تبیان، دستیار زندگی
در روزشمار وقایع کاروان حسینی به روز دوازدهم می رسیم و خیمه هایی که زنان گرد آن نان می پزند و همین حین یکی از آنها رو به زینب (س) کرده و از او می خواهد برادر را از رفتن به کوفه بازدارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زینب (س) از برادر می گوید/ او فرزند راه هاى روشن خداست

در روزشمار وقایع کاروان حسینی به روز دوازدهم می رسیم و خیمه هایی که زنان گرد آن نان می پزند و همین حین یکی از آنها رو به زینب (س) کرده و از او می خواهد برادر را از رفتن به کوفه بازدارد.

مجتبی فراورده-بخش سینما و تلویزیون تبیان
قافله سالار

خیمه گاه برپا شده بود، و خورشید رفت تا در پس افق رخ پنهان کند.
مردان به تیمار اسبان و اشتران، نوجوانان حامل پشته های هیزم، و زنان در خیمه ای گِرد آمده بودند.
چند زن، پشته های هیزم را از نوجوانان ستاندند، دیگری اجاق را آماده کرد، و آن یکی در حال خمیر کردن آرد، رو به زینب کرد.
گفت؛ کاش برادرت بنی امیه را بحال خود رها می کرد و به استقبال حوادث نمی رفت.
زینب گفت؛ نمی تواند.
گفت؛ نه مردمان یار اویند و نه تقدیر زمانه.
زینب گفت؛ او فرزند راههاى روشن خداست و تدبیر و ترسیم امور عالم به اذن خدا در دست اوست!
پس به انتظار یاری این و آن نمی ماند.
و نگاه اش را به بیرون خیمه دوخت.
و ادامه داد؛ او نور هدایت است در دل تاریکی ها و صحراهای خشک و بی آب و علف. کشتی نجات و معدن قداست و علم و بندگی است.
او امین خدا در زمین و حجت اوست بر بندگان، و خروج او به امر خداست.
پس هرکه از او روی گرداند هلاک خواهد شد.
به صدای دو سوار از دور، نگاه زنان درون خیمه سوی آنان چرخید. محمد و عون سواره از راه رسیدند. زینب به شوق استقبال از آنان، برخاست. دو نوجوان از اسب به پایین جهیدند و خود را به مادر رساندند.
زینب آنان را در آغوش گرفت.
گفت؛ عزیزان مادر!
و سپس سر و رویشان را بوسه زد.


منبع: مهر