تبیان، دستیار زندگی
فیل اومد آب بخوره، قورباغه نگذاشت. فیل پرسید: چی شده؟ چه طور شده؟ چرا نمی گذاری آب بخورم؟...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فیل اومد آب بخوره

فیل و قورباغه

فیل اومد آب بخوره، فیل و قورباغه

فیل اومد آب بخوره، قورباغه نگذاشت. فیل پرسید: چی شده؟ چه طور

 شده؟ چرا نمی گذاری آب بخورم؟

قورباغه گفت: مگه نمی بینی چشمه غمگینه؟فیل اومد آب بخوره، فیل و قورباغه
فیل پرسید: چرا غمگینه؟
ماهی ها گفتند: دلش گرفته. مگه نمی بینی قل قل نمی کند؟

فیل داد کشید: آهای چشمه! چرا دلت گرفته؟
چشمه گفت: یک سنگ بزرگ افتاده روی دلم، راهم را بسته.
فیل گفت: این که غصه ندارد! من الان دَرش می آورم.
بعد هم خرطومش را کرد توی آب. سنگ را گرفت و کشید.
سنگ، سنگین بود. در نیامد. قورباغه و ماهی ها به فیل کمک کردند.
همه با هم یک، دو، سه گفتند و سنگ را بیرون آوردند. چشمه دوباره قل قل جوشید.
ماهی ها قلپ قلپ خندیدند. قورباغه قور قور آواز خواند. فیل هم، هورت هورت آب خورد...

فیل اومد آب بخوره، فیل و قورباغه

منبع: ماهنامه رشد کودک
تنظیم: فهیمه امرالله

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.