تبیان، دستیار زندگی
عربستان سعودی با حکومت سلطنت مطلقه، بدون نهادهای انتخابی (حتی پارلمان نمایشی)، بدون قانون اساسی مصوب که ضمانت کننده ی حقوق شهروندان باشد، و با نقض حقوق اولیه ی بشر، به ویژه حقوق انسانی زنان یکی از واپسگرا ترین نظامهای سیاسی جهان معاصر است
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عربستان: ایران ناقض حقوق بشر!

عربستان سعودی با حکومت سلطنت مطلقه، بدون نهادهای انتخابی (حتی پارلمان نمایشی)، بدون قانون اساسی مصوب که ضمانت کننده ی حقوق شهروندان باشد، و با نقض حقوق اولیه ی بشر، به ویژه حقوق انسانی زنان یکی از واپسگرا ترین  نظامهای سیاسی جهان معاصر است

سید حسین زرهانی - بخش سیاست تبیان
ایران و عربستان

صدور قطعنامه علیه ایران درباره ی حقوق بشر چیز تازه ای نیست. اما آن چه  که قطع نامه ی دو روز قبل کمیته حقوق بشر مجمع عمومی سازمان ملل را تبدیل به سوژه ی خاص ما کرده، پیشنهاد دهنده ی این قطع نامه حقوق بشری است: عربستان و قطر!

در بخشی از متن این قطعنامه که  درباره ی وضعیت حقوق بشر در سوریه است  و توسط عربستان و قطر نوشته شده می خوانیم:
« مجمع عمومی ... مداخله ی جنگ جویان تروریست خارجی و سازمانها و نیروهای خارجی که به نیابت ار رژیم سوریه می جنگند در جمهوری عربی سوریه، به ویژه نیروی قدس، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای شبه نظامی مانند حزب الله لبنان، عصائب اهل حق، لواء ابوالفضل العباس را به شدت محکوم می کند و نگرانی عمیق خود را از این که دخالت بیشتر آنها  شرایط وخیم جمهوری عربی سوریه ، شامل شرایط حقوق بشر و بشر دوستانه، را  تشدید کند،  ابراز مینماید.» 
به علاوه این قطعنامه حمله  به نیروهای «مخالف میانه رو» (بخوانید از طرف روسیه)، که باعث قدرت گیری داعش شود را محکوم می کند.

درباره ی این قطع نامه  به نظر می رسد نکات زیر باید مد توجه قرار گیرد:

١_عربستان سعودی نماد استاندارد دوگانه ی حقوق بشر
عربستان سعودی با حکومت سلطنت مطلقه، بدون نهادهای انتخابی (حتی پارلمان نمایشی)، بدون قانون اساسی مصوب که ضمانت کننده ی حقوق شهروندان باشد، و با نقض حقوق اولیه ی بشر، به ویژه حقوق انسانی زنان یکی از واپسگرا ترین  نظامهای سیاسی جهان معاصر است. نقض حقوق زنان در این کشور به گونه ای است که آزادی رانندگی برای زنان وجود ندارد.  تبعیض های جدی علیه اقلیتهای مذهبی (شیعیان) و سرکوب تمامی شکلهای مخالفت سیاسی به شکل سازماندهی شده نشان می دهد که عربستان حتی با حداقلی ترین معیارهای حقوق بشر فاصله زیادی دارد.  حضور عربستان در نهادهای حقوق بشری طنزی تلخ است که مشروعیت چنین نهادهایی را زیر سوال می برد. در سپتامبر سال جاری، بنا بر گزارش روزنامه ی گاردین، انتشار اسناد مخفی توسط سایت افشا گر ویکی لیکس نشان داد که چگونه دولت بریتانیا با عربستان در «معامله ای مخفیانه» درباره عضویت سعودی ها در شورای حقوق بشر سازمان ملل موافقت و همکاری کرده است! دولت بریتانیا باید به افکار عمومی خود و رسانه های جهان پاسخگو باشد که چگونه و چرا از عضویت رژیم سعودی در این نهاد حقوق بشری حمایت کرده و آنرا توجیه می کند؟
عربستان سعودی نهادهای حقوق بشری  سازمان ملل را مبدل به ابزاری برای رقابتهای منطقه ای خود با ایران کرده و حداقل مشروعیت و کارایی این نهادها رهم به زیر سوال برده است.

2_ بحران تشخیص منافع ملی
این قطع نامه  با ائتلاف کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و غربی به تصویب رسید . نه تنها عربستان ،قطر، امارات، بحرین و یمن  (رژیم عبدربه هادی) حامی این قطع نامه  بودند، که کشورهای غربی چون ایالات متحده،  فرانسه، بریتانیا و آلمان  به آن رای مثبت دادند.
حمایت کشورهای مهم اتحادیه اروپایی از این قطع نامه یک هفته پس از حمله داعش به پاریس و بحران امنیتی در اروپا  نشان می دهد که چقدر این کشورها در تشخیص منافع ملی خود دچار ناتوانی و ضعف هستند. مهم ترین نتیجه ی فروپاشی ثبات سیاسی در سوریه و به چالش کشیده شدن دولت اسد توسط شبه نظامیان تحت حمایت عربستان ،قطر و ترکیه سرازیر شدن سیل آوار گان سوری به اروپاست. اگر چه به چالش کشیده شدن اسد به عنوان متحد  ایران و روسیه امری مطلوب برای عربستان سعودی (رقیب منطقه ای ایران) و ناتو ( متشکل از ایالات متحده، کشورهای مهم اروپای غربی و ترکیه) بود و رضایت کامل اسراییل را در پی داشت ( سوریه مهمترین تدارکات را در اختیار حزب الله قرار می داد)، اما واقعیت های  سیاسی منطقه نشان می دهد که اتحادیه اروپایی بزرگترین بازنده ی سقوط اسد است. نه تنها آلمان و سایر کشورهای اروپایی باید هزینه ی سنگین آوارگان را پرداخت کنند، بلکه تهدیدهای امنیتی گروههای تکفیری و سلفی که در سایه هرج و مرج سوریه تقویت شده اند آنها را دچار چالش جدی کرده است.

حمایت کشورهای مهم اتحادیه اروپایی از این قطع نامه یک هفته پس از حمله داعش به پاریس و بحران امنیتی در اروپا نشان می دهد که چقدر این کشورها در تشخیص منافع ملی خود دچار ناتوانی و ضعف هستند

یکی از مسائل کمتر پرداخته شده درباره ی رسانه ها و برخی  سیاستمداران غربی، نفوذ لابی سعودی  است. سعودی ها و قطری ها با سرمایه گذاری سنگین اقتصادی و رسانه ای توانسته اند نا حد زیادی کنترل رسانه ای و سیاسی را در برخی کشورهای اروپایی به دست آورند. حمایت سنگین رسانه ای این لابی نه تنها   باعث شد   نقش ایدئولوژی وهابی و شهروندان سعودی در ایجاد شبکه القاعده و ماجرای 11 سپتامبر لاپوشانی شود،  بلکه توانست فضای سیاسی سنگینی را علیه ایران و متحدان او در منطقه  ایجاد کند. اگرچه بخش زیادی از جوانان اروپایی و یا مهاجری که به تروریست ها در سوریه پیوسته اند در مساجد تحت حمایت سلفی ها و وهابی ها آموزش دیده اند ، اما نقش جدی محافل سعودی که از مساجد سلفی اروپایی حمایت مادی و معنوی کرده اند مغفول مانده است.

3- معمای مخالفان میانه رو
اگرچه در ماههای اولیه پس از آن چه بهار عربی نامیده شد،  فرانسه، ایالات متحده، عربستان ،قطر و ترکیه از گروهی به نام ارتش آزاد سوریه که به گمان شان میانه رو و سکولار بود، حمایت کردند، اما به تدریج گروههای سلفی و تکفیری با شعارهای جذاب تر توانستند شورشیان مسلح را به خود جذب کنند. پس از چندی بخش زیادی از ارتش آزاد به داعش و یا   جبهه النصره ملحق شدند و عملا آن جریان تبدیل به اقلیت در حال افولی گردید. جالب اینکه حتی نیروهایی که در آمریکا برای مبارزه با اسد با بودجه ای قابل توجه آموزش دیده بودند، و با تجهیزات کامل به سوریه فرستاده شده بودند، به گروههای نزدیک به القاعده پیوستند!  
هدف اصلی بازیگران ضد اسد در منطقه حذف دولت سوریه به هر قیمت بود. لذا حمایت از این گروهها (مستقیم و بعدا غیر مستقیم) راهبرد اصلی آنها شد. اخیرا برخی جریانهای منشعب از جبهه النصره توسط عربستان به عنوان گروههای میانه رو معرفی می شوند. ادعایی که پذیرش آن از طرف دول غربی تاسف بار و پرسش برانگیز خواهد بود.  
در راستای سیاست بحران زا و غیر مسئولانه عربستان و قطر (با حمایت دول غربی) این قطع نامه می کوشد مشروعیت حضور تنها نیروهای که را می توانند  جلوی سلطه ی تکفیری های سلفی را در سوریه  بگیرد را زیر سوال ببرد. سوء استفاده عربستان از شعار حقوق بشر بر ضد نیروهای ضد وهابی و سلفی در سوریه می بایست برای افکار عمومی جهان و منطقه روشن شود تا آشکار گردد، این دولت غیر مسئول و پرخاش جو چگونه امنیت منطقه و جهان را به چالش کشیده و با "پترو دلار ٜهای خود  سیاستمداران و رسانه ها را به سکوت و فریب  ترغیب می کند.