه افرادی قرار می دهد که در رکاب رسول خدا شمشیر می زده اند. آنان در حقیقت دارای نیتی پاک و شیعیان راستین ما بوده اند و در پنهان و آشکار مردم را به سوی خداوند عزَّ و جلَّ فرا می خوانند.(49)
از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند «این امر واقع نخواهد شد مگر بعد از مأیوس شدن، نه به خدا قسم تا اینکه از هم جدا و ممتاز شوید. نه به خدا قسم تا اینکه خالص شوید. نه به خدا قسم تا اینکه آن کس که شقی باشد، شقی شود و آنکه سعید باشد، بماند.
و نیز فرمود «چگونه خواهید بود آنگاه که شما را نه امام و راهنمایی باشد و نه علمی. بعضی از بعضی بیزاری جویند. پس در آن هنگام از یکدیگر ممتاز و جدا شوید، و خالص گردید و غربال شوید.»
امام باقر(ع) فرمودند «هیهات، هیهات، فرج ما نخواهد بود تا اینکه غربال شوید، باز هم غربال شوید، باز هم غزبال شوید تا اینکه هرچه که تیره است پاک شود و برود و هرچه صاف است بماند.»
ظهور حضرت
زمان ظهور:
شیخ مفید از امام صادق(ع) نقل می کند که آنحضرت فرمودند «ندایی به اسم قائم در شب 23 ماه رمضان بلند خواهد شد. او در روز عاشورا قیام می کند و آن روزی است که حسین بن علی(ع) کشته شده، گویی او را می بینم که در دهم محرم بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل سمت راست او ندا می دهد: بیعت برای خداست. با این ندا شیعیان ما از اکناف عالم- در حالیکه زمین در زیر پاهایشان در نور دیده می شود- به سوی وی می شتابند و با او بیعت می کنند. خداوند به واسطه او زمین را مالامال از عدل می سازد همانگونه که از جور و ستم پر شده باشد.»در کتاب خصال از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمودند «قائم ما اهل بیت در روز جمعه ظهور می نماید.»
در روایت دیگر هنگام ظهور روز شنبه گفته شده است. مَهذَّب بن فَهد و دیگران از امام صادق روایت کرده اند که «روز نوروز، روزی است که قائم ما اهل بیت و والیان امر در آن روز ظهور می کنند. خداوند او را بر دجال پیروز می گرداند، وی را در کناسه کوفه به دار می کشند.»
مکان ظهور:
مفضل بن عمر از امام صادق(ع) پرسید: مهدی در کدام سرزمین ظهور می کند؟ حضرت فرمود «هنگام ظهورش هیچ کس او را نمی بیند. هر کسی جز این به شما بگوید او را دروغگو بدانید.»سوال کرد: آقا! خانه مهدی کجاست و مومنین در کجا جمع می شوند؟ حضرت فرمود «مقر وی شهر کوفه است و محل حکومتش مسجد جامع کوفه، و بیت المال و محل تقسیم غنائمش مسجد سهله- واقع در زمین های صاف و مسطح کوفه و نجف- است.» پرسید: آیا همه اهل ایمان در کوفه خواهند بود؟ حضرت فرمود «آری، و الله در آن روز تمام مومنین یا در کوفه یا در حوالی کوفه هستند و در آن روز کربلا محل رفت و آمد فرشتگان و مومنین خواهد بود که در آن روز ارزشی متبرا دارد. چنان برکت بر آن روی می آورد که اگر مومنی از روی حقیقت در آنجا بایستد و از خداوند طلب روزی کند خداوند هزار برابر دنیا به او عطا می فرماید.»
تعیین وقت ظهور:
مفضل بن عمر از امام صادق(ع) پرسید آیا ظهور مهدی منتظَر(عج) وقت معینی دارد تا مردم بدانند کی خواهد بود؟ حضرت فرمود «حاشا که خداوند وقت ظهور او را معین کند تا شیعیان آنرا بدانند.» پرسید چرا؟ حضرت فرمود «زیرا وقت ظهور همان ساعتی است که خداوند می فرماید: یَسئَلونَکَ عَن السَاعَةِ اَیَّانَ مُرساها (50) اِنَّ اللهَ عِندَهُ عِلمُ السَاعَةِ» (51)چگونگی ظهور:
مفضل از امام صادق(ع) سوال کرد حضرت مهدی(عج) از کجا و چگونه ظاهر می شود؟ امام فرمود «ای مفضل! تنها ظاهر می شود و تنها به خانه خدا می آید و تنها وارد آن می شود و آن روز را به تنهایی به شب می رساند. چون شب تاریک شد و همه مردم به خواب رفتند؛ جبرئیل، میکائیل و صفوف ملائکه از آسمان نزد او فرود می آیند و جبرئیل به آن حضرت می گوید: ای آقای من! سخنت روا و دستوراتت جاری است. آن حضرت دست مبارکش را به صورت می کشد و می گوید: حمد خدایی را سزا است که وعده خویش را استوار و ثابت فرمود و زمین را در اختیار ما گذارد که در هر جای بهشت که بخواهیم منزل می گزینیم چقدر خوب است پاداش عمل کنندگان.حکومت حضرت:
ابوسعید خدری از رسول خدا(ص) نقل کرده که حضرت فرمود «در زمان مهدی (عج) نِعَم الهی بصورت روزافزون از آسمان می بارد. زمین نعم خود را بیرون می ریزد، نباتات بهترین میوه ها را می دهد و آسایش امت اسلام کاملاً در آن عصر تامین می گردد.»ابوبصیر از امام صادق(ع) روایت کرد که حضرت فرمود «هنگامیکه قائم ما قیام کند، چهار مسجد را در کوفه خراب می کند.(52) و هیچ مسجدی را نمی گذارد جز اینکه کنگره و اشراف آنرا خراب می کند و به حال ساده و بدون اشراف می گذارد. شاهراها را توسعه می دهد، هر گوشه از خانه را که واقع در راه عمومی است خراب می کند و ناودانهایی را که مشرف به راه مردم است بر می دارد. هر بدعتی را برطرف می سازد و هر سنتی را پایدار می نماید. قسطنطنیه و چین و کوههای گیلان را فتح می کند... خیمه هایی نصب می کند برای کسانی که قرآن را همانطور که نازل شده به مردم تعلیم دهند، در آن روز این از مشکلترین کارهاست. زیرا قرآن برعکس قرآن معنی جمع آوری شده است. (53) او مانند پیغمبر(ص) زندگی می کند و به روش امیرالمومنین(ع) رفتار می نماید.»
دبیرخانه دایمی اجلاس حضرت مهدی
________________________________
1-اثبات الهداة، ج7،ص110
2-معانی الخبار، ص 65
3-کمال الدین، ص 378
4-همان
5-کمال الدین، شیخ صدوق، ص 287
6-بحارالانوار، ج 37
7-اثبات الوصیة، ص 225
8-بحارالانوار، ج 51، ص 115، بشارة الاسلام، ص 52
9-نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 147
10-اصول کافی، ج1، بحارالانوار، ج 36، کمال الدین صدوق، ص 311
11-حدیث شریف لوح که در غالب کتابهای حدیثی نقل شده است، از جمله: اصول کافی، ج 1، بحارالانوار، ج 36، غیبت نعمانی، ص 30
12-بشارة الاسلام، ص 81
13-اصول کافی، ج 1
14-کمال الدین، شیخ صدوق، ص 322
15-همان
16-همان
17-شرح ابن ابی الحدید، ج 19، ص 130
18-عقد الدرر، ص 40
19-مطالب السول، ج 2، ص 126
20-سنن ابی داود، ج 4، ص 207
21-الفتاوی الحدیثه، ص 32
22-سنن ترمزی، ج 5، ص 565
23-ینابیع الموده، ص 422
24-عون المبعود، ج11، ص 377
25-البرهان، ص 152
26-طبقات ابن سعد، ج 4، ص 4
27-مزامیر، مزمور 37
28-کتاب اشعیا نبی، فصل 11
29-انجیل مرقص، فصل13
30-باسک، از کتب مقدسه هندوها
31-شابوهرگان، ترجمه مولی
32-سوشیانت، ص 104
33-اوپانیشاد، مقدمه، ص 54
34-مهدی موعود، علی دوانی، ص 391
35-سوره آل عمران/ آییه 17
36-سوره آل عمران/ آیه 85
37-سوره حج/ آیه 77
38-سوره بقره/ آیه 121
39-سوره یونس/ آیه 90
40-سوره آل عمران/ آیه 45
41-عوالم، مجلد فاطمه زهرا(س) ، ج 55، ص 594، بحارالانوار، ج 36، ص 352
42-ر. ک: موعودی که جهان در انتظار اوست، علی، دوانی، دبیرخانه دائمی اجلاس حضرت مهدی(عج)
43-اعلام الوری، شیخ طبرسی، ص 415
44-بحارالانوار، مرحوم مجلسی، ص 139، ج 52
45-همان، ج 52، ص130
46-بحارالانوار، ج 52، ص 126
47-کمال الدین ، منتخب الاثر، صافی گلپایگانی، ص 498
48-راز نیایش منتظران، ص 31
49-کمال الدین، ص 320
50-سوره اعراف/ آیه 187
51-سوره لقمان/ آیه 34
52-بعید نیست که این چهار مسجد همان چهار مسجدی باشد که سران لشگر کربلا بعد از شهادت امام حسین(ع) به شکرانه قتل آن حضرت در کوفه ساختند و معروف به مسجد ملعونه شد. فعلاً این مساجد وجود ندارد ولی امکان دارد قومی بیایند و روی دشمنی با اهل بیت آن را دوباره بنا کنند.
53-قرآنی که امام زمان می آورد و به مردم تعلیم می دهد با قرآن فعلی این فرق را دارد که توسط مولای متقیان جمع آوری شده به همان نحو که در مدت 23 سال گردآوری بود. ولی هیچکدام از لحاظ کلام الهی کم و کاستی ندارد، قران فعلی جمع آوری شده توسط عثمان بن عفان است.