قضاوت های عجولانه ممنوع!
نمی دانم این چه عادت غلطی است که در جامعه رایج شده است. خیلی راحت دور هم می نشینیم و از دیگران حرف می زنیم و به سادگی آب خوردن درمورد آن ها قضاوت می کنیم. انگار در مقام خداوندی قرار داریم.
نمی دانم این چه عادت غلطی است که در جامعه رایج شده است. خیلی راحت دور هم می نشینیم و از دیگران حرف می زنیم و به سادگی آب خوردن درمورد آن ها قضاوت می کنیم. انگار در مقام خداوندی قرار داریم.
فلانی آدم خوبی است. فلانی دل رحم است. دیگری ضعیف است، آن فرد بلند و آن یکی کوتاه است. اگر فردی دچار مشکل می شود برخی می گویند حقش بود از بس بدی کرد خدا هم او را به چنین عذابی دچار کرده است. اگر کسی به مقام و ثروت قابل توجهی دست یابد بعضی ها قضاوت می کنند که حتماً خدا دوستش داشته که به او این چنین امکاناتی عطا نموده است. یا در اداره ها و سازمان ها این نوع قضاوت ها بسیار وجود دارد.
به عنوان مثال اگر کارمند کوچکترین اختلاف نظری با آقای رئیس داشته باشد به راحتی قضاوت کرده و می گوید: نیروی ضعیفی است و یا توان کاری پایینی دارد. جالب است خیلی وقت ها این قضاوت ها در مورد کسانی است که از آن ها اطلاعات زیادی هم نداریم. یا اینکه آن ها را اصلاً ندیده ایم و یا بسیار کم با هم مراوده داشته ایم.
وقتی نسبت به مسئله ای شناخت پیدا نکرده ایم و شروع می کنیم به قضاوت این از جهل ماست. معمولاً زمانی یک فرد شروع به قضاوت می کند که یکی از این کارها را در ذهن خود انجام می دهد؛ فضولی کردن یا قیاس کردن. مورد قضاوت قرارگرفتن همان اندازه که برای ما ناخوشایند است، برای دیگران هم آزاردهنده است. متوقف کردن قضاوتِ دیگران و جایگزین کردن آن با پذیرفتن نقطه ضعف های طرف مقابل برای دو طرف التیام بخش است و با یاد گرفتن این مهارت هم قضاوت کننده سبک می شود، هم قضاوت شونده آرام می گیرد و انسان به گناه بزرگ غیبت و بدگویی پشت سر دیگران آلوده نمی گردد.
انسان موجودعجیب وپیچیده ای است، برای رسیدن به خواسته ی خود حاضر است از حقوق دیگران به راحتی بگذرد و در این راستا از تباه کردن حقوق دیگران ابایی ندارد چراکه خود را مستحق و لایق رسیدن به آن چیزی می داند که دیگران در نگاه او چندان جایگاه ممتازی برای رسیدن به آن ندارند لذا برای دستیابی به خواسته خود دیگران را به راحتی از سر راه خود بر می دارد وگاهی حتی فدا می کند.
برخی از ما انسانهابه دلیل موهبت اختیار و آزادی، در رفتار و اعمالمان تا حدی پیش می رویم که حاضریم هم نوع خود را از صحنه اجتماعی محو کنیم تاخودمان بمانیم و زندگی کنیم ، برخی ازما انسان ها حاضریم برای بدست آوردن موقعیت اجتماعی برتر و آسایش بیشتر از مرزهای الهی و اجتماعی بگذریم.
قضاوتهای عجولانه راجع به دیگران ، افشای راز دیگران،زیرسوال بردن عنوان و شخصیت اجتماعی دیگران و تجاوز به حریم خصوصی افراد ،همانند آبرو،جان و عرض انسان ها از جمله این رفتارهای ناشایست است.
اما انسان همیشه و در همه لحظات به دنبال توجیه و جداساختن خود از عیب و زشتی هایی است که آن را انجام داده ، گویی وجدانش نمی پذیرد که به راحتی بار گناهی را بدوش بکشد که خود با اختیار واز روی هوس و زیاده خواهی انجام داده است چنانچه خداوند در آیه 229 سوره بقره می فرمایند: "من یتعد حدود الله فاولئک هم الظالمون .هرکس به حدود الهی تعدی کند پس همانا آنها ظالم هستند. "
پس در چه شرایطی مجاز هستیم که قضاوت کنیم؟ یعنی قضاوت درست در مقابل قضاوت غلط چگونه معنا می شود؟
قاضی فقط تا زمانی مجاز است قضاوت کند و حق را به یکی از طرفین دعوا بدهد که کاملا به موضوع اشراف پیدا کرده باشد و در صورتی که موضوع علوم رفتاری مورد بحث ما باشد، آگاهی از فرهنگ، مناسبات خانوادگی، اعتقادات و سطح معلومات طرفین دعوا در نوع قضاوت کاملا مؤثر است و باید به گونه ای رفتار کنیم که قضاوت ما به گونه ای نباشد که نه تنها گره ای را باز نمی کند، بلکه گره ای را بر سایر گره های کور زندگی افراد بزند.
اما ما که قاضی نیستیم و علم قضاوت نمی دانیم، در چنین شرایطی آیا مجاز به قضاوت کردن دیگران هستیم؟
فراموش نکنید تمام آنچه گفتیم برای پرهیز از قضاوت های اشتباه بود که به نوعی جامعه و مردم ما مبتلا به آن هستند. اگر قضاوت با در نظر گرفتن تمام جنبه های فردی، اجتماعی، شخصیتی و فرهنگی شخص صورت بگیرد و مبتنی بر واقعیات و به دور از احساسات و اظهار نظرهای شخصی باشد، اشکالی ندارد. اما متاسفانه عده ای با قضاوت منفی در مورد دیگران و تحقیر آن ها برای مهم جلوه دادن خود و داشتن حس بهتر استفاده می کنند. اما هیچ کدام از این دلایل سبب نمی گردد قضاوت کردن حس مناسبی برای انسان ایجاد نماید زیرا اساساً قضاوت کردن دارای بار منفی است و تنها راه رسیدن به آرامش عشق ورزیدن به دیگران و قبول کردن آنهاست همان طور که هستند و بهترین نقطه شروع از خویشتن است یعنی انسان به خود عشق بورزد و به خود احترام گذارد. ما از درون انسان ها و نیت آنها آگاه نیستیم. تنها خداوند حکیم است که می داند در دل هر انسانی چه می گذرد و هم اوست که بر اساس آنچه می داند قضاوت می کند و جزای عمل انسان را می دهد. پس بدانیم و آگاه باشیم که قضاوت در مورد خوب و بد دیگران و نیت اعمالشان در حوزه صلاحیت ما نیست لذا ما انسان ها به جای خداوند متعال حق نداریم در مورد خوبی و یا بدی کسی نظر داده و "نباید قضاوت کنیم!
منابع : الف / جام جم / پارس ناز