تبیان، دستیار زندگی
راستی می دانی که هر سال تقریباً هزار ساعت از عمر خودت را روی نیمکت مدرسه می گذرانی؟ ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در کلاس حوصله ام سر می رود!

در کلاس حوصله ام سر می رود!

راستی می دانی که هر سال تقریباً هزار ساعت از عمر خودت را روی نیمکت مدرسه می گذرانی؟
با این حال در تمام این مدت، خمیازه کشیدن احمقانه است. این عادی نیست که سرِ کلاس حوصله ات سر برود.
البته گاهی پیش می آید ولی اگر همیشه این طور باشد، معنایش این است که یک جای کار عیب دارد.
 یا درس را زودتر از همکلاسی هایت می فهمی، یا بی خیال شده ای چون درس را نمی فهمی و یا مشکلات دیگری داری که فکرت را مشغول کرده اند. 
 
در هر سه مورد باید کاری بکنی و تکانی به خودت بدهی! 
 

برویم سرِ مورد اول: تو در کلاس هستی که سطح آن پایین تر از توست، ولی معلم مجبور است درسی را که تو همان بار اول فهمیده ای، برای دیگران توضیح بدهد. به همین جهت حوصله ات سر می رود. 
 

در مورد دوم کار برعکس است، تو از کلاس عقب تر هستی؛ در س به سرعت تمام می شود و معلم می رود سرِ درس بعدی، در حالی که تو هنوز درس قبلی را نفهمیده ای. بنابراین حسابی کفرت در می آید و از خیر درس می گذری. 

در کلاس حوصله ام سر می رود!

در این مورد باید به تو گوشزد کنیم که در سراشیبی خطرناکی قرار گرفته ای: هر چه کمتر به درس توجه کنی، بیشتر گیج می شوی و هر چه عقب افتادگی هایت بیشتر روی هم تلنبار شود، جبرانشان برایت سخت تر می شود.

حالا مورد سوم: حوصله نداری! حتی شاید خودت هم نمی دانی که آدم بی حوصله ای هستی. پس این مدرسه نیست که حوصله ات را سر می برد، بلکه حوصله خیلی چیزها را نداری: حوصله نداری بازی کنی؛ حوصله نداری از خانه بیرون بروی و دوستانت را ببینی.
فقط دلت می خواهد تمام روز دراز بکشی و تلویزیون تماشا کنی. اگر این طور است، موضوع را حتماً با یک بزرگ تر در میان بگذار، چون نمی شود همیشه در این وضع بمانی.

 
 بسیار ناراحت کننده است که انسان به هیچ چیزی علاقه نداشته باشد. ولی ناراحت نباش: برای بیرون آمدن از چنین وضعی راه هایی وجود دارد. 
 
حالا نوبت توست!

اگر احساس می کنی کلاس خیلی کند پیش می رود، از معلم خواهش کن برایت یک کنفرانس بگذارد. در کتابخانه تحقیق کن، تحقیق فوق برنامه.
در کلاس حوصله ام سر می رود!

به یکی از همکلاسی هایت که در درس مشکل دارد کمک کن. به این ترتیب وقتت تلف نمی شود. 

 اگر درس را نمی فهمی، راه حل این نیست که مثل کبک سرت را توی برف کنی. از پدر و مادر یا معلم هایت بخواه، برنامه ای برای تمرین یا دوره کردن درس های قبلی برایت تنظیم کنند یا آن طور که می خواهی، درس ها را با تو دوره کند.

اگر ساختمان پیِ محکمی نداشته باشد، خراب می شود. در مورد درس خواندن هم همین طور است: اگر اولین درس را خوب نفهمی، بقیه درس ها را هم نمی فهمی. 

آیا کسی ناراحتت کرده یا چیزی به تو گفته است که نمی توانی از آن چشم پوشی کنی؟ گاه یک جمله کنایه آمیز کافی است که آدم را از همه چیز بیزار کند. اجازه نده ناامیدی به سراغت بیاید. می توان از رفتار تو انتقاد کرد، اما شخصیت تو نباید زیر سوال برود.
 

در کلاس حوصله ام سر می رود!

خسته شده ای؟ دیگر نه برای درس خواندن شوق و ذوق داری و نه برای هیچ کار دیگر؟

هر چه زودتر در این مورد با پدر و مادرت صحبت کن تا تو را پیش کسی ببرند که بتواندکمکت کند. شاید به یک بیماری مبتلا شده ای که اسمش " افسردگی " است.


این بیماری تمام توانایی های تو را تخلیه می کند. باید خودت را معالجه کنی تا میل به گوش دادن درس در کلاس و میل به زندگی را دوباره به دست آوری. 
  
 

 منبع: نشریه نارنگی
تنظیم: فهیمه امرالله

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.