سیاستهای مبهم و پیچیده ترکیه
در قلب منطقه بحرانزده خاورمیانه، کشور ترکیه واقع شده که تا چند سال گذشته سیاست خارجیش مبتنی بر «به صفر رساندن» مشکلات به ویژه با همسایگانش بود.
در قلب منطقه بحرانزده خاورمیانه، کشور ترکیه واقع شده که تا چند سال گذشته سیاست خارجیش مبتنی بر «به صفر رساندن» مشکلات به ویژه با همسایگانش بود اما سیاستهای نادرست آنکارا در قبال سوریه که از سال 2011 تاکنون درگیر بحرانی سراسری و تحمیلی است، در کنار عراق که از سال 2003 روی آرامش را به خود ندیده است، میرود تا این کشور را نیز درگیر بحران کند، کشوری که در کنار ایران و عربستان باید آن را یکی از قدرتهای منطقه شمرد.
صرف نظر از بحران عراق که بیش از یک دهه با آن دست به گریبان است، بسیاری از کارشناسان امور منطقهای سوریه را عرصه تاخت و تاز قدرتهای منطقهای ایران و ترکیه و عربستان میدانند که سیاستها و منافعشان در سوریه با یکدیگر در تعارض و تناقض است.
اما واقعیت کنونی حاکم بر منطقه، مبارزه با داعش را به عنوان مهمترین مسئله مطرح ساخته و بسیاری از صاحبنظران یکی از دلایل نزدیکی ایران و آمریکا را وجود همین خطر میدانند.
عربستان که به ایران به عنوان دشمن اصلی خود مینگرد، نیز داعش را یک تهدید میداند، اما همزمان در تلاش است، مانع نفوذ ایران در سوریه و عراق شود.
همین دیدگاه در خصوص بحران یمن نیز صدق میکند و سعودیها وقایع یمن را نیز از همین منظر نگاه میکنند. موضعی که نزدیکی عربستان سعودی به رژیم صهیونیسیتی را به دنبال داشته است.
در این بین آنکارا به شدت مخالف نظام سوریه است و منطق حکم میکند، از داعش حمایت کند؛ داعشی که هدف مشترکی با ترکیه در مقابله با نظام سوریه دارد.
اما بر خلاف اخباری که در گذشته درباره حمایت ترکیه از داعش منتشر میشد، در هفتههای اخیر شاهد تقابل ترکیه و داعش بودهایم. ترکیه به خوبی میداند، نیروهای شبهنظامی بدون توجه به روابط فعلی آنها میتوانند، به تهدیدی برای این کشور تبدیل شوند.
این مسئله در روابط پیچیده ترکیه و آمریکا نمود بیشتری پیدا میکند. در سال 2003، ترکیه به نیروهای آمریکایی اجازه نداد، از طریق مرزهایش وارد خاک عراق شوند. از آن زمان روابط ترکیه با آمریکا خدشهدار و پیچیده شده است. از یکسو، ترکها به آمریکا در مقابله با نظام سوریه کمک میکنند که شرایط همکاری بیشتر میان آنکارا و واشنگتن را فراهم میآورد و از سوی دیگر بطور کامل با عربستان به عنوان ژاندارم آمریکا در منطقه همکاری نمیکنند.
آنکارا که شاهد نتایج دخالت نظامی آمریکا در منطقه بوده، نمیخواهد ریسک مشابهی صورت دهد، در حالیکه در این میان باید ملاحظات داخلی را هم در نظر گرفت.
ترکیه به دو بخش تقسیم شده است: اسلامگرا و سکولار. سکولارها به اسلامگراها نگاهی تردیدآمیز دارند و در این راستا اگر دولت ترکیه دست به اقدامی نظامی علیه سوریه بزند، به نظر آنها جنگ مذهبی است.
افزون بر اینکه حمله به سوریه اغلب اهل سنت روابط آنکارا با گروههای شورشی شمال سوریه را که ترکیه همچنان از آنها حمایت میکند، پیچیده و احساسات ضدترک را در سوریه تحریک میکند.
بنابراین، ترکیه در حالیکه بشدت در حال تغییر است و از جمله این تغییرات ،دادن مجوز پرواز هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی از پایگاه اینجرلیک و انفجارهای جاری در این کشور و تلاش کُردهای سوریه برای استقلال است، بنابراین اگر نگوییم ترکیه فلج شده، بشدت تحت فشار است.
در این میان بدترین سناریو برای ترکیه، تشکیل دولت مستقل کُردها در سوریه یا عراق است. این موضوع میتواند جرقهای میان کُردهای ترکیه بزند و این کشور را بیثباتی سوق دهد.
آنکارا انتظار دارد واشنگتن اوضاع را کنترل کند، در چنین شرایطی هزینه این درخواست، بطور قطع ورود ترکیه به عملیات نظامی آمریکا در منطقه خواهد بود.
اوضاع زمانی برای ترکیه پیچیدهتر میشود که بدلیل نزدیکی به روسیه از طریق دریای سیاه احتمال درگیر شدن آن در بحران اوکراین وجود دارد. چون از جمله مناطق تحت نفوذ بحران اوکراین منطقه دریای سیاه است، به عنوان مثال بندر سواستپول کریمه پایگاه روسیه در دریای سیاه بحساب میآید. در درگیری احتمالی، دریای سیاه میتواند منطقه مهمی برای انجام عملیات باشد.
در حالیکه در این میان نمیتوان تنگه بسفر، حدفاصل بین دریای سیاه و مدیترانه را نادیده گرفت که تحت کنترل ترکیه است و تنها راه تردد از دریای سیاه به مدیترانه شمرده میشود و برای روسها در انجام مبادلات تجاری بسیار مهم محسوب میشود، چون تنها راه دستیابی روسها به دریای مدیترانه است.
در صورت وقوع هرگونه درگیری، آمریکا و ناتو نیروهای دریایی خود را به دریای سیاه اعزام خواهند کرد و این به معنای ورود ترکیه به بحران اوکراین و رویارو شدن با روسیه است.
از سوی دیگر، ترکیه مقدار زیادی از نفت و گاز خود را از روسیه و از طریق دریای سیاه تأمین میکند، همین مسئله نیز میتواند، مسائل را بیش از پیش برای ترکیه پیچیده کند.
در صورت وقوع هرگونه درگیری در این منطقه، روابط در حوزه انرژی بهم میریزد. در حالیکه شرایطی موجود بیانگر آن است که فروشنده ذخایر انرژی بشدت نیازمند فروش است، به ویژه اگر به موضوع کاهش بهای نفت نیز توجه داشته باشیم که موجب میشود، روسها بیش از پیش به فروش نفت نیازمند باشند، از سوی دیگر این شرایط القا میکند که خریدار نیز بشدت وابسته به خرید انرژی است.
از جهتی آنکارا مجبور است، با سیاستهای غرب و آمریکا همسویی نشان دهد، چون ترکها سالهاست، تقاضای عضویت در اتحادیه اروپا را کردهاند و این موضوعی نیست که از دید اتحادیه اروپا دور مانده باشد.
اما درحال حاضر مسئله مهمتر، مسئله مهاجرت و بحران تروریسم افراطگرا در اروپاست، بویژه آنکه مثلا بسیاری از مسلمانانی که در آلمان زندگی میکنند، ترکتبار هستند و نحوه رفتار با ترکها در خارج از مرزها، امری مهم برای ترکیه است و در حالیکه آنکارا خواستار پیوستن به اروپاست، نه واقعیتهای اقتصادی و نه رفتار با ترکها و دیگر مسلمانان در اروپا خوشایند نیست.
موقعیت جغرافیایی ترکیه که آن را به عنوان محوری برای سه منطقه، مطرح کرده، موجب شده است، آنکارا نتواند، تصمیمات منسجم و منطقی بگیرد و این درحالی است که به چنین تصمیماتی بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد.
از این رو، راهبرد کنونی آنکارا هم اکنون راهبردی گُنگ، مبهم و پیچیده است و همین موجب میشود تا ترکیه بیش از پیش غرق در بحرانها شود.
قبس زعفرانی
بخش سیاست تبیان
مطالب مرتبط :
دست ترکیه در آستین داعش؟!
چرا ترکیه با سوریه،ایرانی رفتار نمیکند؟
حجاب در ترکیه