کوچولوهای مهربون، ما اینجا یک مداد داریم که قرار است هر روز یکی از خاطراتی که در دوران تحصیلی دارد را برای شما تعریف کند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1394/07/12
خاطرات یک مداد
کوچولوهای مهربون، ما اینجا یک مداد داریم که قرار است بعضی از خاطراتی که در دوران تحصیلی دارد را برای شما تعریف کند.
پس منتظر خاطرات مداد ما باشید:
یک شنبه
امروز با تراش آشنا شدم.
او نوکم را که شکسته بود، تراشید.
گفتم: « ممنون! »
خندید و گفت: « قابل ندارد! کار من همین است. از این به بعد هم دیگر را زیاد می بینیم. »
بعد هر دو خندیدیم. چه خوب !...
منبع: ماهنامه رشد کودک
تنظیم: فهیمه امرالله