گفتوگو با استاد پرسابقه امتحان شفاهی (۴) - بخش پایانی
استاد بیگدلی: بنای حوزه علمیه براساس تعمق و تفکر است
بخش قبلی را اینجا ببینید
- طلبهها در مدارس مختلفی در سطح کشور درس میخوانند و مدارس هم در یک سطح نیستند. طلبهای که مثلاً در مدرسهی معصومیّه یا شهیدین درس خوانده با آن طلبهای که در گوشهای از این کشور با اساتید نه چندان قوی درس خوانده است، تفاوت دارد. اینها در امتحان شفاهی لحاظ میشود؟
ما از طرف حوزه، مأمور به تشخیص علمیّت طلبه هستیم. حالا این آقا در گوشهای از مملکت است که استاد قوی نداشته، هممباحثهای نداشته… آیا ما بدون اینکه این کتابها را بلد باشد و نتواند عبارات را معنا کند، بیننا و بینالله میتوانیم او را قبول کنیم؟ آیا این به خود این طلبه ظلم نیست؟ ولو منشأ آن این است که خود او تقصیری ندارد و مثلاً به استاد دسترسی نداشته است. ما هم میگوییم خب چند ماهی به قم بیا، استفاده کن، امتحانات خود را بده و بعد برو به شهرستان. چند راه جمع دارد. مجرّد این که در یک محیطی درس خوانده است که آنجا به کسی دسترسی نداشته است، دلیل نمیشود. ما چهکاری میتوانیم انجام دهیم؟ ما راهی نداریم. ما نمیتوانیم او را قبول کنیم. عبارت را بلد نیست. اگر شما به استاد دسترسی نداشتی، مجوّز این نیست که من شما را قبول کنم؛ شرعاً میشود این کار را کرد؟
- چندین سال است که بازار جزوهخوانی و تلخیصخوانی خیلی رواج پیدا کرده است. اثر این را شما در امتحان شفاهی چطور میبینید؟
اگر طلبه، حافظهی قوی داشته باشد، در امتحانات کتبی با همین جزوات و تلخیصنویسیها قطعاً قبول خواهد شد. برای اینکه در امتحانات کتبی بیشتر مسایل کلّی هستند و او هم تلخیص را خوانده است؛ ترجمه را خوانده است؛ یاد گرفته است و حافظهی قوی هم دارد. ولی اگر همین سوالاتی که در امتحان کتبی از او شده است را [از] متن کتاب بیاوریم و به او بگوییم که متن کتاب راجع به این سوال است؛ این را بخوان و مطلب آن را دربیاور؛ اینجا میماند. ما به آقایان فضلایی که این تلخیصها و جزوهنویسیها را منتشر میکنند عاجزانه عرض میکنیم که اینها خدمت به طلبه نیست؛ خدمت به طلبه این است که روح تعمّق و تأمّل در او زنده شود. با استفاده از این جزوات و تلخیصات، او به صورت طوطیوار تئوری یاد میگیرد؛ جواب هم میدهد. در امتحان کتبی سوال را میخواند، جواب مینویسد و نمره میگیرد؛ لکن در امتحان شفاهی ما او را به چالش میکشیم؛ آن وقت نمیتواند مطلب را از آب دربیاورد. پس معلوم میشود که دقّت نداشته است. همینطور طوطیوار این جزوات و تلخیصها را خوانده و قبول شده است. اصلاً حوزهی علمیّه از همان ابتدا براساس تعمّق و تفکّر است. مرحوم امام (ره) میفرمایند: این فقه جواهری و فقه سنّتی یعنی تعمّق و تفکّر. این تعمّق و تفکّر است که میتواند إن شاءالله مجتهدین آینده به حوزه تحویل دهد. اما اگر بنا باشد براساس این تلخیصها و جزوهنویسیها باشد، آنها این جزوات را حفظ میکنند، امتحان میدهند، قبول هم میشوند، ولی آن تعمّق و تفکّر را ندارند. لذا در مسایل علمی دچار مشکل میشویم و نمیتوانیم در آینده مجتهدین زیادی داشته باشیم. بهنظر میرسد باید از فضلا و اساتیدی که این جزوات و تلخیصات را مینویسند خواهش کرد و گفت: آقا شما لطف کنید، آقایی کنید این کار را نکنید. خود من که ۳۵ سال است اینجا هستم، بهترین سوالات را میتوانم طرح کنم؛ میتوانم در حدّ یک کتاب ۲۰۰ صفحهای سوال بهعنوان حلالمسائل سوالات حوزه بنویسم. به من پیشنهادهای زیادی دادند؛ ولی من دیدم – هرچند این کتاب خریدار زیادی دارد و پول حسابی هم به جیب ما میآید – این خدمت به حوزه نیست؛ این رفته رفته حوزه را ضعیف میکند؛ لذا قبول نکردم.
- برخی اساتید خصوصاً اساتید قدیمی، به وضعیّت درسخواندن طلبههای امروزی انتقاد دارند. شما که در واقع امتحان شفاهی میگیرید وضعیت علمی طلبهها را چگونه میبینید؟ آیا با طلبههایی هم مواجه میشوید که درسشان خیلی خوب باشد؟
بله؛ ما همین دیروز نمرهی ۱۸ داشتیم. حالا بعضیها راجع به ما مبالغه میکنند؛ میگویند ۱۸ ایشان خیلی خوب است. حالا لطف آنها است. احیاناً گاهی هم نمرهی ۲۰ داشتم و خود این مرکز مدیریّت به آنها جایزه میدهد؛ بن کتاب میدهد. حالا این را نمیخواستم عرض کنم؛ اما خود من اگر ببینم طلبهای از نظر وضع مالی ضعیف است و درس او خوب است، به او کمک میکردم. نه اینکه از خود من باشد؛ بالاخره از جاهایی میگرفتم؛ از جایی بهعنوان سهم میرسید؛ بهعنوان کمک به طلبهای کمک میکردم؛ مورد این گونه هم داشتیم؛ منتهی کم است. این مورد نسبت به آن موارد کمتر است. ولی مورد اینگونه داشتیم. حتّی عقیدهی من این است که این اشخاص را گلچین کنند و تشویق کنند.
- بعضی طلبهها میگویند: هر طلبهای به اتاق حضرتعالی برای امتحان شفاهی بیاید معمولاً قبول نمیشود؛ چنین چیزی صحّت دارد؟
این را راجع به ما شایعه کردند. خدای متعال میداند که ما اصلاً اهل این حرفها نیستیم. این یک شایعه است. گاهی هم از شانس ما به طلبههای ضعیف برخورد کردیم و افتادند و نمره کم آوردند و میگویند: اتاق فلانی مشکل دارد؛ یعنی کمتر کسی در این اتاق قبول میشود. در حالی که شما بروید از بایگانی، نمرات قبولی من را بیاورید با نمرات قبولی دیگران ملاحظه کنید. کلّی نگاه کنید. اتّفاقاً طلبههایی به من مراجعه کردند و گفتند ما از کلاس امتحان شما که بیرون میآییم، میگوییم حتماً افتادیم؛ بعد که به ایشان پیامک میزنند که قبول شدید، تعجّب میکنند؛ میگویند: آنطور که شما در امتحان با ما برخورد کردید ما گفتیم حتماً مردود هستیم. میگوییم: اگر ما سوالاتی میکنیم، برای این است که شما ورزیده شوی؛ ذهن شما قوی شود؛ تربیت شود. غرض ما از این سوالات این است که آنها را در مقام نمره بهحساب شما بگذاریم. مقام نمره یک مقامی است و مقام سوال کردن، مقامی دیگر. سوال میکنیم و جواب میدهیم تا جنبهی علمی شما تقویت شود. امّا نمره را بیننا و بینالله حساب میکنیم که این در حدّ قبولی است یا نیست. من بارها گفتم: خداوندا! میدانی که ما تا بتوانیم عمداً، متعمّلاً و عالماً این کار را نمیکنیم که حقّ کسی ضایع شود.
منبع: پایگاه مباحثات