گلهای بهشت
بسیجیان از نگاه سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی
در میان بسیجیان نوجوانان پایگاه ویژهای دارند نظر شهید آوینی رادر این باره بخوانید:
بسیجـی عـاشق كربلاست، و كربلا را تو مپندار كه شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نامها، نه،كربلا حرم حق است و هیچ كس را جز یاران امام حسین(ع) راهی به سوی حقیقت نیست.
بسیجـیهـا دلبـاختـه حقنـد ومـا دلباخته بسیجیها هستیم. آنها سـربازان امام زمان و پیوستگان به او هستند و تو اگر در جست و جوی موعود خویش هستی او را در میان سربازانش بجوی.
پیـام بسیجـی اطـاعـت اسـت، اطـاعتـی كـه از عشـق بـه ولایـت برمیخیزد،مگر میشود كه حضرت امام فرمانی بدهد و ما اطاعت نكنیم؟
بسیجی خود را در نسبت میان مبدا و معاد میبیند و انتظار موعود و با این انتظار،هویت تاریخی انسان را باز مییابد. او آسایش تن را قربانی كمال روح میكند وخودرا نه درروزوماه و سال و شهر و كوچه وخیابان،كه در فاصله میان مبدا و موعود تاریخ باز میشناسد وبرای مبارزات فردا آماده میكند.
در میان كلمات،كلمهای بدین زیبایی بسیار كم است: <بسیجی> نـه از آن لحـاظ كـه سخـن از موسیقی الفاظ میرود و نه از لحاظ ایماژی (تصویری) كه در ذهن میسازد؛نه، جای این حرفها این جا نیست. از آن روی كه این كلمه بر مدلولی دلالت دارد كه تجسم كامل آن روحی است كه در <آوردگاه جهاد در راه خدا> تحقق یافته است.
منشا قدرت و شجاعت ما اگر چه برای دشمن معمایی است، اما برای ما و همه بسیجیهای دیگر روشن است. حضور چهرههای سوخته بچـههـای سیـزده چهـارده سـاله بندری در میان جمع بیش از هر جواب دیگری صراحت وبلاغت دارد. آمریكا اگر كور و غافل نباشد، از حضور این بچههای لاغر و سیاه چرده بسیجی بیشتر از وجود موشك استینگر در دستهای ما وحشت خواهد كرد. اما خدا را شكر كه كید و مكر شیطان ضعیف است و آمریكا هرگز از آن عقلی كه بتواند مبادی و مبانی قدرت ما را پیدا كند برخوردار نیست.