انتخابات در نظام مارکسیسم، لنینیسم
«انتخابات» در نظام مارکسیستی یا به بیان کامل سوسیال دموکراتیک مارکسیسم نیز منطبق با این نظام است شاید در نگاه اول نظام مارکسیستی به علت حکومتهای مارکسیستی چه از نوع شوروی یا از نوع چین مائو، نظامی غیرمردمی بهنظر آید اما واقعیت این است که مارکسیسم در تعاریف خود بیش از لیبرال دموکراسی غرب دم از مردم میزند.
اصولاً مارکسیسم در تقسیمبندی تخیلی خود پایان تاریخ بشر را جامعه کمون نهایی (اشتراکی) و بدون طبقه و بدون دولت میداند یعنی معتقد است که وقتی طبقههای اجتماعی خرده بورژوا و بورژوا و بورژوای کمپرادور و امپریالیسم از بین رفتند و تک طبقه پرولتاریا- یعنی کارگر صنعتی باقی ماند آنگاه این تک طبقه هم از بین میرود و همه مردم بر خودشان بدون هر نوع دولت حکومت میکنند. مارکسیسم در واقع شعار حکومت مردم بر مردم را بیش از لیبرال دموکراسی میدهد.
اما راهکار برآورده شدن این هدف را سرکوب خشن طبقات استثمارگر، با دیکتاتوری پرولتاریایی میداند. همان راهکار که خمرهای سرخ در کامبوج بکار بردند که حاصل آن فاجعه کشتار و مرگ چند میلیونی ملت کامبوج بود.
مارکسیسم. سوسیال دموکراتیسم، تا قبل از کمون نهایی و جامعه بیطبقه مارکسیستی معتقد به حکومت مردمی در قالب یک حزب سراسری است که آنرا حزب طراز نوین مینامد. مارکسیسم نظر دارد که مردم همه در این حزب عضو شوند و از درون حوزههای حزبی افراد مورد پسند خود را انتخاب کنند و این برگزیدگان مردم در ردههای بالاتر مسوولان بالاتر را انتخاب تا بالاخره شورای مرکزی در کنگره حزب انتخاب گردد. شورای مرکزی روسای حزب کمونیست را انتخاب مینمایند تا اداره حکومت را بعهده گیرند. لذا انتخابات با این روش هم مردمی و هم حزبی و هم انتخابی است. ضمن آنکه همین اعضای حزب نامزدهای نمایندگی مجلس را معرفی میکنند و با رای مردم انتخاب میشوند و مجلسی دموکراتیک تشکیل میشود.
اما در تجربه و عمل این نظام در هر جا قدرت یافته استبداد را حاکم ساخته است بگونهای که در دنیا کسی به دموکرات بودن آنها اعتقادی ندارد. استالین، مالنکف، خروشچف، برژیف، مائو همه حاکمانی مستبد بودهاند. مکتب مارکسیسم نیز بدون خداست و حتی روابط شخصی انسانها با خدا را رد میکند و دین را افیون ملتها میداند و در پی انسانی است که خدا را نفی کند.
لذا مارکسیسم مکتبی مادی محدود به انسان این جهان با شعار رفاه مساوی انسانهاست. و اصول نظام مارکسیستی بر همین محورهای اصلی سازمانیابی و ساماندهی دارد.
از نظر اقتصادی مارکسیسم متعصبتر از غرب در امر سرمایه است و اقتصاد را زیر بنای همهچیز میداند ولی سرمایه را به نمایندگی از کل مردم و ملت در اختیار دولت قرار داده است که نتیجه آن ظلم و بیعدالتی و عدم رونق اقتصادی و شکست قطعی مارکسیسم بوده است. انتخابات در تجربه گذشته نظامهای مارکسیستی هیچگاه آزاد نبوده است و ماهیت انتخابات در نظام مارکسیستی انتخاباتی حزبی و منطبق با سیاستهای حزب حاکم کمونیست بوده و هست.
منبع: هفته نامه ذکر
لینک مطالب مرتبط:
اثبات ولایت فقیه از طریق "برهان خلف"
برای دریافت و اصلاح شناسنامه هایتان عجله کنید
از عدالت اجتماعى چه برداشتی دارید؟
طبقه ای که فقها نامیده می شدند