تبیان، دستیار زندگی
رسانه گریزی مسئولان برخی از ادارات در کنار وجود روابط عمومی هایی که وظایف ذاتی خود را فراموش کرده و همچو سدی برای مدیر خویش قرار می گیرد که نه تنها به عنوان «بادیگارد» بلکه در برخی موارد بعنوان وکیل حقوقی نقش آفرینی می کنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«رسانه‌گریزی» مسئولان و نقش «بادیگاردی» روابط عمومی‌ها

روز خبرنگار

رسانه‌گریزی مسئولان برخی از ادارات در کنار وجود روابط عمومی‌هایی که وظایف ذاتی خود را فراموش کرده و همچو سدی برای مدیر خویش قرار می‌گیرد که نه تنها به‌عنوان «بادیگارد» بلکه در برخی موارد بعنوان وکیل حقوقی نقش‌آفرینی می‌کنند.

به گزارش روابط عمومی، باز هم 17 مرداد و سکوت معنادارش پشت درهای تقویم نگاه، آرام نظاره‌گر گذشت ایام است و  تفسیر تمام حرف حرفه‌نگاران عرصه خبر را به زبان نوشتار و عکس روایت می‌کند و شاید کمتر کسی مناسبت این روز را در ذهن پرورانده باشد .
روز خبرنگار یادآور تمام واقعیت‌ها و حرف‌هایی است که به زبان نقد و قلم بر لوح سفید کاغذ جاری شد و حکایت‌های روزمره زندگی را به زبان رسانه تفسیر می‌کند و در این بین چه‌بسا تلخ و سنگین روایت شود به کام‌ها و ذهن‌ها .


« ن وَالْقَلَمِ وَ مَا یَسْطُرُونَ »

آن‌روز که قسم بر قلم خورده شد و آنچه را که می‌نویسد، قسم خورده شد بر صداقت، پایبندی، روایت با عدالت و رساندن حرف ‌ا و بایدها در کنار روایت هنجارها و داشته‌ها که باید بهترین راوی باشد .
امیدها و تنها روزنه مردم رسانده شدن صدایشان از طریق تریبون و قلم شیوا و رسای خبرنگاران به گوش مسئولان بوده و حس بی‌نهایت پایبندی به اصول انسانی این حرفه تماما راه را برای امیدواری فراهم کرده است .
با اینکه این حرفه سرشار از حوادث و رویدادهای متفاوت است اما عشق به صفحه سفید و قلم‌های خستگی‌ناپذیر، گام‌های انگشت را به راهی می‌برد برای مردم، برای اینکه برساند او تنها روزنه انعکاس خواسته‌ها و نیازهای یک جامعه است، هر چند که گاها و اکثرا با تهدید فلان رئیس حرف‌های نگفته‌اش به بغض تبدیل می‌شود، اما او بازهم در میان گریه‌های گلویش بغض برخواسته را به اشک قلم می‌نگارد .
روزنه‌های امید خبرنگاران گوشه کوچکی از دنیای واقعی مدیران است و یک خبرنگار بدون هیچ چشمداشتی برای روایت روزگار خویش کوچه کوچه مسیر را درهم می‌پیماید تا به سوژه و جلسه فلان برسد .
در این بین گذشت شتابان با پای پیاده از میان کوچه‌ها زیر آسمان داغ خوزستان و سرمای صفر درجه و یخبندان استان‌های سردسیر برای خلق یک خبر، مقایسه تعهدی است برای پوشش یک سوژه و جلسه .
و مدیر نیز با ماشین زیبا و صندلی‌های نرمش، زیر لطافت روح‌بخش کولر و بخاری ماشین، با تکان نوک انگشتی، به جلسه و سوژه خبری وارد می‌شود .
هرچند هر دوی اینها برای یک هدف، آن‌هم حضور در جلسه می‌کوشند ولی این کجا و آن کجا ...
زحمت‌کشان عرصه خبر با صرف هزینه‌های شخصی و لنز دوربین‌های قسطی‌شان گام در جلساتی می‌گذارند که حقوق هر ماه هر یک از مسئولان حاضر در آن با حق‌الزحمه یکساله‌شان برابری می‌کند .
با این نداشته‌ها و عشق به‌کار نه تنها مسئولان و افرادی که از طریق همین خبرنگاران در کانون دید مردم و رسانه‌ها بوده و به همین راه رزومه خود را برای نشان فعال بودن جمع می‌کنند، اما همواره صفحه تقویم و روز خبرنگار را در ذهن نداشته‌اند .

*تهدید به شکایت، مقابله مسئولان با خبرنگار

تهدید به شکایت در پی گوشزد کردن مشکلات و خواسته‌های مردمی از مسئولان، جز معضلاتی است که خبرنگاران و به‌ویژه فعالان رسانه‌ای شهرستان‌ها با آن مواجه بوده‌اند و به‌دنبال انتشار یک گزارش به صلابه حرف کشیده می‌شوند .
با اینکه چشم هیچ خبرنگاری به جیب کسی دوخته نشده است، اما مشکلات نبود بیمه برای قشری که همواره جز پرکارترین افراد جامعه بوده‌اند بسیار آزار دهنده بوده و همواره خبرنگاران از وضعیت آینده خود بسیار نگران هستند .
گاها عدم آشنایی و رسانه‌گریزی مسئولان ارشد برخی از ادارات با رسانه‌ها و برخوردهای نادرست و گاردگیری در مقابل آنها یکی دیگر از نگرانی‌های جامعه خبر و رسانه بوده که هیچ‌گاه به آن توجه جدی نشده است .
روابط عمومی که همیشه باید به‌عنوان رابط مردم و مسئولان باشد نیز وظایف ذاتی خود را فراموش کرده و به‌عنوان سدی مستحکم برای مدیر خویش قرار می‌گیرد تا اینکه نه تنها به‌عنوان «بادی‌گارد» عمل کند، بلکه در برخی موارد در نقش وکیل حقوقی نیز به ایفای نقش بپردازد و او را از دسترس رسانه‌ها خارج کند .
در کنار تمام مشکلات موجود برای جامعه خبری، بیداد کردن رسانه‌گریزی مدیران و برخورد‌های ناشایست در کنار حمایت‌های مجموعه‌ای از مدیران ضعیف از جمله دل‌نگرانی‌هایی است که خبرنگاران با آن مواجه بوده‌اند .
حمایت مسئول ارشد یک مدیر در مقابل رسانه و آن هم برای انتشار اخباری که همگان در جریان آن بوده‌اند و به‌عنوان شهود عینی قرار داشته‌اند، نه تنها باعث وظیفه‌شناسی و تلنگر به مسئول مربوطه نشده بلکه موجبات مقابله و دلگرمی وی را فراهم می‌کند .
با این همه تفاسیر و مشکل، عدم داشتن منبع درآمد قشر خبرنگار که اکثرا از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی هستند به یکی از دل‌مشغولی‌های آنها تبدیل شده و در کنار مشکلات اساسی چون نداشتن بیمه، وام‌های حمایتی، حقوق مناسب و ... قرار می‌گیرد و سال‌ها به‌صورت پایدار و به‌حال خود باقی مانده است .
در یک نگاه کلی به مطالب یاد شده، حفظ حرمت و جایگاه خبرنگاران، دیده شدن حقوق آنها به‌عنوان یکی از زحمت‌کش‌ترین اقشار جامعه، عدم تهدید به شکایت و برخورد منطقی نسبت به نقدهای منصفانه آنها توسط مسئولان از جمله کارهای ارزشی است که می‌تواند موجب پیشرفت جامعه رسانه‌دوست و شناخت صحیح نسبت به رسانه شود .


*ما زنده برآنیم که آرام نگیریم

به هر حال 17 مرداد نیز در دفتر خاطرات تقویم سال 94 ورق می‌خورد و نه چهارراهی به یاد این روز بنر می‌خورد و نه حرف‌های ناقلان حرف جامعه به گوشی می‌رسد و صفحه بی‌روح کاغذ مورد اصابت لبه تیز خودکار قرار می‌گیرد و زجر دل‌نوشته‌های راوی و خون قلم به‌روایت خط‌های در هم تنیده ثبت می‌شود و کاغذ تنها شنونده دردها می‌شود .
توهین به ساحت مقدس کلمه و سکوت پر از راز تارهای وجودی آنچه که سوگند بر او روا داشته شد؛ تعبیر ناخوش‌احوالان سرد سرشت کم درک از خبر بود .
شور بی‌ماوای تهدید و پناه گرفتن در دامن شکایت، شور را به تشویش می‌برد و نبض آرام و منطقی زبان پر از احساس قلم را به محو شدن خط می کشد؛ اما قلم همواره تیزتر و منصفانه می‌نگارد و سر تعظیم به رسم ادب در مقابل همه فرود می آید و نشان می‌دهد که در رسانه قلم حرف می‌زند و خبرنگار نه مشوش است و نه بی مسئولیت .
در پایان، همه خبرنگاران انتظار دارند که حقوق انسانی آنها همانند سایر افراد اداری دیده شود و نوع برخوردها منصفانه‌تر شده، مسئولان در نوع برخوردهایشان لطافت بیشتری به خرج داده و از فضای خشک و سخت‌گیرانه خود دوری کنند .
همه فعالان رسانه‌ای با انتظار داشتن از مدیران ارشد استانی و استاندار، منتظر یک خبر خوشحال کننده بوده تا که شاید به اندک خواسته خود که همان بیمه است، برسند .

تنظیم: هومن بهلولی