تبیان، دستیار زندگی
خیلی اوقات ما انسان ها، مخصوصاً عده ای که ادعای دینداری و زندگی سعادتمند و راه سعادت و... می کنیم فکر می کنیم دین یعنی اینکه من از صبح تا شب فقط نماز بخوانم، ذکر بگویم، مسجد بروم، هیئت بروم، حجاب داشته باشم و ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دین از ما تنها نماز و حجاب نمی خواهد

خیلی اوقات ما انسان ها، مخصوصاً عده ای که ادعای دینداری و زندگی سعادتمند و راه سعادت و... می کنیم فکر می کنیم دین یعنی اینکه من از صبح تا شب فقط نماز بخوانم، ذکر بگویم، مسجد بروم، هیئت بروم، حجاب داشته باشم و ... تمام شد اگر من این کارها را کردم یعنی من دیندار هستم.

فرآوری: زهرا اجلال - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

عبادت

اما به واقع این طور نیست ... وقتی در منابع دینی کمی غور می کنیم می بینیم که دین فقط از ما نماز و هیئت و روضه و حجاب تنها ... نمی خواهد، دین از ما می خواهد درست زندگی کنیم.
یکی از مسائلی که از مصادیق دینداری در لسان دین می باشد، نظم و حساب شده زندگی کردن است  که در این مقاله بر آن شده ایم کمی در مورد آن مطالعه ای داشته باشیم.

دین، آدم را منظم، حساب گر و قاعده مند می کند

یکی از ویژگی هایی که باید جزء ویژگی های برجست برنامه دین برای زندگی بهتر به حساب آورد، این است که دین انسان  را باید به یک موجود «منظم و حساب گر و قاعده مند در رفتار و گفتار» تبدیل کند؛ دین با دستوراتش انسان را منظم و حساب شده و حساب گر تربیت می کند. دین آدم سُست و وارفته و شلخته و نامرتب درست نمی کند؛ اصلاً نمی شود کسی با دستورات دین این طوری تربیت شود ... برای روشن شدن موضوع مثال هایی می زنیم: مثلاً وقتی در امور مستحبی دین توجه می کنیم می بینیم که این مستحبات، چقدر به انسان نظم و دقت می دهند. اینکه کی، چه زمانی چه کاری را انجام دهیم، چه زمانی ناخن بگیریم، چگونه مسجد برویم و... که البته متأسفانه عده ای بر این امور می خندند!!
دین حتی برای نگاه کردن در آینه هم ذکر دارد (دقت کنید که ذکر صرفاً یک وِرد زبانی نیست، بلکه یک توجه عمیق فکری و قلبی است، ذکر به ما می گوید: در این لحظه، به این نکته توجه کن) و این دین، آدم را به یک موجود حساب شده و منظم تبدیل می کند.

تقوا و نظم ؛ چه ارتباطی با هم دارند؟

تقوای در گفتار این است که مراقب باشم چه وعده هایی داده ام که خلاف وعده عمل نکنم ... تقوای در گفتار در این است زیر حرف هایی که زده ام نزنم و کسی را مشوش نکنم ...  دل کسی را با حرف هایم نشکنم ... بله تقوای در گفتار خیلی چیزها را شامل می شود .... تقوای در کلام یعنی اینکه دروغ نگویم، خبر چینی نکنم، تهمت نزنم، شایعه سازی نکنم و آبروداری کنم، رازدار باشم و ....

در سفارشات امام علی (علیه اسلام) می خوانیم:«أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَی اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُم »؛ (تحف العقول، ص 302 ) شما (حسن و حسین )، تمام فرزندان، خانواده و کسانی را که این نامه من به آنها می رسد، به تقوای الاهی و نظم در کارها سفارش می کنم.
امام كاظم علیه السلام در سفارش به برنامه ریزی در كارها و استفاده صحیح از وقت و نظم داشتن در امور روزانه می فرماید:

بكوشید كه وقت خود را چهار قسمت كنید؛ بخشی برای مناجات با خدا، بخش دیگری برای امرار معاش، بخش سوم برای هم نشینی با برادران قابل اعتمادی كه عیوبتان را به شما می گویند و در دل به شما اخلاص می ورزند و بخش چهارم برای لذت ها و كام جویی های مشروع، تا برای سه بخش دیگر نیرو بگیرید. (تحف العقول، ص 302)
با حاكم كردن نظم بر كارها، هر كاری بجا و به موقع انجام می شود و نتیجه بهتر و سود بیشتری خواهد داشت. امیرمؤمنان، علی علیه السلام با توجه به اثر نظم در نتیجه كارها، بر انجام امور روزانه در وقت خود سفارش می كند و می فرماید: «وَأَمْضِ لِكُلِّ یَوْمٍ عَمَلَهُ فَاِنَّ لِكُلِّ یَوْمٍ مافِیهِ؛ كار هر روز را در همان روز انجام ده؛ زیرا برای هر روز كار خاصی است» ( نهج البلاغه، نامه 53، ص 1022.)
كسی كه در تمام كارهایش به نظم پای بند است، افكارش نیز از طبقه بندی و نظم خاصی برخوردار می شود و با داشتن این امتیاز راه رشد و كمال را سریع تر خواهد پیمود.
از کلام معصوم علیه السلام نیز می تواند ارتباط نظم و تقوا را فهمید آنجا که امام باقر (علیه السلام) می فرماید: «من کسی را که در امور دنیوی کسل، تنبل و سست باشد دوست ندارم، و کسی که در امور دنیوی کسل و سست باشد، در امور اخروی سست تر خواهد بود» (کلینى، الکافی، محقق، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 5، ص 85 )
بزرگان دین بیان داشته اند که بیشترین سفارش در حوزه تقوا توسط پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه وآله) و سفارش به تقوا در کلام بوده است. خداوند در این آیه شریفه دربار تقوای در کلام می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً» (احزاب/70) در اینجا «قُولُوا قَوْلاً سَدیداً» یعنی حساب شده حرف بزنید نه اینکه «دینی حرف بزنید، از خدا و قیامت حرف بزنید!» بلکه می فرماید: حساب شده و درست و دقیق سخن بگویید.
«تقوا در گفتار» یعنی حساب شده، درست و دقیق سخن گفتن ... تقوا در گفتار تنها این نیست که انسان مراقب باشد با نامحرم نخندد، صدایش را نازک نکند، حرف های پنهانی نداشته باشد که البته همه ی این ها هم هست اما تقوای در گفتار شامل این هم می شود که من به عنوان مدیر در عزل و نصب نیروهایم چه تصمیماتی را بگیرم که فقط به نفع منافع شخصی خودم نباشد ... تقوای در گفتار این است که مراقب باشم چه وعده هایی داده ام که خلاف وعده عمل نکنم ... تقوای در گفتار در این است زیر حرف هایی که زده ام نزنم و کسی را مشوش نکنم ...  دل کسی را با حرف هایم نشکنم ... بله تقوای در گفتار خیلی چیزها را شامل می شود .... تقوای در کلام یعنی اینکه دروغ نگویم، خبر چینی نکنم، تهمت نزنم، شایعه سازی نکنم و آبروداری کنم، رازدار باشم و ....

اخلاص، یعنی حسابِ نیّت خود را داشتن

یکی از اصول پایه ای که در تمام رفتارهای ما در نگاه دین اساسی و مهم بیان شده است،اخلاص و مخلص بودن برای خدا است .... هرکاری که دین به عنوان واجب یا مستحب از ما خواسته است، پایه اش اخلاص است که اگر این نکته در آن باشد عمل پذیرفته شده و غیر آن مردود می باشد.
آدم هایی را دیده ام که از لحاظ ظاهری شاید خیلی متشرع به نظر نیایند ولی وقتی کمی با آنها رفت و آمد می کنی و رفتارهایشان را بررسی می کنی می بینی که انسان های منظم و البته مخلصی هستند ... چرا که اخلاص جز نظم و داشتن حساب و کتاب چیزی نیست ...کسی است که کارهایش حساب و کتاب دارد، کسی که رفتار خودش را کنترل می کند و می داند که در برابر هر رفتارش باید حرفی برای گفتن و پاسخی داشته باشد.
آدم منظم می داند عالم حساب و کتاب دقیق دارد، کسی است که با برنامه زندگی می کند؛ کسی است که حساب کتابِ نیّت خودش را دارد و نیّتش را می تواند کنترل کند.
وقتی ما دینی به این زیبایی و حساب شدگی داریم چرا به گونه ای آن را معرفی نمی کنیم که مردم برداشت های شیک و قشنگ و عالی از دین داشته باشند؟! و برعکس شلختگی و بی نظمی را به عنوان دین معرفی کرده ایم که باعث دور شدن مردم از این دین به این زیبایی شده ایم.
بی دینی یعنی شلختگی؛ یعنی انسان هر حرفی را بزند و هر کاری را انجام دهد، ولی آدم دین دار حتی روی نیت های خودش هم دقت می کند و طوری حساب شده رفتار می کند که نیّتش به هم نخورد. نگران است که نیّتش خراب نشود. (به نقل از حجت الاسلام پناهیان)
در روایت داریم بعضی از مخلصین این قدر نیت های شان را حساب شده کنترل می کنند که کار به این روایت از امام صادق (علیه السلام) می کشد که فرمود: بعضی از مؤمنین روز قیامت پرونده اعمال شان سفید است؛ ملائکه می گویند: چرا هیچ عملی در پرونده او ثبت نشده است؟ الان نمره اش چند است؟ جمع حساب کتابش چگونه می شود؟ خدا می فرماید: می دانید چرا هیچ چیزی در پرونده اینها نوشته نشده است؟ چون اینها وقتی کار خوب انجام می دادند، تهِ دل شان حتی دوست نداشتند که این دو تا مَلَکی که بالای شانه های شان هست هم ببینند، و فقط می خواستند که خودم ببینم. لذا من اجازه ندادم این مَلَک ها ببینند و بنویسند. و حساب و کتاب آنها نیز با خودم است. (عدة الداعی و نجاح الساعی/207)
شخصی نزد پیامبر (صلی الله و علیه و آله) آمد و گفت: دین خودت را به من معرفی و از قرآن برایم بخوان. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) به یکی از اصحاب فرمودند که یکی از سوره های قرآن را برای او بخواند. او نیز سور «إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ» را برایش خواند که آخرش به این آیه رسید «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَه» آن شخص گفت: همین برای من کافی است. من این خدایی که این قدر حساب کتاب دارد را می پرستم. ( تَفْسِیرُ رُوحَ الْبَیَانِ/10/495)


اگر می خواهی حساب شده عمل کنی، به اطرافیانت سخت نگیر

آدم منظم می داند عالم حساب و کتاب دقیق دارد، کسی است که با برنامه زندگی می کند ؛ کسی است که حساب کتابِ نیّت خودش را دارد و نیّتش را می تواند کنترل کند

زندگی حساب شده به معنای زندگی سختگیرانه نیست، حساب شدگی به این معنا نیست که اطرافیان خودمان را در سختی و فشار قرار دهیم. آن هایی که می خواهند خیلی حساب شده عمل کنند، مراقب باشند که به اطرافیانشان سخت نگیرند. از جمله توصیه های اساتید عرفان و معنویت به شاگردهای شان این است که «به همسرت سخت نگیر! اگر خودت می خواهی همه چیز را مراقبت کنی، به اطرافیان خودت فشار نیاور و به آنها سختگیری نکن، اگر آنها توانستند و اگر خودشان خواستند، هر چقدر که ظرفیتش را داشتند، با شما همراهی می کنند» (به نقل از بیانات حجت الاسلام پناهیان)
امام حسین (علیه السلام) زهد خود را به همسرش تحمیل نمی کرد. عده ای که به خانه امام حسین(علیه السلام) آمده بودند به حضرت گفتند: شما فرش ها و پرده ها (پُشتی های) قشنگی برای خانه خود تدارک دیده اید، حضرت فرمود: همسر من این طوری دوست داشته و از پول خودش اینها را تهیه کرده است. (کافی/6/476)

همه جانبه رفتار کنیم

یادمان باشد اگر حساب شدگیِ ما همه جانبه باشد، هیچ کس اذیت نمی شود و در این مسیر تنها نخواهیم بود، همه راضی خواهند بود چرا که نفع دینداری درست برای همه است؛ دین یک حساب دارد که می گوید: «دل دیگران را به دست بیاور» یک حساب دارد می گوید: «به اطرافیانت سخت نگیر» اینها هم جزء حساب هایی است که باید رعایت کنیم.
بی دلیل نیست که أمیرالمؤمنین (علیه السلام) در لحظه شهادت و در آغاز وصیت خودشان- که هر کسی در هنگام وصیت، بهترین حرف های خودش را می زند- بر نظم تأکید می فرماید: «أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُم »(نهج البلاغه/421) روحِ این نظم و حساب شدگی، در تمام توصیه های دین ما وجود دارد.


منابع:
بیانات حجت الاسلام پناهیان
سایت حوزه
کتاب اخلاق زندگی؛ مرضیه علاقه بند
سایت پرسمان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.