فیل اومد آب بخوره، قورباغه نگذاشت. فیل پرسید: چی شده؟ چه طور شده؟ چرا نمی گذاری آب بخورم؟...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1394/08/10
فیل اومد آب بخوره
فیل و قورباغه
فیل اومد آب بخوره، قورباغه نگذاشت. فیل پرسید: چی شده؟ چه طور شده؟ چرا نمی گذاری آب بخورم؟
فیل پرسید: چرا غمگینه؟
ماهی ها گفتند: دلش گرفته. مگه نمی بینی قل قل نمی کند؟
فیل داد کشید: آهای چشمه! چرا دلت گرفته؟
چشمه گفت: یک سنگ بزرگ افتاده روی دلم، راهم را بسته.فیل گفت: این که غصه ندارد! من الان دَرش می آورم.
بعد هم خرطومش را کرد توی آب. سنگ را گرفت و کشید.
سنگ، سنگین بود. در نیامد. قورباغه و ماهی ها به فیل کمک کردند. همه با هم یک، دو، سه گفتند و سنگ را بیرون آوردند. چشمه دوباره قل قل جوشید.
ماهی ها قلپ قلپ خندیدند. قورباغه قور قور آواز خواند. فیل هم، هورت هورت آب خورد...