تبیان، دستیار زندگی
قافله سالار به شهادت رفته بود و خدا زنده بود !
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خون حسین برای همیش تاریخ، فرقان حق و باطل است

مجتبی فراورده- بخش سینما و تلویزیون تبیان
قافله سالار

قافله سالار به شهادت رفته بود و خدا زنده بود !
و سالار شهیدان ناظر !
و کاروان او در حرکت، و این کاروان پیوسته در حرکت بود، و هرگز از حرکت باز نایستاد .
نه دیروز، نه امروز، نه فردا، و نه فرداهای دور.
پیوسته و آرام و روشنی بخش در حرکت بود.
حرکت، نه در سکوت،حرکت، در خُروش و در جوشش نور .
رفت تا تار و پود این پرده های ضخیم فریب و نیرنگ اسلام دروغین را از هم بگسلد و در روزگاران قحطی دین محمّدی، آیین بدعتِ خودْ خلیفه پنداری را محو کند، و امامت را روحی دوباره بخشد، و اصالت های مرده را زنده کند،
و فریاد زند؛
اَللهُ حَیُّ لاَ یَمُوتُ !
خدا زنده است و هرگز نمی میرد !
یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ.(1)
می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا کامل کننده نور خویش است،گر چه کافران را خوش نیاید.
و این رسالت بزرگ، بر عهد یک زن بود، و این کاروان پذیرای آن شیر زن.
زینب !
دختر علی و فاطمه .
و در آن شرایط، بجا بود سیدالساجدین ساکت باشد و زینب از جانب او علمداری کند.
و آن زن اولین کس بود که راه سرخ حسین را برای اَبد ترسیم می کرد و آن زن اولین کس بود که رسالت های خود را یک به یک آغاز می کرد و آن زن اولین کس بود که پیام رادمردان را به آن نامردمان می گفت و آن زن اولین کس بود که جوشش خون و فروغ نور حسین را اینگونه سُرود؛
اَلا ای اهل عالم،
نبرد، نبرد نور و ظلمت است .
الله، ولیّ کسانی است که ایمان آورده اند و آنان را از تاریکیها به سوی نور می برد،
و شیطان، ولیّ کسانی است که کفر ورزیدند و آنان را از نور به سوی تاریکی ها می برد.
و محمّد، نه از جنس نور، که عین نور است.
و ابوسفیان، زایید ظلمت.
اَلا ای اهل عالم،
ابوسفیان، با رسول الله جنگید.
و رسول الله از ماست.
معاویه، با وصی او علی بن ابیطالب در ستیز بود.
و علی از ماست.
یزید، فرزند او حسین بن علی را به قتل رساند.
و حسین از ماست.
سُفیانی، با قائم ما مهدی موعود در جنگ است.
و مهدی از ماست .
اَلا ای اهل عالم،
آل رسول همان شجر طیبه است، با ریشه ای استوار و شاخساری در آسمان .
و سُفیانیان، از تبار شجر خبیثه و بَرکَنده شده از زمین و بی قرار .
اَلا ای اهل عالم،
وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظیمٍ . (2)
اسماعیل در ازای قربانی بزرگ رها گردید.
و محمّد به عهد خود وفا کرد.
فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ. (3)
پس برای پروردگارت نماز گزار و قربانی کن .
و اینچنین بود که پیکر حسین در روز عاشور به خون غلتید،
و خون حسین جوشید و خُروشید و در تلاطم، نور شد،
شد مصباح الهدی ، نور هدایت .
و کاروان او، شد سفین النجا .
اَلا ای اهل عالم،
در روز عاشور کربلا از خون حسین، خَطی کشیده شد به گذشته و آیند تاریخ، یک سوی آن تا خلقت بشر، آن سوی دگر، تا قیامت کبری و اراد الهی بر این مقرر شد، که به جوشش این خون، شجر ملعونه که چو دیواری قطور ریشه دوانده بود و راه سعادت و رستگاری را که به روی بشر بسته بود، به شراره های این خون فرو ریزد و امامت ادامه یابد، تا نُه امام هدایتگر به سوی رب، از نسل حسین پیاپی بیایند،
و مقدمات مُلک عظیم آل الله را پی ریزی کنند،منتقم خون حسین، قائم آل محمّد ظهور کند و عالم را از ظلم و ستم و بیداد و طغیانگری بزداید، تا مُلک عظیم آل الله را بر پا کند .
اَلا ای اهل عالم !
خون حسین برای همیش تاریخ، فرقان حق و باطل است .
جبه حق و روشنایی و نور، نزد حسین و پیروان او .
حزب الله !
جبه باطل و تاریکی و ظلمت، نزد ابوسفیان و پیروان او .
حزب الشیطان !

پی نوشت:
1- سوره صف . آیه 2
2- سوره صافات . آیه 102
3- سوره کوثر


منبع: مهر