پَر مهیاست
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1394/07/08
پَر مهیاست
شاعر:جواد پرچمی -بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
پَر مهیاست
مینویسم غدیر از اول | از سراج المنیر از اول |
تو همان مستجار هستی و من | من همان مستجیر از اول |
دل به بیگانه ای نبستم من | بر تو بودم اسیر از اول |
پدر خاک حضرت افلاک | همنشین فقیر از اول |
سفره ی تو ندید عمری جز | از تو من را گناه دورم کرد |
نمک و نان و شیر از اول | دست من را بگیر از اول |
گرچه روز غدیر امضا شد | بودی آقا امیر از اول |
ای یدالله فوق ایدیهم
اسدالله فوق ایدیهم
اسدالله فوق ایدیهم
پَر مهیاست بام می خواهند | این خلایق امام می خواهند |
روی بال پیمبر باران | دست ها التیام می خواهند |
قرن ها می شود تمام بشر | از ولایت پیام می خواهند |
این جماعت کنار ایوانت | یک جواب سلام می خواهند |
پس مزن گوشه ای مرا آقا | که سلاطین غلام می خواهند |
بیت ها در غدیر بی تابند | همه ختم الکلام می خواهند |
چشم بد دور از تو می ماند
فاطمه و ان یکاد می خواند
فاطمه و ان یکاد می خواند
می شود غرق آفتاب شدن | سر به یک ثانیه شراب شدن |
صد و ده سال از شراب نجف | می شود خورد تا خراب شدن |
بس که بخشیدی از کرَم چه کنم؟ | ما به غیر از خجالت آب شدن |
ما نداریم حاجتی غیر از | خاک نعلین بوتراب شدن |
در دعاهای ما بحق علی است | شرط اصلی مستجاب شدن |
با ولای توام تا آخر
همه پای توام تا آخر
همه پای توام تا آخر