روبوسی در محضر اموات!
بی عاطفگی در زندگی امروز
احتمالا تا حالا به بهشت زهرا یا قبرستان های مشابه رفته اید. دیده اید مردمی را که مشغول تشییع عزیزان خود هستند؟ افرادی را می بینید که دو به دو با هم سلام و احوال پرسی و حتی دیده بوسی می کنند، آن هم با لباس سیاه و در هیئت عزا؟!
بیشتر دقت کنید! صحنه های جالبی می بینید که شاید فقط در همان بهشت زهرا قابل رویت باشد. طبیعتا شما توقع دارید که چهره ها در هم رفته و چشم ها اشک آلود باشد و گاهی صدای ناله ی سیاه پوشی از گوشه ای، در فراق پدر یا مادر از دست رفته ای بلند شود.
اما در کمال تعجب افرادی را می بینید که دو به دو با هم سلام و احوال پرسی و حتی دیده بوسی می کنند، آن هم با لباس سیاه و در هیئت عزا ! شاید بخواهید مثل من نزدیک تر بروید و چرایی این رفتارها را بفهمید و آتش کنجکاوی تان را خاموش کنید، که چطور عده ای بر سر و صورت خود می زنند و عده ای در عین این که در حال دفن کردن جنازه ای هستند و دور قبر میت حضور دارند، می گویند و می شنوند و ظاهرا سر صحبت را بالای آرامگاه عزیزشان باز کرده اند.
صدای به عزت وشرف لا اله الا الله، بلند بگو لا اله الا الله .... بلند می شود.
کم کم از زمزمه ها و نجواهایشان می فهمید که دو طرف با یکدیگر فامیل هستند و اتفاقا از زاد و رود همدیگر به خوبی اطلاع دارند. اما واقعا چه شده است که این جا را برای گفتگوی فامیلی انتخاب کرده اند؟ زمان تلقین خواندن به میت؟! دور قبر؟! حتما تا الان پاسخ معما را یافته اید.
چه بر سر خانواده های ایرانی آمده که تشییع جنازه ها تبدیل به جلسه ی معارفه اقوام می شود. چرا ما اقوام دور مان را باید در مراسم شب هفت بشناسیم؟چرا چنین است که گاهی فرزندان ما اطلاع دقیقی از خانواده شان ندارند و عده زیادی را نمی شناسند؟
بله! در واقع میتی که الان در حال گذراندن مراحل انتقال به برزخ است، با مرگش باعث خیر شده که این دو نفر همدیگر را بعد از مدت ها ملاقات کنند. احتمالا سال های سال است اسم و فامیل یکدیگر را به خوبی می دانند و از سر بی مهری و بی عاطفگی، مرگ دیگری باعث جمع شدن دوباره آن ها شده است.
البته بماند که در همان حالت و در حین انجام روبوسی های مصنوعی، هر دو طرف در عین احترام، فاصله شان را حفظ می کنند به امید اینکه بعد از اتمام مراسم تشییع و غذا خوری دیگر طرف مقابل را هم نبینند!
هیچ کدام از دو طرف نه شهامت بازگو کردن اختلافات قبلی را ندارند و نه علاقه ای برای رفع اختلاف. حالا هم به زور مردن عمه جان یا خاله جان و شاید پدرجان و مادر جان دور هم جمع شده اند. بعد از گذشت چند روز هم اوضاع همانند قبل می شود و نهایتا به عنوان خبر دست اول می گویند: راستی فلانی را هم موقع تشییع جنازه دیدم! معلوم نیست این همه وقت کجا بوده!
سوال ما این است که چه بر سر خانواده های ایرانی آمده که تشییع جنازه ها تبدیل به جلسه ی معارفه اقوام می شود. چرا ما اقوام دور مان را باید در مراسم شب هفت بشناسیم؟ چرا چنین است که گاهی فرزندان ما اطلاع دقیقی از خانواده شان ندارند و عده زیادی را نمی شناسند؟
خانواده های شخصیت محور!
بسیاری از زندگی های امروزه وابسته به شخصیت های کلیدی و مسن فامیل است. یعنی اکثر خانواده ها به خاطر ارتباط با شخصیت واحدی یکدیگر را می شناسند و رفت و آمد دارند. فرد یا افرادی به طور ناخواسته مسول جمع آوری دیگر اعضای فامیل هستند و در صورت حضور آن ها دور هم جمع می شوند.
چند نفر را می توانیم نام ببریم که با پدر یا مادر یا خواهر و برادر خود قهر هستند و مشکلات از همه سو به آن ها هجوم می آورد؟
به طور مثال بسیار می شناسیم مادر بزرگ هایی را که چهار یا پنج فرزند دارند و اتفاقا همه ی آن ها مادر بزرگ را بسیار دوست دارند. ولی این فرزندان همدیگر را نمی بینند مگر در مهمانی های خانه ی مادر بزرگ!
در بهترین شرایط، این فرزندان دوتا دوتا بیشتر با هم جور هستند و احتمال دارد غیر از خانه ی مادربزرگه! یکدیگر را زیارت کنند.
صله رحم! مفهوم مشترک انسانی!
به صراحت می توان گفت، محبت به هم نوع و ابراز آن از ساده ترین مفاهیم مورد اتفاق تمام مکاتب اخلاقی است که طبیعتا خانواده و فامیل از اولویت های آن به شمار می آیند. با این اوصاف رد پای اخلاق در جامعه ما روز به روز کم رنگ تر از قبل خواهد بود اگر وضع به همین صورت باشد.
بعد از اخلاق، اگر نگاه ساده ای به متون دینی بیندازیم، متوجه جایگاه صله رحم و ارتباط با خویشاوندان خواهیم شد. تاکیداتی که اگر در آن عمیق شویم می یابیم اتفاقا ریشه ی بسیاری از مشکلاتی که آن ها را معلول عوامل خارجی می دانیم اتفاقا بی توجهی به صله رحم است. به حدیث زیر توجه کنید
امیر الکلام حضرت علی علیه السلام می فرمایند:حِراسَة النِّعَمِ فى صِلَةِ الرَّحِمِ؛حفظ نعمت ها در صله رحم است.(1)
توجه در این حدیث به ما نشان می دهد که حضرت علی علیه السلام درباره صله رحم هیج جزا یا پاداش اخروی را نقل نکرده اند بلکه منحصرا درباره ی اثر دنیایی آن صحبت کرده اند.
بیان ایشان حفظ نعمت های الهی را در گرو انجام صله رحم می داند. اگر طرف عکس آن را نگاه کنیم، مثال های متعددی از گرفتاری های دنیوی را می بینیم که ریشه در ترک صله رحم دارند. کافی است به دور و بر خود نگاه ساده ای بیندازید!
چند نفر را می توانیم نام ببریم که با پدر یا مادر یا خواهر و برادر خود قهر هستند و مشکلات از همه سو به آن ها هجوم می آورد؟ این شاه کلید عالم هستی است که نمایندگان خدا بر زمین ما را از آن مطلع می کنند، کلیدی که قفل گنج های زمینی و آسمانی را می گشاید و فقدانش درب های رنج و عذاب را در انتها نگاه شما را متبرک به این حدیث زیبا از امام باقر علیه السلام می کنیم:
صِلَة الاَرحامِ ت زكى اَلاَعمالَ و َت نمى اَلاَموالَ و َتَدفَع اَلبَلوى وَ ت یَسِّرَ الحِسابَ و َت نسِئ فِى الاَجَلِ؛صله رحم اعمال را پاكیزه، اموال را بسیار، بلا را دفع، حساب (قیامت) را آسان مى كند و مرگ را به تأخیر مى اندازد.(2)
پی نوشت:
1) غررالحکم، ح۴۹۲۹
2) کافی(ط-الاسلامیه) ج2 ، ص150 - تحف العقول، ص 299